نه راضیام به تظاهر، نه شیوهام این است...
هرآنچه میکشم از عقلِ مصلحتبین است!
چه باک اگر به منِ مست تازیانه زدند؟
که حرفِ راست بهایش همیشه سنگین است!
شکست اگر دل عاشق، به عشق خرده مگیر
مگر گناه مسلمان به گردن دین است؟!
به شادی و غم دنیا نمیتوان دل بست
در این زمانه که لبخندها نمادین است!
ببخش اگر غزل تازهای نمیگویم
که معنی غم تو برتر از مضامین است
#نفیسه_سادات_موسوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرآنچه میکشم از عقلِ مصلحتبین است!
چه باک اگر به منِ مست تازیانه زدند؟
که حرفِ راست بهایش همیشه سنگین است!
شکست اگر دل عاشق، به عشق خرده مگیر
مگر گناه مسلمان به گردن دین است؟!
به شادی و غم دنیا نمیتوان دل بست
در این زمانه که لبخندها نمادین است!
ببخش اگر غزل تازهای نمیگویم
که معنی غم تو برتر از مضامین است
#نفیسه_سادات_موسوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای شعلهٔ حسنت را، جان ها شده پروانه
در حلقهٔ زلفت دل، مجنون و سیه خانه
شب تا به سحر ای شمع از شوق وصال تو
آغوش دلم باز است همچون پر پروانه
هرگاه به ما ساقی از غمزه اشارت کرد
از کف دل پرخون را دادیم چو پیمانه
#سلیم_تهرانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در حلقهٔ زلفت دل، مجنون و سیه خانه
شب تا به سحر ای شمع از شوق وصال تو
آغوش دلم باز است همچون پر پروانه
هرگاه به ما ساقی از غمزه اشارت کرد
از کف دل پرخون را دادیم چو پیمانه
#سلیم_تهرانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شنیدمت
در لحنِ مُلَیِّنِ ستارگانِ سَخے:
تَڪین وُ دلگشا.
بوییدمت
در عطرِ ڪلِماتیسها،
در صُراحےِ یاس:
روحپرواز وُ بےپَروا.
یڪ دست بَر دامن وُ
دستِ دیگر سایہبانِ پیشانے!
دیدمت ڪہ بازمےگَشتے
زمزمہنوش،
با ڪرباسے سپید
در مشایعتِ شعرها.
بَعد از این وَ تا هماره
اِےْ امانتِ زیبا...!
اینگونہ خواهد بود:
تفاخُرڪُنان
من پاسدارِ تُو!
من بےقرارِ تُو...!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در لحنِ مُلَیِّنِ ستارگانِ سَخے:
تَڪین وُ دلگشا.
بوییدمت
در عطرِ ڪلِماتیسها،
در صُراحےِ یاس:
روحپرواز وُ بےپَروا.
یڪ دست بَر دامن وُ
دستِ دیگر سایہبانِ پیشانے!
دیدمت ڪہ بازمےگَشتے
زمزمہنوش،
با ڪرباسے سپید
در مشایعتِ شعرها.
بَعد از این وَ تا هماره
اِےْ امانتِ زیبا...!
اینگونہ خواهد بود:
تفاخُرڪُنان
من پاسدارِ تُو!
من بےقرارِ تُو...!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر پگاهی که تنِ پنجره ات باز شود
صبحِ زیبای من از دیدنت آغاز شود
بر سرِ زلف رهایت بزند بوسه نسیم
که گلِ روی تو از شرم و حیا ناز شود
آن چنان در تب و تابم که به آوازِ بلند
آنچه در دل بنِهفتم به تو ابراز شود
#علی_قیصری
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبحِ زیبای من از دیدنت آغاز شود
بر سرِ زلف رهایت بزند بوسه نسیم
که گلِ روی تو از شرم و حیا ناز شود
آن چنان در تب و تابم که به آوازِ بلند
آنچه در دل بنِهفتم به تو ابراز شود
#علی_قیصری
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم را
در پر تکرارترین واژه ها
و در گویاترین سکوت
هر بار عاشقانه تر از قبل به زبان آورده ام
دفتر سپید اشعارم
پر است از رمز و رازهای عشق
که با خواندن و قلم زدن در آن
تمام حروف و هجاهایش را
سرمه ی چشمانم می کنم
تا همگان بدانند نور چشمم
از عشقی ست اهورایی
که به دیدگانم جلا و جبروتی داده ابدی ؛
ای تک نگاره ی جاودانِ قلبم
حس خوب بودن تو
معجزه ایی ست
برای شکوفه دادن درخت خزان گرفته ی وجودم
در پاییز سرد و یخبندان
بی مهری ها و تنهایی ها ....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در پر تکرارترین واژه ها
و در گویاترین سکوت
هر بار عاشقانه تر از قبل به زبان آورده ام
دفتر سپید اشعارم
پر است از رمز و رازهای عشق
که با خواندن و قلم زدن در آن
تمام حروف و هجاهایش را
سرمه ی چشمانم می کنم
تا همگان بدانند نور چشمم
از عشقی ست اهورایی
که به دیدگانم جلا و جبروتی داده ابدی ؛
ای تک نگاره ی جاودانِ قلبم
حس خوب بودن تو
معجزه ایی ست
برای شکوفه دادن درخت خزان گرفته ی وجودم
در پاییز سرد و یخبندان
بی مهری ها و تنهایی ها ....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل مغز حقیقت است و تن پوست، ببین
در کسوت روح، صورت دوست ببین
هر چیز که آن نشان هستی دارد
یا سایهٔ نور اوست، یا اوست، ببین
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در کسوت روح، صورت دوست ببین
هر چیز که آن نشان هستی دارد
یا سایهٔ نور اوست، یا اوست، ببین
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
از تو میگویم
که زیباست و موزون
از تو میگویم
که عطرآگین است و رنگین
از تو میگویم
که شعر است و شیرین
از تو میگویم
که عاصیست و عشقآلود
از تو میگویم
که چونان صدای چلچلهست و
آوای خوشِ دریا
از تو میگویم
که عشقی و عشق است نامِ دیگرِ تو
از تو میگویم
که گنگَند کلمات پیش از حضورت
و بی معنیند دقایقِ پس از تو
از تو میگویم
که فریاد،زندانیِ چشمهای توست
لحظهی دیدار
و سکوت اسیرِ لبهای من
وقت گفتنِ دوستت دارم
حال از من بگو دَمی
بگذار نفس بگیرد هوایِ خانهی این دل
از من بگو به خویش
بگذار بشکُفیم
چون شکوفهای نشسته بر
شاخهای بُریده!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو میگویم
که زیباست و موزون
از تو میگویم
که عطرآگین است و رنگین
از تو میگویم
که شعر است و شیرین
از تو میگویم
که عاصیست و عشقآلود
از تو میگویم
که چونان صدای چلچلهست و
آوای خوشِ دریا
از تو میگویم
که عشقی و عشق است نامِ دیگرِ تو
از تو میگویم
که گنگَند کلمات پیش از حضورت
و بی معنیند دقایقِ پس از تو
از تو میگویم
که فریاد،زندانیِ چشمهای توست
لحظهی دیدار
و سکوت اسیرِ لبهای من
وقت گفتنِ دوستت دارم
حال از من بگو دَمی
بگذار نفس بگیرد هوایِ خانهی این دل
از من بگو به خویش
بگذار بشکُفیم
چون شکوفهای نشسته بر
شاخهای بُریده!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترکی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
... غمزه بدمست و نگه خونی و مژگان خونریز
چون تماشای رخت سیر توانم کردن؟
حسن خودرای تو رم میکند از سایهی خویش
چون تو را رام به تدبیر توانم کردن؟ ...
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون تماشای رخت سیر توانم کردن؟
حسن خودرای تو رم میکند از سایهی خویش
چون تو را رام به تدبیر توانم کردن؟ ...
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بیا از دفترِ مشقم مرورِ نکته دانی کن
قدح را پر شراب از تیرِ مژگانِ معانی کن
ز دریا ژرف اندیشی ز قعرش لعل و مروارید
به نورِ معرفت تو لعلِ دل را آسمانی کن
درونِ خانه روشن از کلامِ مهر یاران شد
بیا امشب نوایِ سازِ دل را هم زبانی کن
درونِ انجمن بنشین غزل از شعر حافظ خوان
که گردد سنگ خارا نرم، با دل کامرانی کن
بکش نقشی ز کلکِ دل میانِ حسرتِ فردا
قلم را با کرشمه روی کاغذ دل تکانی کن
رها کردی وجود از مستیِ دنیای فانی تو
به چنگ آورده ای عشقی خدایی، گلفشانی کن
سحر دیده منّور کن به اسمِ اعظمِ گیتی
عسل در کام و در سجده خدا را میهمانی کن
#حسین_طلائی (سفیر- نیشابور)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا از دفترِ مشقم مرورِ نکته دانی کن
قدح را پر شراب از تیرِ مژگانِ معانی کن
ز دریا ژرف اندیشی ز قعرش لعل و مروارید
به نورِ معرفت تو لعلِ دل را آسمانی کن
درونِ خانه روشن از کلامِ مهر یاران شد
بیا امشب نوایِ سازِ دل را هم زبانی کن
درونِ انجمن بنشین غزل از شعر حافظ خوان
که گردد سنگ خارا نرم، با دل کامرانی کن
بکش نقشی ز کلکِ دل میانِ حسرتِ فردا
قلم را با کرشمه روی کاغذ دل تکانی کن
رها کردی وجود از مستیِ دنیای فانی تو
به چنگ آورده ای عشقی خدایی، گلفشانی کن
سحر دیده منّور کن به اسمِ اعظمِ گیتی
عسل در کام و در سجده خدا را میهمانی کن
#حسین_طلائی (سفیر- نیشابور)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم شما عزیزان ❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گوشہ ے میخانہ ماندم ، مِے گسارِ من ڪجاست
تا ڪہ نوشم مِے ز جامش ، مہ نِگار من ڪجاست
منتظر مے مانم اما این نباشد مزد من
در خزانے سرد ماندم ، گل عذار من ڪجاست
جان نا قابل فداے شوخ چشمے های
یار
ساقیا زیبا گل و دیدہ خمارِ من ڪجاست
سر بہ ڪویش مے گذارم ، خیمہ بر رہ مے زنم
خونِ دلها خوردہ ام آن شهسوار من ڪجاست
شمع عمرم رو بہ خاموشے ست ، سوسو مے زند
روشن افروز دل من ، شهریار من ڪجاست
#مریم_مرادے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا ڪہ نوشم مِے ز جامش ، مہ نِگار من ڪجاست
منتظر مے مانم اما این نباشد مزد من
در خزانے سرد ماندم ، گل عذار من ڪجاست
جان نا قابل فداے شوخ چشمے های
یار
ساقیا زیبا گل و دیدہ خمارِ من ڪجاست
سر بہ ڪویش مے گذارم ، خیمہ بر رہ مے زنم
خونِ دلها خوردہ ام آن شهسوار من ڪجاست
شمع عمرم رو بہ خاموشے ست ، سوسو مے زند
روشن افروز دل من ، شهریار من ڪجاست
#مریم_مرادے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای یاد تو تسبیح زبان و لب من
اندیشهٔ تو مونس روز و شب من
ای دوست مکن ستم که کاری بکند
دودِ دل و آهِ سحر و یا ربِ من
#مهستی_گنجوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اندیشهٔ تو مونس روز و شب من
ای دوست مکن ستم که کاری بکند
دودِ دل و آهِ سحر و یا ربِ من
#مهستی_گنجوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ملکه زمینیم
دریای چشمانت مواج و خروشان
نگاهت نافذتر از خورشید سوزان
دست هایت معمار یک عشق جاودان
وحضورت گرمابخش تر از تفتاب تابان
گویی سطر سطر حضورت را
با عشق سروده اند
بوی تازگی می دهی
بوی نو شدن
وقتی بر باغ لبانم بوسه می کاری
بر چشمانم اشک عشق می باری
و دست هایم را دست خالقم می گذاری
بی تردید
باید تو ای ماه عاشقانه را ستووود
و گوهر ناب عشق را
از دامان تووو ربووود
که وصال توست
همان بهشت موعود
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دریای چشمانت مواج و خروشان
نگاهت نافذتر از خورشید سوزان
دست هایت معمار یک عشق جاودان
وحضورت گرمابخش تر از تفتاب تابان
گویی سطر سطر حضورت را
با عشق سروده اند
بوی تازگی می دهی
بوی نو شدن
وقتی بر باغ لبانم بوسه می کاری
بر چشمانم اشک عشق می باری
و دست هایم را دست خالقم می گذاری
بی تردید
باید تو ای ماه عاشقانه را ستووود
و گوهر ناب عشق را
از دامان تووو ربووود
که وصال توست
همان بهشت موعود
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حق طعمه ی صیادی یک قوم لئیم است
حال جگر خون شده ی خلق، وخیم است
در سفره ی درویشی این مردم ساده
دزدی نچشیده عسلِ زهر سهیم است
هر شب یکی از جمعیت قافله کم شد
در خانه ی ویرانه ی ما دزد مقیم است
آنکس که دم از بندگی حضرت حق زد
دیدیم فقط بنده ی جاه و زر و سیم است
ای قافله تشنه ی درمانده بدانید
این ابر که افکنده به سر، سایه عقیم است
این زخم که از خنجر زاهد به دل ماست
برده ست ز کف طاقتمان بسکه ا
عظیم است
خواندیم و شنیدیم که از ماست که برماست
این در به دری حاصل آن خبط قدیم است
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حال جگر خون شده ی خلق، وخیم است
در سفره ی درویشی این مردم ساده
دزدی نچشیده عسلِ زهر سهیم است
هر شب یکی از جمعیت قافله کم شد
در خانه ی ویرانه ی ما دزد مقیم است
آنکس که دم از بندگی حضرت حق زد
دیدیم فقط بنده ی جاه و زر و سیم است
ای قافله تشنه ی درمانده بدانید
این ابر که افکنده به سر، سایه عقیم است
این زخم که از خنجر زاهد به دل ماست
برده ست ز کف طاقتمان بسکه ا
عظیم است
خواندیم و شنیدیم که از ماست که برماست
این در به دری حاصل آن خبط قدیم است
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن
✍#خیام
📙رباعی شمارهٔ ۱۴۸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن
✍#خیام
📙رباعی شمارهٔ ۱۴۸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀