آمد نسیم و رایحه مشکبار داد
مرغان باغ را خبر نوبهار داد
در روضه امید نهالی که رسته بود
بالا کشید و میوه مقصود بار داد
کوته کنم حدیث، گرانمایه قاصدی
از ره رسید و مژده اقبال یار داد
#جامی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرغان باغ را خبر نوبهار داد
در روضه امید نهالی که رسته بود
بالا کشید و میوه مقصود بار داد
کوته کنم حدیث، گرانمایه قاصدی
از ره رسید و مژده اقبال یار داد
#جامی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای زیباترین غزل عاشقانه هایم
ای پرشکوه ترین جلوه ی عشق
ای آشناترین غریبه ی من
ای که بودنت عین زندگی ست ؛
تو و تبسم زیبای لبانت
آن دلربایی چشمانت را
بر گوشه گوشه ی قلبم ترسیم کرده ام ،
ای همه ی آرامشم !!
دوستت دارم ،
به رسم عشق
به رسم دلدادگی
فراتر از رویا
به توان ابدیت
به اندازه ی تمام چیزهایی که
نداشته ام و داشته ام دوستت دارم؛
من تو را بر عکس همه ی آدمیان
که در آغاز می خواهد دوست داشته شوند
بعد دوست بدارند
می پرستمت به جان
و دوست میدارمت ....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای پرشکوه ترین جلوه ی عشق
ای آشناترین غریبه ی من
ای که بودنت عین زندگی ست ؛
تو و تبسم زیبای لبانت
آن دلربایی چشمانت را
بر گوشه گوشه ی قلبم ترسیم کرده ام ،
ای همه ی آرامشم !!
دوستت دارم ،
به رسم عشق
به رسم دلدادگی
فراتر از رویا
به توان ابدیت
به اندازه ی تمام چیزهایی که
نداشته ام و داشته ام دوستت دارم؛
من تو را بر عکس همه ی آدمیان
که در آغاز می خواهد دوست داشته شوند
بعد دوست بدارند
می پرستمت به جان
و دوست میدارمت ....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت،
خواهی تو فلک هفت شِمُر، خواهی هشت،
چون باید مُرد و آرزوها همه هِشْت،
چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت.
#خیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواهی تو فلک هفت شِمُر، خواهی هشت،
چون باید مُرد و آرزوها همه هِشْت،
چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت.
#خیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بغضی پر از اشک خونین، در دشت جولان گرفته
با عشق، این رنجِ شیرین، شوری دو چندان گرفته
دیروزمان غرقِ حسرت، فردا پر از وحشتی گنگ
نیرنگِ پنهانِ تردید، از خلق ایمان گرفته
از باغبان بسکه در باغ، گل بی محابا رَکَب خورد:
ترسان بخود رنگِ زرد، خارِ مغیلان گرفته
افتاد ساز رهایی تا از لبانِ ترانه؛
دیدیم رقصِ اناالحق در سینه ها جان گرفته
در جستجویِ حقیقت زن، مردِ میدان دل شد
مردانگی از لبِ شیخ، تا رنگِ هذیان گرفته
باید شجاعت ببافیم با دستِ امّید اگر چه
کوهِ جگر های ما را، وحشت به دندان گرفته
نزدیک شد مقصد اما؛ دیدیم تیغِ خشونت
از مرکبِ چوبی ما، ناگاه، فرمان گرفته
در چشم بال و پرِ ما، بن بست معنا ندارد
چندی است شوق رهایی، از حبس دامان گرفته
کی گفته چشمان ما را دیدار شادی بعید است؟!
رویای شادی هماره، با صبر سامان گرفته
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با عشق، این رنجِ شیرین، شوری دو چندان گرفته
دیروزمان غرقِ حسرت، فردا پر از وحشتی گنگ
نیرنگِ پنهانِ تردید، از خلق ایمان گرفته
از باغبان بسکه در باغ، گل بی محابا رَکَب خورد:
ترسان بخود رنگِ زرد، خارِ مغیلان گرفته
افتاد ساز رهایی تا از لبانِ ترانه؛
دیدیم رقصِ اناالحق در سینه ها جان گرفته
در جستجویِ حقیقت زن، مردِ میدان دل شد
مردانگی از لبِ شیخ، تا رنگِ هذیان گرفته
باید شجاعت ببافیم با دستِ امّید اگر چه
کوهِ جگر های ما را، وحشت به دندان گرفته
نزدیک شد مقصد اما؛ دیدیم تیغِ خشونت
از مرکبِ چوبی ما، ناگاه، فرمان گرفته
در چشم بال و پرِ ما، بن بست معنا ندارد
چندی است شوق رهایی، از حبس دامان گرفته
کی گفته چشمان ما را دیدار شادی بعید است؟!
رویای شادی هماره، با صبر سامان گرفته
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر قدر هم که از فکر و خیالش فرار کنیم، آخرش یه آهنگ، یه آسمونِ ابری، یه خاطرهی لعنتی پیدا میشه که نذاره یادمون بره که نذاره دلتنگ نشیم....
#لیلا_مقربی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#لیلا_مقربی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دختری #مردادیم با این غزل میبوسمت
گُر گرفت و شعله ور شداین دلِ تبدار من.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گُر گرفت و شعله ور شداین دلِ تبدار من.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی
چه شود کز دلم امروز گره بگشایی
ور تو آیی نشود چارهی تنهایی من
که من از خویش روم چون تو ز در باز آیی
کاش از مادر آن ترک بپرسند که تو
گر نهای از پریان از چه پری میزایی؟
شاه باید که خراج شکر از وی گیرد
که دکان بسته ز شرم لب او حلوایی
تو بهل غالیه بر موی تو خود را ساید
تو به مو غالیه اینقدر چرا میسایی؟
چه خلاف است ندانم که میان من و توست
کآنچه بر مهر فزایم تو به جور افزایی
بعد از این در صفت حسن تو خاموش شوم
زآنکه در وصف تو گشتم خجل از گویایی
دُرفشانیِ تو قاآنیام از دست ببُرد
آدمی دُر نفشاند تو مگر دریایی
#قاآنی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه شود کز دلم امروز گره بگشایی
ور تو آیی نشود چارهی تنهایی من
که من از خویش روم چون تو ز در باز آیی
کاش از مادر آن ترک بپرسند که تو
گر نهای از پریان از چه پری میزایی؟
شاه باید که خراج شکر از وی گیرد
که دکان بسته ز شرم لب او حلوایی
تو بهل غالیه بر موی تو خود را ساید
تو به مو غالیه اینقدر چرا میسایی؟
چه خلاف است ندانم که میان من و توست
کآنچه بر مهر فزایم تو به جور افزایی
بعد از این در صفت حسن تو خاموش شوم
زآنکه در وصف تو گشتم خجل از گویایی
دُرفشانیِ تو قاآنیام از دست ببُرد
آدمی دُر نفشاند تو مگر دریایی
#قاآنی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باده و مستی ماا ، راز و ، نیاز من توست ،
که همه راز جهان ، چشم نواز من و توست ،
کُشته ی موی توام ، خود به عیان میدانی .
مطرب و رقص سماع ، حلقه ی راز من و توست ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که همه راز جهان ، چشم نواز من و توست ،
کُشته ی موی توام ، خود به عیان میدانی .
مطرب و رقص سماع ، حلقه ی راز من و توست ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در عشق تو عقل سرنگون گشت
جان نیز خلاصهٔ جنون گشت
خود حال دلم چگونه گویم
کان کار به جان رسیده چون گشت
بر خاک درت به زاری زار
از بس که به خون بگشت خون گشت
خون دل ماست یا دل ماست
خونی که ز دیدهها برون گشت
درمان چه طلب کنم که عشقت
ما را سوی درد رهنمون گشت
تا دور شدم من از در تو
از ناله دلم چو ارغنون گشت
تا قوت عشق تو بدیدم
سرگشتگیم بسی فزون گشت
عطار نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان نیز خلاصهٔ جنون گشت
خود حال دلم چگونه گویم
کان کار به جان رسیده چون گشت
بر خاک درت به زاری زار
از بس که به خون بگشت خون گشت
خون دل ماست یا دل ماست
خونی که ز دیدهها برون گشت
درمان چه طلب کنم که عشقت
ما را سوی درد رهنمون گشت
تا دور شدم من از در تو
از ناله دلم چو ارغنون گشت
تا قوت عشق تو بدیدم
سرگشتگیم بسی فزون گشت
عطار نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عجب از وسوسۀ عشق
ببین
در میان باد و طوفان
کاه را گم کرده است
خسته است
او راه را گمکرده است
بین این بیراهه ها
همراه را گم کرده است
آه اگر #شاعر_عاشق
ته بن بست رسد
#واژه درمانده شود
سوز شود
حالِ دلش
که نه دیگر رمقی
در نفسش
نیست که نیست
ناگهان
قطرہ ای از مهرِ تو
بر هیچ چکید
حالِ او
با تو چنانشد
که دل از هیچ برید
و چه زیبا
وسط #گرمترین_فصل_خدا
قدحش پر ز شراب
#زندگی
وصله به گلبرگ
شقایق زده است
پس بیا
زود بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ببین
در میان باد و طوفان
کاه را گم کرده است
خسته است
او راه را گمکرده است
بین این بیراهه ها
همراه را گم کرده است
آه اگر #شاعر_عاشق
ته بن بست رسد
#واژه درمانده شود
سوز شود
حالِ دلش
که نه دیگر رمقی
در نفسش
نیست که نیست
ناگهان
قطرہ ای از مهرِ تو
بر هیچ چکید
حالِ او
با تو چنانشد
که دل از هیچ برید
و چه زیبا
وسط #گرمترین_فصل_خدا
قدحش پر ز شراب
#زندگی
وصله به گلبرگ
شقایق زده است
پس بیا
زود بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشق
استشمام
عطر زنانه توام
عاشق
هم آغوشی
با دوست داشتنت
که بوی بهار نارنج می ماند
توووو
همانند
اسکناس لانخورده
درون قرآنی
داشتنت
لذت دارد و
تماشایت
روشنم می دارد
از وقتی با جانم
عجین گشته تماشایت
غیر از تو
هیچ نمی بینم
به چشمم هیچ نمی آید
جز روی چونان ماهت
و این یعنی
توووو
همان حال خوبی
که غم را از چشمانم ربوده ای
دلتنگی را
از خاطرم زدوده ای
تو را به غایت جان خواهانم
آخر توووو
شبیه هیچ کس نبوده ای
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
#عصرتون_دلبرانه ❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
استشمام
عطر زنانه توام
عاشق
هم آغوشی
با دوست داشتنت
که بوی بهار نارنج می ماند
توووو
همانند
اسکناس لانخورده
درون قرآنی
داشتنت
لذت دارد و
تماشایت
روشنم می دارد
از وقتی با جانم
عجین گشته تماشایت
غیر از تو
هیچ نمی بینم
به چشمم هیچ نمی آید
جز روی چونان ماهت
و این یعنی
توووو
همان حال خوبی
که غم را از چشمانم ربوده ای
دلتنگی را
از خاطرم زدوده ای
تو را به غایت جان خواهانم
آخر توووو
شبیه هیچ کس نبوده ای
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
#عصرتون_دلبرانه ❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پژواکِ خودم بودم و خود را نشنیدم...!
ای هرچه صدا، هرچه صدا، هرچه صدا #تو
* * * * *
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
يعنی همه جا، #تو همه جا ،#تو همه جا، #تو
#محمدعلیبهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای هرچه صدا، هرچه صدا، هرچه صدا #تو
* * * * *
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
يعنی همه جا، #تو همه جا ،#تو همه جا، #تو
#محمدعلیبهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان به لب آورد عاشق زیستن
درد دارد درد عاشق زیستن
نان شب اشک است و آهم؛ سفره در
خون دل گسترد عاشق زیستن
از شمار دوستان فردم نمود
از خودم هم طرد عاشق زیستن
ای بسا فرزانه را دیوانه وار
کرد صحرا گرد عاشق زیستن
هیچ دشمن هیچ دشمن را نکرد
آنچه با من کرد عاشق زیستن
دستِ خون دارد قمار عاشقی
خون به دست آورد عاشق زیستن
آتشی دارد که با دریای اشک
هم نگردد سرد عاشق زیستن
کوه دردم کوه دردم کوه درد
درد دارد درد عاشق زیستن
#رحمان_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درد دارد درد عاشق زیستن
نان شب اشک است و آهم؛ سفره در
خون دل گسترد عاشق زیستن
از شمار دوستان فردم نمود
از خودم هم طرد عاشق زیستن
ای بسا فرزانه را دیوانه وار
کرد صحرا گرد عاشق زیستن
هیچ دشمن هیچ دشمن را نکرد
آنچه با من کرد عاشق زیستن
دستِ خون دارد قمار عاشقی
خون به دست آورد عاشق زیستن
آتشی دارد که با دریای اشک
هم نگردد سرد عاشق زیستن
کوه دردم کوه دردم کوه درد
درد دارد درد عاشق زیستن
#رحمان_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فکر میکنی چرا همه
عاشق شرکت در بختآزماییاند؟
فکر میکنی اگر
جایزهی بزرگ بختآزمایی
کار در نوبت شبانهی یک سلّاخخانه بود،
کسی راضی میشد
بلیتش را به یک پول سیاه بخرد؟!
نه، مردم پول بلیت بختآزمایی میدهند
تا برنده و پولدار شوند
و بتوانند برای خودشان ول بچرخند!
اگر یادت باشد، چند سال پیش هم گفتم؛
اگر کار اینقدر خوب است، چرا باید
بهمان پول بدهند تا انجامش بدهیم؟!
#ال_جینی
#اندر_مزایای_تنبلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشق شرکت در بختآزماییاند؟
فکر میکنی اگر
جایزهی بزرگ بختآزمایی
کار در نوبت شبانهی یک سلّاخخانه بود،
کسی راضی میشد
بلیتش را به یک پول سیاه بخرد؟!
نه، مردم پول بلیت بختآزمایی میدهند
تا برنده و پولدار شوند
و بتوانند برای خودشان ول بچرخند!
اگر یادت باشد، چند سال پیش هم گفتم؛
اگر کار اینقدر خوب است، چرا باید
بهمان پول بدهند تا انجامش بدهیم؟!
#ال_جینی
#اندر_مزایای_تنبلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از چشمت افتادم !
ملالی نیست...
موجواره حلقه میبندم
- در خاطر ِ باکرهی نیلوفر.
جایی که عشق پا میگیرد
با رقص ِ درناها
به ساز ِ کوک شده از کوچ
- در سایهی سکوت مرداب.....
#گویا_فیروزکوهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ملالی نیست...
موجواره حلقه میبندم
- در خاطر ِ باکرهی نیلوفر.
جایی که عشق پا میگیرد
با رقص ِ درناها
به ساز ِ کوک شده از کوچ
- در سایهی سکوت مرداب.....
#گویا_فیروزکوهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کآن کعبه ی چشمانت آئین و کتابم شد
در پیله تو را جستم آن پیله طنابم شد
پنهان شده در قلبم پیوسته تو پیدایی
سر فصل شب شعرم نادیده شرابم شد
ای رهرو سرمستی شیرین کده ی جانی
یک بوسه بمن دادی؛ آن بوسه ربابم شد
ما بین تو می رقصم با بال و پر حوری
صدشعله شریانت سوزنده بخوابم شد
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در پیله تو را جستم آن پیله طنابم شد
پنهان شده در قلبم پیوسته تو پیدایی
سر فصل شب شعرم نادیده شرابم شد
ای رهرو سرمستی شیرین کده ی جانی
یک بوسه بمن دادی؛ آن بوسه ربابم شد
ما بین تو می رقصم با بال و پر حوری
صدشعله شریانت سوزنده بخوابم شد
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
افتاده است از نظرم ماه و آفتاب
تا چشم بر جمال تو مه رو گشوده ام
رخسار آتشین تو تا دیده ام به چشم
همچون سپند بر سر آتش غنوده ام
تب خال تب عشق تو مانده است بر لبم
زان دم که بر لب تو لب خویش سوده ام
#ترکی_شیرازی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا چشم بر جمال تو مه رو گشوده ام
رخسار آتشین تو تا دیده ام به چشم
همچون سپند بر سر آتش غنوده ام
تب خال تب عشق تو مانده است بر لبم
زان دم که بر لب تو لب خویش سوده ام
#ترکی_شیرازی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀