به پیغامی ز وصل یار خوش بودم، چه دانستم
که از بخت سیاهم بر لب قاصد خبر سوزد
#قدسیمشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که از بخت سیاهم بر لب قاصد خبر سوزد
#قدسیمشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم تو در دین مردم انحراف انداخته
مردهای شهر ما را در مصاف انداخته
هر که گیسوی تو را این گونه زیبا بافته
روی بازوی تو فرش دستباف انداخته
آفرین بر دست عکاسی که بی لغزش،چنین
عکس رخسار تو را این قدر صاف انداخته
رُخ عیان کردی و بعدش در تمام شهرها
عین و شین و قاف را در ائتلاف انداخته
چادر گلدارِ تو انگار شیخ شهر را
فکر تغییرات در طرح عفاف انداخته
وجه تشبیه دو تا ابروی تو با قبله گاه
بین شاعر ها و مؤمن ها شکاف انداخته
یک نظر بر روی تو اینکه حرام است و حلال
بین آیات و مراجع اختلاف انداخته
با چنین اوصاف حق دارد خداوند جهان
حلقه ی وصل تو را در کوه قاف انداخته
#مهدی_خداپرست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مردهای شهر ما را در مصاف انداخته
هر که گیسوی تو را این گونه زیبا بافته
روی بازوی تو فرش دستباف انداخته
آفرین بر دست عکاسی که بی لغزش،چنین
عکس رخسار تو را این قدر صاف انداخته
رُخ عیان کردی و بعدش در تمام شهرها
عین و شین و قاف را در ائتلاف انداخته
چادر گلدارِ تو انگار شیخ شهر را
فکر تغییرات در طرح عفاف انداخته
وجه تشبیه دو تا ابروی تو با قبله گاه
بین شاعر ها و مؤمن ها شکاف انداخته
یک نظر بر روی تو اینکه حرام است و حلال
بین آیات و مراجع اختلاف انداخته
با چنین اوصاف حق دارد خداوند جهان
حلقه ی وصل تو را در کوه قاف انداخته
#مهدی_خداپرست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حالمن با دیدنت درلحظه ای تغییر کرد
کلبه ی ویرانه ام را بودنت تعمیر کرد
ضرب آهنگ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی که نگاهم رویچشمت گیر کرد
خواستم تا با تو گویم شدتِ دلدادگی
رنگ رخسارم ولی حس مرا تفسیر کرد
خواب دیدمپیش رویمباز شددرب بهشت
بی گمان عشق تو رویای مرا تعبیر کرد
آمدم راز نهان را پیش تو افشا کنم
مهر بی حدم به تو گویا دلم را شیر کرد
خوانده بودم پیشگوشقاصدکعشقتورا
توخودت دیر آمدی!یا قاصدِ من دیر کرد؟
زار و بیمار تو بودم عشق بی تکرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر کرد
#الهام_رازقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلبه ی ویرانه ام را بودنت تعمیر کرد
ضرب آهنگ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی که نگاهم رویچشمت گیر کرد
خواستم تا با تو گویم شدتِ دلدادگی
رنگ رخسارم ولی حس مرا تفسیر کرد
خواب دیدمپیش رویمباز شددرب بهشت
بی گمان عشق تو رویای مرا تعبیر کرد
آمدم راز نهان را پیش تو افشا کنم
مهر بی حدم به تو گویا دلم را شیر کرد
خوانده بودم پیشگوشقاصدکعشقتورا
توخودت دیر آمدی!یا قاصدِ من دیر کرد؟
زار و بیمار تو بودم عشق بی تکرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر کرد
#الهام_رازقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این شب مهتابیام را با تو قسمت میکنم
تا سحر بیخوابیام را با تو قسمت میکنم
تا تب و تاب مرا وقت سرودن حس کنی
یک غزل بیتابیم را با تو قسمت میکنم
از دو نیمه، نیمهی دلمردگی سهم خودم
نیمهی شادابیام را با تو قسمت میکنم
تو اگر یک جرعه طوفانم دهی، من موجموج
مستیِ گردابیام را با تو قسمت میکنم
بعد عمری حاصلم این است و من امشب همین
خلوت سهرابیام را با تو قسمت میکنم
صبح فردا هم اگر پیشم بمانی امشبی
آسمان آبیام را با تو قسمت میکنم
محمد رضا احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا سحر بیخوابیام را با تو قسمت میکنم
تا تب و تاب مرا وقت سرودن حس کنی
یک غزل بیتابیم را با تو قسمت میکنم
از دو نیمه، نیمهی دلمردگی سهم خودم
نیمهی شادابیام را با تو قسمت میکنم
تو اگر یک جرعه طوفانم دهی، من موجموج
مستیِ گردابیام را با تو قسمت میکنم
بعد عمری حاصلم این است و من امشب همین
خلوت سهرابیام را با تو قسمت میکنم
صبح فردا هم اگر پیشم بمانی امشبی
آسمان آبیام را با تو قسمت میکنم
محمد رضا احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
اول از خوبی ، خطابم می کند
بعد با یک “نه ” جوابم می کند !
جُرعه جُرعه جُرعه می بخشد به من
مست می سازَد ، شرابم می کند
خشت خشتِ جان من در دستِ اوست
زیرِ پای خود خرابم می کند
قطره ، قطره ،آبرویم می بَرَد
از خجالت گاه آبم می کند
تا که گیسو می سپارَد دستِ باد
مو به مو دارد عذابم می کند
پرسشی همواره در ذهن ِ من است
می رود یا کامیابم می کند؟!
کاش می دانستم این حوّاصفت
داخلِ آدم حسابم می کند !
باغبانِ کاشیِ روح ِ من است !
می بَرَد قمصر ، گلابم می کند
شب ، حضورِ مبهمِ گیسوی اوست
بر مدارِ شب، شهابم می کند
عاقبت با تابشِ چشمانِ خویش
ذرّه ، ذرّه، آفتابم می کند !
#یدالله_گودرزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اول از خوبی ، خطابم می کند
بعد با یک “نه ” جوابم می کند !
جُرعه جُرعه جُرعه می بخشد به من
مست می سازَد ، شرابم می کند
خشت خشتِ جان من در دستِ اوست
زیرِ پای خود خرابم می کند
قطره ، قطره ،آبرویم می بَرَد
از خجالت گاه آبم می کند
تا که گیسو می سپارَد دستِ باد
مو به مو دارد عذابم می کند
پرسشی همواره در ذهن ِ من است
می رود یا کامیابم می کند؟!
کاش می دانستم این حوّاصفت
داخلِ آدم حسابم می کند !
باغبانِ کاشیِ روح ِ من است !
می بَرَد قمصر ، گلابم می کند
شب ، حضورِ مبهمِ گیسوی اوست
بر مدارِ شب، شهابم می کند
عاقبت با تابشِ چشمانِ خویش
ذرّه ، ذرّه، آفتابم می کند !
#یدالله_گودرزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای خوش آن وقتی که دلبر مهربانی میکند
با منِ رنجور و غمگین خوشزبانی میکند
مینهد سر را به روی شانهٔ لرزان من
میسپارد لب به لبهایم، جوانی میکند
از شمیم موی او تنها نه من دیوانهام
عطر گیسویش خدا را هم روانی میکند
او به خوابی خوش فرو میغلطد و چشمان من
از کیان چشم مستش پاسِبانی میکند
تا طلوع دیگرِ خورشید چشمانش به ناز
دل کماکان در حریمش دیدهبانی میکند
رود اگر عاشق شود تکلیف دریا روشنَست
بِسترش را مملو از عشقی نهانی میکند
شک چونان آفت اگر افتد به جان رابطه
عاشقیها را فدای، بدگمانی میکند
غصه چون زالو نشسته بر گلوی زندگی
بینوا آدم که از او میزِبانی میکند
شب به تنهایی خودش مأمورِ بر آزار ماست
وای از ساعت که با غم هم تبانی میکند
هرکه در راه وفا جان میسپارد، روزگار
نام او را تا همیشه جاوِدانی میکند
لحظه دلدادگی با او شود معنا به عشق
ای خوش آن وقتی که دلبر مهربانی میکند
حسین فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با منِ رنجور و غمگین خوشزبانی میکند
مینهد سر را به روی شانهٔ لرزان من
میسپارد لب به لبهایم، جوانی میکند
از شمیم موی او تنها نه من دیوانهام
عطر گیسویش خدا را هم روانی میکند
او به خوابی خوش فرو میغلطد و چشمان من
از کیان چشم مستش پاسِبانی میکند
تا طلوع دیگرِ خورشید چشمانش به ناز
دل کماکان در حریمش دیدهبانی میکند
رود اگر عاشق شود تکلیف دریا روشنَست
بِسترش را مملو از عشقی نهانی میکند
شک چونان آفت اگر افتد به جان رابطه
عاشقیها را فدای، بدگمانی میکند
غصه چون زالو نشسته بر گلوی زندگی
بینوا آدم که از او میزِبانی میکند
شب به تنهایی خودش مأمورِ بر آزار ماست
وای از ساعت که با غم هم تبانی میکند
هرکه در راه وفا جان میسپارد، روزگار
نام او را تا همیشه جاوِدانی میکند
لحظه دلدادگی با او شود معنا به عشق
ای خوش آن وقتی که دلبر مهربانی میکند
حسین فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگذار زبان غزلم بسته بماند
حیف از دل این بغض که نشکسته بماند
تا کی بنشینم سر راهت و نیایی ؟
تا کی به هوای تو دلم خسته بماند ؟
نبضم شده پژواک تپش های تو ، بگذار
نبضم به تپش های تو وابسته بماند
بگذار نگویم ، نسرایم ، ننویسم
بگذار که این مسئله سربسته بماند
#محمد_عابدینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حیف از دل این بغض که نشکسته بماند
تا کی بنشینم سر راهت و نیایی ؟
تا کی به هوای تو دلم خسته بماند ؟
نبضم شده پژواک تپش های تو ، بگذار
نبضم به تپش های تو وابسته بماند
بگذار نگویم ، نسرایم ، ننویسم
بگذار که این مسئله سربسته بماند
#محمد_عابدینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوباره دیدنت شده تمام آرزوی من
برای خاطر خدا شبی به دیدنم بیا
نگو که فاش میشود هرآنچه بین ما دوتاست
یواشکی و بی صدا شبی به دیدنم بیا
از این غزل به گوش بد که نغمه ای نمیرسد
نفوس بد نزن شما !!!شبی به دیدنم بیا
از آینه بپرس او شهادتش دروغ نیست
مسیر سبز خانه را شبی به دیدنم بیا
منم کویر تشنه تو شبیه ابر نو بهار
که ناگهان و بی هوا شبی به دیدنم بیا
و نذر دیدنت همین کتاب و شعر تازه ام
شبانه میکنم دعا شبی به دیدنم بیا
شبی به دیدنم بیا به وقت صفر عاشقی
که هستی از همه رها شبی به دیدنم بیا
#فاطمه_اسکندری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای خاطر خدا شبی به دیدنم بیا
نگو که فاش میشود هرآنچه بین ما دوتاست
یواشکی و بی صدا شبی به دیدنم بیا
از این غزل به گوش بد که نغمه ای نمیرسد
نفوس بد نزن شما !!!شبی به دیدنم بیا
از آینه بپرس او شهادتش دروغ نیست
مسیر سبز خانه را شبی به دیدنم بیا
منم کویر تشنه تو شبیه ابر نو بهار
که ناگهان و بی هوا شبی به دیدنم بیا
و نذر دیدنت همین کتاب و شعر تازه ام
شبانه میکنم دعا شبی به دیدنم بیا
شبی به دیدنم بیا به وقت صفر عاشقی
که هستی از همه رها شبی به دیدنم بیا
#فاطمه_اسکندری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Bombe ~ Musico.IR
Sohrab Pakzad ~ Musico.IR
عاشقت شدم
و دیدم می شود صبح ها را
زود از خواب برخاست .
قانون را رعایت کرد ..
دین را دوست داشت
و مذهب را قابل تحمل دانست .
عاشقت شدم ..
و فکر می کنم می توانم
“ منزوی “ را به جمع بکشانم ..
با مولانا ملاقاتی داشته باشم
و دست ماهی سیاه کوچولو را بگیرم
و از جویبار بگذرانم .
#پوریا_نبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و دیدم می شود صبح ها را
زود از خواب برخاست .
قانون را رعایت کرد ..
دین را دوست داشت
و مذهب را قابل تحمل دانست .
عاشقت شدم ..
و فکر می کنم می توانم
“ منزوی “ را به جمع بکشانم ..
با مولانا ملاقاتی داشته باشم
و دست ماهی سیاه کوچولو را بگیرم
و از جویبار بگذرانم .
#پوریا_نبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از زندگی ، از این همه تکرار خستهام
از های و هوی کوچه و بازار خستهام
دلگیرم از ستاره و آزردهام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خستهام
دلخسته سوی خانه ، تنِ خسته میکشم
آوَخ ! کزین حصارِ دلآزار خستهام
بیزارم از خموشیِ تقویم روی میز
وز دنگ دنگِ ساعت دیوار خستهام
از او که گفت یار تو هستم ، ولی نبود
از خود که بیشکیبم و بییار ، خستهام
تنها و دلگرفته و بیزار و بیامید
از حال من مپرس که بسیار خستهام
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از های و هوی کوچه و بازار خستهام
دلگیرم از ستاره و آزردهام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خستهام
دلخسته سوی خانه ، تنِ خسته میکشم
آوَخ ! کزین حصارِ دلآزار خستهام
بیزارم از خموشیِ تقویم روی میز
وز دنگ دنگِ ساعت دیوار خستهام
از او که گفت یار تو هستم ، ولی نبود
از خود که بیشکیبم و بییار ، خستهام
تنها و دلگرفته و بیزار و بیامید
از حال من مپرس که بسیار خستهام
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تار موی تو گره خورده به بند دل من
مو بپوشان که دلم باز به مویی بند است!
#رحیم_جهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مو بپوشان که دلم باز به مویی بند است!
#رحیم_جهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نام تو ریخته ست شِکر در ترانه ام
بوی ِتو شور در غزلِ عاشقانه ام
دستی بر آر و مثل اناری مرا بچین
ترسم که انتظار کند دانه دانه ام
#سعید_بیابانکی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوی ِتو شور در غزلِ عاشقانه ام
دستی بر آر و مثل اناری مرا بچین
ترسم که انتظار کند دانه دانه ام
#سعید_بیابانکی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به ژرفای همان برفی که بر الوند میخواهم
تو را زاینـده رودی پُرتر از اروند میخواهم
تو فروردین ترین رخ داده یِ فصل بهارانی
شقایق های باغت را پر از لبخند میخواهم
بتـاب از مهــد آزادی پیـاپی بــر سیاهی ها
گـرفتاران شب ها را رها از بنــد میخواهم
بــه هنگام گـرفتـاری گـره بـگشایـد از کارم
همان یک تارزلفت راکه باسوگند میخواهم
به سانِ قـوری چینی تَرک افتاده در جسمم
بزن بندی به بنیانم که چینی بند میخواهم
درون بـاغ رویـاها بــه یـادت زندگی کـردم
نمیدانی که عطر خاطرت راچند میخواهم
عسل بانو تو آن شط پر از شعرِ شکر زایی
که من از شهدلبهایت نبات و قند میخواهم
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را زاینـده رودی پُرتر از اروند میخواهم
تو فروردین ترین رخ داده یِ فصل بهارانی
شقایق های باغت را پر از لبخند میخواهم
بتـاب از مهــد آزادی پیـاپی بــر سیاهی ها
گـرفتاران شب ها را رها از بنــد میخواهم
بــه هنگام گـرفتـاری گـره بـگشایـد از کارم
همان یک تارزلفت راکه باسوگند میخواهم
به سانِ قـوری چینی تَرک افتاده در جسمم
بزن بندی به بنیانم که چینی بند میخواهم
درون بـاغ رویـاها بــه یـادت زندگی کـردم
نمیدانی که عطر خاطرت راچند میخواهم
عسل بانو تو آن شط پر از شعرِ شکر زایی
که من از شهدلبهایت نبات و قند میخواهم
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#وادی_عشق
شده ام گمشده ی وادیِ حیران که ز هوست
ترسم از سلسله چینِ خمِ ابروی نکوست
همه ی جام وجودم شده لبریز ز شـــــوق
گرچه بین من و تو رابطه چون رشته ی موست
زیــن سبب گمـشده ی وادی عشق تو شدم
چون که هرکس ز حقایق زده دم مغلطه گوست
معرفت را که نباید سر دکـــان بــــخــــریم
مر کسی در عرفات است همان عارفه خوست?
هـر که عاشق شد و رخ از پس روبـنـده بدید
چون خطا پیشه کنـد آب هـدر رفتـه ز جوست
ماجرای من و آن عهـــدِ شباب و رخ یــار
نَقلِ هر محفل و هر مجلس و هر بَرزن و کوست
تــا دمی فارغ از این حادثه ها پرسه زدم
بـه خودم آمده دیدم به برم جام و سبوست
هرچه در سعی و تلاشم به تو نزدیک شوم
ز من اصرار فراوان ، ز تو کم دادن روسـت
مستی از گوشه ی میخانه نگه کرد و بگفت
هر خطایی که ز ما سر زده در محضر اوست
نزد روشن دل بیمار بلا دیــــده مگــــــوی
که لبن رنگ سفیدش همه چون گردن قوست
تا در میکده باز و شب میخواره بلنــــــــد
راقب اندر پی هر باده مشامش پی بوست
#رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شده ام گمشده ی وادیِ حیران که ز هوست
ترسم از سلسله چینِ خمِ ابروی نکوست
همه ی جام وجودم شده لبریز ز شـــــوق
گرچه بین من و تو رابطه چون رشته ی موست
زیــن سبب گمـشده ی وادی عشق تو شدم
چون که هرکس ز حقایق زده دم مغلطه گوست
معرفت را که نباید سر دکـــان بــــخــــریم
مر کسی در عرفات است همان عارفه خوست?
هـر که عاشق شد و رخ از پس روبـنـده بدید
چون خطا پیشه کنـد آب هـدر رفتـه ز جوست
ماجرای من و آن عهـــدِ شباب و رخ یــار
نَقلِ هر محفل و هر مجلس و هر بَرزن و کوست
تــا دمی فارغ از این حادثه ها پرسه زدم
بـه خودم آمده دیدم به برم جام و سبوست
هرچه در سعی و تلاشم به تو نزدیک شوم
ز من اصرار فراوان ، ز تو کم دادن روسـت
مستی از گوشه ی میخانه نگه کرد و بگفت
هر خطایی که ز ما سر زده در محضر اوست
نزد روشن دل بیمار بلا دیــــده مگــــــوی
که لبن رنگ سفیدش همه چون گردن قوست
تا در میکده باز و شب میخواره بلنــــــــد
راقب اندر پی هر باده مشامش پی بوست
#رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بهنام بانی فقط بورو
@TARANEHAI
#بهنامبانی
#فقطبورو
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#فقطبورو
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن شب که بوسه داد، نوشتم
به دفترم:
امشب هزار مرتبه جانم به لب رسید...
#حامد_فلاحی_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به دفترم:
امشب هزار مرتبه جانم به لب رسید...
#حامد_فلاحی_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀