‍
صبح آمده حوای غزلهای نجیبم
با من بنشین شعر بنوش حضرت سیبم

از مشرق چشمان تو خورشید دمیده
بر پنجره این دل حساس و غریبم

عمری است که هر روز تو را تشنه ترینم
چون ساحلی لب تشنه و با حال عجیبم

سجاده ای از یاس و دو رکعت غزل عشق
تو قبله ی من باش در ابن صبح قریبم

چشمان تو انگیزه شاعر کشی دارند
این صبح غزل خیز چنین داده فریبم

شیرین تر از آنی که به فرهاد سپارد
لبخند تو را این دل بی صبر و شکیبم

چشمان توآغاز بهشت است و تب سیب
پس پلک گشا حضرت حوای نجیبم!

#رضا_قریشی_نژاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر روز برای خود روز جدیدی ست،
هر گل طراوت خاص خود را دارد.
هر چهره ای از زیبایی ویژه ای برخوردار می باشد و بالاخره هر پدیده ای در دنیا در نوع خود یکتا و دیدنی است.
از جمله هر صبحِ زندگی شما.

#لئو_بوسکالیا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

مانندهٔ گل ز اصل خندان زادی

وز طالع و بخت خویش شادی شادی

سرسبز چو شاخ گل و آزاده چو سرو

سروی عجبی که از زمین آزادی

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

در چشم بامدادان
به بهشت برگشودن ...
نه چنان لطیف باشد
که به دوست برگشایی ...

سخنی که با تو دارم
به نسیم صبح گفتم ...
دگری نمی‌شناسم
تو ببر که آشنایی ....

#سعدی_شیرین_سخن

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌
سلام آینه‌ی آفتاب‌زاده‌ی من!
صبیحِ جبهه‌فروزِ جبین‌گشاده‌ی من!

اتاق را همه خورشید می‌کنی هر صبح
سلام آینه‌ی روی رف نهاده‌ی من!

همه کدورتِ پیچیده در تو، نقش من است
مگر نه آینه‌ای تو؟ زلالِ ساده‌ی من!

به برگ های گل از تو غبار روبم، اگر
خزان امان دهدم، هست این اراده ی من.

«فرشته عشق نداند» که گفت؟ اینک تو:
فرشته ی همه هستی به عشق داده ی من

تو را چه کار که سرو ایستاده می میرد؟
همیشه سبز بمان سرو ایستاده ی من!

به تو رسیدن و ماندن خوش است خانه ی امن!
نهایت سفر! ای انتهای جاده ی من!

#حسین_منزوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

#ترکی

امروز تون بهترین دوستان همراه ✋✋✋✋🌹🌹🌹🌹



💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃




😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍



🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺




🌺❤🌺❤🌺❤🌺❤🌺🌺❤🌺



❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

زندگی یعنی امیدوار بودن، محبوب من!
زندگی
مشغله‌ای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو ...


#دلنوشته

#صبحتون_عشق👌❤️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

روی دیوار نگاهت بنویس:
بی تو بودن جرم است
با تو بودن
رویا!
تواگر باشی اگر باشم اگر ما بشویم،
عشق
در چهره ی دلخسته هویدا بشود
سختی،
از روح و تن و جان‌برود
دور شود!
برسد
لذت دیدار و وصال،
ومن آن روز
#نفس درنفسم.

#فریبا_قربان_کریمی🍃👌❤️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

من دوش فراق را جفا میگفتم
با دهر فراق پیش می‌آشفتم

خود را دیدم که با خیالت جفتم
با جفت خیال تو برفتم خفتم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

تو را دوست دارم
همانند گلی
که هرگز شکفته نشد
ولی
در خود نور پنهان گلی را دارد...!

#پابلو_نرودا
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

" بی گنه لعنت کنی ابلیس را
چون نبینی از خود آن تلبیس را "

📘 حیله گری های خود را نمی بینی و فقط شیطان را لعنت می کنی...

" متهم گشتم میان خلق من
فعل خود بر من نهد هر مرد و زن"

📘 (شیطان گوید) مردم گناهان خود را به پاي من می نویسند و مرا متهم می کنند...

#مثنوی_مولانا
دفتر دوم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺩﯼ ، ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ
ﻧﯿﻢ ﺑﺎﻗﯿﻤﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ!!

ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ
ﭼﻮﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﺮﮎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺘﯽ!!

#سجاد_سامانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

وقتی که از لبان "غزل" دور شد لبم
لب تشنه در کویر گم و گور شد لبم

از بوسه های سرخ تو با لهجه ی شراب
خوشه به خوشه شاخه ی انگور شد لبم

تا بوسه زد به دامن گلدار آبی ات
فیروزه های اصل نشابور شد لبم

من حکم جلب بوسه یتان را گرفته ام
هر شب بر این محاکمه مامور شد لبم

هرچند زود گفته ام عاشق شدم، ولی...
تقصیر من نبوده که... مجبور شد لبم

این روزها به خاطر شیرین زبانیت
گوشه به گوشه نغمه ای از شور شد لبم

تا آمدم که شعر بخوانم برای تو
دیدم که رفتی و گره ای کور شد لبم
 
#امیر_حنائی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

من از روییدن خار سرِ دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشستن ها
؛
می کند بادِ مخالف شورِ دریا را زیاد کی نصیحت می دهد تسکین، دل آزرده را

#صائب_تبريزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

تا چند به هر عیب و هنر طعنه‌زنی‌ها؟
سلّاخ نه‌ای‌، شرمی از این پوست‌کنی‌ها

چون سُبحه در این معبدِ عبرت چه جنون است
ذکر حق و برهم زدن و سرشکنی‌ها؟

چندان که دمد نخل‌، سرِ ریشه به خاک است
ذلّت نبرد جاه ز تخمیر دنی‌ها

ما را به تماشای جهانی دگر افکند
پرواز بلندِ به قفس پرفکنی‌ها

الفت‌ْقفسِ زندگیِ پا به هواییم
باید چو نفس ساخت به غربت‌وطنی‌ها

صیدِ نگهت یاد خم زلف ند‌ارد
ترکان خطایی چه کم‌اند از ختنی‌ها؟

جان کَند عقیق از هوس لعل تو، لیکن
دور است بدخشان ز تلاش یمنی‌ها

بی‌پردگی جوهرِ راز است تبسّم
ای غنچه مدَر پیرهن گل‌بدنی‌ها

از شمع مگویید و ز پروانه مپرسید
داغ است دل از غیرت این سوختنی‌ها

جز خرده چه گیرد به لب بستهٔ بیدل
نامحرمِ خاصیّت شیرین‌سخنی‌ها؟


#بیدل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

وه ، چه زیبا بود اگر دنیا پر از غوغا نبود
آدمی محروم چون مجنون بی لیلا نبود

زندگانی ها به کام و باب ِ میل مردمان
بی وفایی شیوه و آیین این دنیا نبود

کهکشان پر می شد از آن اختران نقره فام
هیچکس دراین جهان آزرده وتنها نبود

کاش کنده میشد از بُن هرزه های تلخ جور
رخت بی مهری ردای قامت رعنا نبود

شعله ی عشق آبرو بخش دل دیوانه بود
فتنه و شر در وجود مردم شیدا نبود

تا به کی نالیم ما از حسرت و از غصه ها
بر زبان ها کاش هرگز این همه آیا نبود

در مسیر آرزوها کاشکی منعی نبود
کارها امروز می شد وعده ی فردا نبود

#فهیمه_خلیلی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

#حکایت

سیر، یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکیـن چقدر بـد بوئی

گفت، از عیب خویش بی‌خبری
زان ره از خلق، عیب میجوئی

گفتـن از زشت‌روئیِ دگـــران
نشــــــود باعـث نکـــــوروئی

در خود، آن به که نیک‌تر نگری
اول آن بهْ که عیب خود گوئی

#پروین_اعتصامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

وقتی سن آدم از یک حدی گذشت، دیگر

خودش از چیزی لذت نمی‌برد. بلکه به

خوشی دیگران خوش است.

📕 خروج اضطراری
#اینیاتسیو_سیلونه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

غصه شدی خوردمت،غنچه شدی چیدمت
حسرت زیبای من کاش نمی دیدمت

قید خطا را زدم توبه نکردم ولی
خنده به لب داشتم با همه دردم ولی

شعله کشیدم تو را بعد خودم سوختم
کشتن معشوق را من به تو آموختم

من به تو گفتم برو،چشم به رویم ببند
بوسه به خندیدنت من به تو گفتم بخند

دیده ی حسرت مدام دور و برت داشتم
از همه ی دیگران دوست ترت داشتم

دوست‌تر از هر چه هست، دوست‌تر از هر چه نیست
دوست‌تر از خوب و بد، خوب ترت گرچه نیست

هیچ کسی مثل من عاشق و شیدا نبود
هیچ کسی هم ولی مثل تو زیبا نبود

#سید_تقی_سیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

چه غصه‌ها که نخوردم
زِ آشنایی تو ...!

#وحشی_بافقی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀