💖کافه شعر💖
2.29K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
937 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گفتی ز دل برون کن غم‌های بی‌کران را
تو پیشِ چشم و آنگه جای گِله زبان را

تا دل ز من بِبردی از ناله شب نخفتم
ای دزد، بشنو آخر، فریادِ پاسبان را

بگذشت از نهایت بی‌خوابیِ من، آری
دشوار صبح باشد شب‌های بیکران را

اندیشهٔ جهانی بر جانِ من نهادی
وانگه به لاغ گویی اندیشه نیست جان را

رسوای شهر گشتم از بس که دیدهٔ من
دم‌دم همی تراوَد خونابهٔ نهان را

از آهِ سوزناکم دود از جهان برآمد
بی تو جهان چه باشد، آتش زنم جهان را

آن روی نازنین را یک‌دم به سوی من کن
تا بیشتر نبینم نسرین و ارغوان را

شاید اگر بخندد بر روزگار خسرو
آن‌کس که دیده باشد رخساره‌ای چنان را


#امیرخسرو_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


آهنگ فوق العاده زیبای منصور تقدیمتون😍♥️



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شبها چو ز روز وصل او یاد کنم
تا روز هزار گونه فریاد کنم

ترسم که شب اجل امانم ندهد
تا باز به روز وصل دل شاد کنم

#انوری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا به حال از غم خود خیره به عکسش شده‌ای؟
بچـکد اشـک و بـه نـاچـار تو خیسـش شــده‌ای؟

به دلـت حـسـرت یـک لـحـظه نگـاهـش بِـکِـشی
جـان مـن مُـرده و دیـوانـه‌ی‌ لمـسـش شـده ای؟

شـده شـب بـاشــد و بـیـچـاره و دلتـنگ شــوی؟
گم صـحرای دلـت باشـی و حبـسـش شــده ای؟

سـرِ ایـن شـک کـه نـبــاشـد او بـه آغـــوشِ دگـر
همـه جـا در تـب و هم بستـر ترسـش شـده‌ ای؟

دَمِ هـر شـب به پیـامـش شــده هـی زُل بزنــی؟
بـه هــوای دل خـود فـکـر تـماســش شـــده ای؟

بِـنِـشـیــنی بــه تـمـاشــای هـمـین ســوخــتنـت
باز با ایـن هـمـه غم،عاشــق حِسَّـش شــده ای؟


#پرستو_باقرلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وصف کردم #عشق را باواژه های بهتری
عطر تلخت باز هم پیچیده در دنیای من

راه سخت و منزلت دور و دلم درگیر تو
دل خوشم بر روی قلبت مانده رد پای من.

#فریبا_قربان_کریمی


   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راه رفتم، بغض کردم،
زیر باران ترشدم
هی به یاد آوردمت،
ویران و ویران‌تر شدم
یادم آمد خاطراتی را که با هم داشتیم
هی پریشان‌تر
پریشان‌ترشدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من اینجا به کوچ تو ای پرستو دل بسته ام
میان بامِ زندگی به فرود آمدنِ تو دل بسته ام

میانِ این همه باران و تگرگ و شور زندگی
اینجا بی تو من دستِ از زندگی شسته ام

به گردشِ چشمانِ تو دل و دینم را باخته ام
نمی دانی که اینجا به چشمانِ تو به فنا رفته ام

بیا و میانِ این همه درد طبیب و درمانم باش
که من به شرر عشقِ تو سوخته ام

#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مثل كوهيم و از اين فاصله‌هامان چه غم است
لذت عشقِ من و تو نرسيدن به هم است

"ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقديريم
عاشقى كردن ما شرحِ عدم در عدم است.."

مثل يك تابلوى نيمه‌ى نفرين شده‌اى
دستِ هر كس كه به سوى تو بيايد قلم است

عشق را پس زدى اى دوست ولى پيش خدا
هر كه از عشق مبّرا بشود، متهم است

مى‌روى، دور نرو، قبل پشيمان شدنت
فكر برگشتن خود باش و زمانى كه كم است

قبل رفتن بنشين خاطره‌اى زنده كنيم
بنشين چاى بريزم، بنشين تازه دم است

#سید_تقی_سیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
 

صد هزاران بار اگر از در برانی تا روم از درگهت

از برای همنشینی با شما از پنجره سر میزنم



#مسعودعیوضی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‏کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست

چرا آشفته می‌خواهی خدایا خاطر ما را؟!

#فاضل_نظری


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل بسته ام به آبی چشم شمالی اش
شال سفید ، روسری پرتقالی اش

بغض قشنگ و کال غزل های صورتیش
حس پر از لطافت لحن سوالی اش

با بغض ، در خیال خودم درد می کشم
غم می خورم برای ...خودم...بی خیالی اش


هی احتمال این که یقینا مرا نخواست
هی دلخوشم به آمدن احتمالی اش


بغضم امان نمی دهد این بیت آخر است
حس می شود میان غزل جای خالی اش!



#محمد_مبارکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو در قلمروی جغرافیای خاطر ِ من


به یاد مانده ترین اتفاق ِ تاریخی ...


#سیما_اسعدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

دلم می‌خواست از آنِ من بودی
در عصری که نه بر گل ستمی می‌رفت
و نه بر شعر
نه بر نِی و نه بر زنانگی زنان ...

ولی دریغ ...
ما دیر رسیدیم
و گل عشق را جستیم
در عصری که نمی‌داند عشق چیست ...

#نزار_قبانی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بفرما جان طلب هر انچه گویی ...
به حُکمت سر نهم ، از بس نکویی‌ ،

به صد منزل گریزانم ز اغیار ....
مران دیوانه را ... با تند خویی ،

به ناز چشم تو از پا در آیم ...
پری هستی ولیکن فتنه جویی ،

چه خوشتر رفته ای بر جان و بر دل ..
به مانندت نباشد خوبرویی ،

به قدّت سرو .. سر افکند از شرم ...
نه سروی، خوشتر از هر سرو جویی ،

به بوی زلف تو مشتاق و محتاج ...
چو مجنون .. از سر کویی به کویی ،

هزاران جان من ، صد جان دیگر ...
فدای چشم تو نه ، تار مویی ،

به باغ دل زتو مستم ، خمارم ...
ندانم چیستی ؟ جامی ، سبویی ،

به حُسن تو نباشد اختر و ماه ،
که از مَه خوشتری صد ماهرویی ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تنم را دوست می‌دارم وقتی با تن توست
چرا که چیزی نو میشود
با ماهیچه‌های بهتر و عصب‌های بیشتر
تنت را دوست دارم
آنچه که می‌کند دوست دارم
چگونه‌اش را دوست دارم
حس کردن مهره‌ها و استخوان‌هایت
را دوست دارم
و لرزش این نرمی سفت را
و آنچه که می‌خواهم
دوباره و دوباره و دوباره ببوسم
دوست دارم این و آن تو را ببوسم
دوست دارم کرک‌های هراسان تنت را
نرم نوازش کنم
و آنچه بر گوشت تنمان میرود به هنگام جدا شدن
و چشم‌هایمان ، که خرده‌های بزرگ عشقند
و احتمالا لرزش تو را در زیر تنم دوست دارم
که این‌همه تازه است ..!!

#مهدی_بیرانوند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دامن دل از تو در خون می‌کشم
ننگری ای دوست تا چون می‌کشم

از رگ جان هر شبی در هجر تو
سوی چشم خونفشان خون می‌کشم

گرچه چون کاهی شدم از دست هجر
بار غم از کوه افزون می‌کشم

دور از روی تو هر دم بی تو من
محنت و رنج دگرگون می‌کشم

آن همه خود هیچ بود و درگذشت
درد و غم این است کاکنون می‌کشم

من که عطارم یقین می‌باشدم
کین بلا از دور گردون می‌کشم

#عطار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شبـیـه رهگـذر آمــد . بلـرزانــد دل مـارا
نوازش می کند یادش مشام پنجره ها را

درون بیستـون دل زدم نقشـی ز شیـرینــم
به جانم می خرم هر تیشه ی فرهاد شیدا را

چه طوفان ها نهان شد در میان چشم دریایش
تلاطم ها بیندازد نگاهش موج دریا را

گناهم از شراب چشم او یک جرعه نوشیدن
فریبانه به دامم می کشد چون سیب. حوا را

پر از اسرار و اعجازی بهشت گم شده در من
عوض کن رنگ دنیا ، در تو دیدم کل دنیا را

#پونه_حاج_علیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM