💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
نیست سنگِ کم اگر در پلهٔ میزان ترا
کعبه و بتخانه باشد در نظر یکسان ترا

تا نبندی رخنهٔ چشم و دهان و گوش را
از درونِ دل نجوشد چشمهٔ حیوان ترا

همرهانِ سست در راهِ طلب سنگِ رهند
دل مخور، افتاد در پیری اگر دندان ترا

گر چه نگذارد کمان از خانهٔ خود پا برون
قامتِ خَم ساخت در پیری سبک جولان ترا

گوشمال آخر شود دستِ نوازش ساز را
سر مکش گر گوشمالی می‌دهد دوران ترا

نیست بی جمعیتِ خاطر تلاوت را ثمر
می‌شود سی پاره دل در خواندنِ قرآن ترا

از خجالت می‌شود هر دم به رنگی چهره‌ات
بس کز الوانِ گنه، آلوده شد دامان ترا

صبح زد از خنده‌رویی غوطه در خونِ شفق
تا چه گلها بشکفد از چهرهٔ خندان ترا

سوده شد از خوردنِ نان گر چه دندان‌های تو
چشمِ کوته‌بین پرد باز از برای نان ترا

چون به زیرِ خاک خواهی خفت، کز بس سرکشی
می‌فشانی گر نشیند گَرد بر دامان ترا

گر نشویی صائب از اشکِ ندامت روی خویش
جز سیه‌رویی نباشد حاصل از دیوان ترا

#صائب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی کنارم هستی و من را نمی‌بوسی
توهین به دنیا می‌کنم با فحش ناموسی


مانند هر پیری که می‌بیند تو را در شهر
ترسم نماند در دلم جز آه و افسوسی

پیچیده مثل شعر #صائب می‌شوی گاهی
گاهی شبیه شعر #سعدی سهل و ملموسی

در شعرهای قوم لُر بسیار آوررند
تشبیه بالای تو را با برنوی روسی

ای کاش می‌دیدی که من ،در مشهد عشقت
آورده بودم بال‌هایم را به پابوسی

غم از در و دیوار قلبم می‌رود بالا
پایین کشیده پرچمم را بُغض منحوسی

از داغ عشق و عاشقی مردند اجدادم
جا مانده از آن‌ها برایم درد موروثی

باور کن این را آخر دنیاست ،محبوبم
وقتی کنارم هستی و من را نمی‌بوسی

#احمد_جم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عرق‌فشانی آن گلعذار را دریاب

ستاره‌ریزی صبح بهار را دریاب

درون خانه خزان و بهار یکرنگ است

ز خویش خیمه برون زن، بهار را دریاب

ز گاهوارهٔ تسلیم کن سفینهٔ خویش

میان بحر حضور کنار را دریاب

ز فیض صبح مشو غافل ای سیاه درون

صفای این نفس بی غبار را دریاب

عقیق در دهن تشنه کار آب کند

به وعده‌ای جگر داغدار را دریاب

تو کز شراب حقیقت هزار خم داری

به یک پیاله من خاکسار را دریاب

#صائب_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زخود بیگانگی را آشنایی عشق می داند
به خود مشغول بودن را جدایی عشق می ماند

همان با زلف لیلی روح مجنون می کند بازی
ز زنجیر محبت کی رهایی عشق می داند؟

مگو چون بلبل و قمری سخن از سرو و گل اینجا
که این افسانه ها را ژاژ خایی عشق می داند

به بزم عشق مهر بی نیازی بر مدار از لب
که همت خواستن را هم گدایی عشق می داند

دل خوش مشرب و پیشانی وا کرده ای دارد
که سنگ کودکان را مومیایی عشق می داند

چو دیدی دست و تیغ عشق را از دور بسمل شو
که بال و پر زدن را بد ادایی عشق می داند

زسختی رو نمی تابد، زکوه غم نمی نالد
نژاد از سنگ دارد مومیایی، عشق می داند

نمی دانم چه سازم تا فنای مطلقم داند
که در خود گم شدن را خودنمایی عشق می داند

چو عشق آمد به دل صائب مکن اندیشه سامان
کجا چون عقل ناقص کدخدایی عشق می داند؟

#صائب_تبریزی
- غزل شمارهٔ ۳۱۵۰

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی
در کف گلچین ز گلشن، خار می‌ماند به جا

جسم خاکی مانع عمر سبک‌رفتار نیست
پیش این سیلاب، کی دیوار می‌ماند به جا؟

هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست
وقت آن کس خوش کزو آثار می‌ماند به جا


#صائب_تبريزی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

دلبری از خم گیسوی سخن می آید
بوی فیض از گل شب بوی سخن می آید

عقده دل که در او ناخن الماس شکست
فتحش از جنبش ابروی سخن می آید


پنجه در پنجه اعجاز مسیحا کردن
از سبکدستی بازوی سخن می آید

آستین بر رخ گلزار بهشت افشاند
نکهتی کز گل خودروی سخن می آید

عرق کلک سبکسیر مرا پاک کنید
که ز گلگشت سر کوی سخن می آید

صائب از دست منه کلک گهربارت را
این نهالی است کز او بوی سخن می آید



#صائب_تبریزی     

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جهان ز پرتو خورشید غوطه زد در تیغ
هنوز شبنم ما مست خواب صبحدم است

مباد صرف کنی اشک و آه را بی وقت
که این متاع گرانمایه، باب صبحدم است


#صائب_تبریزی
#صـبح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز سختی های دوران دیده بینا شود پیدا
شرار زنده دل از آهن (و) خارا شود پیدا

جهد پیوسته نبض موج در دریای پرشورش
دل آسوده هیهات است در دنیا شود پیدا


#صائب_تبريزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درشتی از فلکِ شیشه‌رنگ می‌بارد
زمانه‌ای است که از شیشه سنگ می‌بارد

لب صدف زده تبخال و ابر بی‌انصاف
به کام شیر و دهان پلنگ می‌بارد

گشاده‌رو سخن سخت نشود ز کسی
به هر دری که بوَد بسته سنگ می‌بارد

نه هر که داغ گذارد ز دردمندان است
که زهر چشم ز داغ پلنگ می‌بارد

تو از فشاندن تخمِ امید دست مدار
که ابرِ رحمت حق بی‌درنگ می‌بارد

اگر عیار تریهای روزگار این است
ز چهرۀ گلِ امّید رنگ می‌بارد

مدار از گل این باغ سازگاری چشم
که خون بیگنهانش ز چنگ می‌بارد

چرا عقیق نسازد به سادگی
صائب
درین زمانه که از نام، ننگ می‌بارد


#صائب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در حضور بلبلان خاموش می باید شدن
همچو شاخ گل سراپا گوش می باید شدن

تا به اندک فرصتی گنجینه گوهر شوی
چون صدف در بحر هستی گوش می باید شدن

گر زبان آتشین چون شمع داری در دهن
پیش صبح خوش نفس خاموش می باید شدن


#صائب_تبریزی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز گاهوارهٔ تسلیم کن سفینهٔ خویش
میان بحر حضور کنار را دریاب

ز فیض صبح مشو غافل ای سیاه درون
صفای این نفس بی غبار را دریاب

عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعده‌ای جگر داغدار را دریاب


#صائب_تبریزی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خواب غفلت از سحرخیزی حجاب ما شده است
نیست ورنه کوتهی در مد احسان صبح را

تا نفس را راست می سازد درین ظلمت سرا
مهر بر لب می زند خورشید تابان صبح را

راستی روشنگر دل می شود آخر، که صدق
رو سفید آورد بیرون از شبستان صبح را


#صائب_تبریزی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از آفتاب چاشنی صبح شد بلند
عمر دوباره یافت ز راه گداز قند

بگذار تا به داغ رهایی شود کباب
صیدی که همچو تاب نپیچد بر آن کمند

ما را چه نسبت است به مجنون که جوش ما
نگذاشت گردباد ز هامون شود بلند


#صائب_تبریزی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فکر در دنیای بی حاصل جنون می آورد


صائب از اندیشه بسیار می باید گذشت

#صائب_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀