پرچمی سرخ به تابوت وطن میپیچد
پیِ هر حادثه را شعر به تن میپیچد
از افق سر زده انگار فروغی اما
نالهی مرغ سحر در سر من میپیچد
سوسن و یاسمن آورده بهاران اما
بوی دلمردهی کافور و کفن میپیچد
بوی مُشکی نوَزَد زیر دماغم اما
ترکمانچای چرا سوی خُتَن میپیچد؟
از همان روز که گفت از فر ایمان با ما
پیچک هرزگیاش را به سُنَن میپیچد
گرچه در قالی او نیست ترنجی اما
با خشونت لچکی بر سر زن میپیچد
مصلحتبین که خودش ساکن سعدآبادست
مردم اما همه در لُنگ یمن میپیچد
انقلابی که بنا بود بکاهد از فقر
سفره گسترده ولی بوی لجن میپیچد
تشت رسواگر جنگش که شب از بام افتاد
نسخهای تازهتر از صلح حسن میپیچد
هر زمان راه به جایی نبرد مرگامرگ
بر خَرش هُش کند و رو به وین میپیچد
من امیدم همه بیداری مردم باشد
عاقبت میرسد آن روز و سخن می پیچد
#زهرا_آهن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیِ هر حادثه را شعر به تن میپیچد
از افق سر زده انگار فروغی اما
نالهی مرغ سحر در سر من میپیچد
سوسن و یاسمن آورده بهاران اما
بوی دلمردهی کافور و کفن میپیچد
بوی مُشکی نوَزَد زیر دماغم اما
ترکمانچای چرا سوی خُتَن میپیچد؟
از همان روز که گفت از فر ایمان با ما
پیچک هرزگیاش را به سُنَن میپیچد
گرچه در قالی او نیست ترنجی اما
با خشونت لچکی بر سر زن میپیچد
مصلحتبین که خودش ساکن سعدآبادست
مردم اما همه در لُنگ یمن میپیچد
انقلابی که بنا بود بکاهد از فقر
سفره گسترده ولی بوی لجن میپیچد
تشت رسواگر جنگش که شب از بام افتاد
نسخهای تازهتر از صلح حسن میپیچد
هر زمان راه به جایی نبرد مرگامرگ
بر خَرش هُش کند و رو به وین میپیچد
من امیدم همه بیداری مردم باشد
عاقبت میرسد آن روز و سخن می پیچد
#زهرا_آهن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دل بسته ام به غم، که جز او هر که دیدهام
یا دیر آمدهست و یا زود رفته است
#مژگان_عباسلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل بسته ام به غم، که جز او هر که دیدهام
یا دیر آمدهست و یا زود رفته است
#مژگان_عباسلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاخه را محکم گرفتن این زمانبیفایدهست
برگ میریزد، ستیزش با خزان بیفایدهست
گاه سکّان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان، بادبان بیفایدهست
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایدهست
تیر از جایی که فکرش را نمیکردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایدهست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم
سعی من در سربهزیری بیگمانبیفایدهست
در من ِعاشق توان ِ ذرهای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایدهست
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خستهاند
حرف موسی را نمیفهمدشبان،بیفایدهست
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان میگردم اما همچنان بیفایدهست
#کاظم_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برگ میریزد، ستیزش با خزان بیفایدهست
گاه سکّان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان، بادبان بیفایدهست
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایدهست
تیر از جایی که فکرش را نمیکردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایدهست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم
سعی من در سربهزیری بیگمانبیفایدهست
در من ِعاشق توان ِ ذرهای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایدهست
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خستهاند
حرف موسی را نمیفهمدشبان،بیفایدهست
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان میگردم اما همچنان بیفایدهست
#کاظم_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر فضل کنی ندارم از عالم باک
ور قهر کنی، شوم به یک بار هلاک
روزی صد بار گویم ای صانع پاک
مشتی خاکم، چه آید از مشتی خاک
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ور قهر کنی، شوم به یک بار هلاک
روزی صد بار گویم ای صانع پاک
مشتی خاکم، چه آید از مشتی خاک
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Raftani
Nivad
.
مرا آغوشِ ٺو مانند
آٺش در نیسٺان اسٺ
خوشا آن نِی ڪه در آغوشِ
؏شـقی آتشین سوزد......
#سهیل_هدایت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا آغوشِ ٺو مانند
آٺش در نیسٺان اسٺ
خوشا آن نِی ڪه در آغوشِ
؏شـقی آتشین سوزد......
#سهیل_هدایت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر تو پنداری که جز تو غمگسارم نیست، هست
ور چنان دانی که جز تو خواستگارم نیست، هست
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ور چنان دانی که جز تو خواستگارم نیست، هست
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدایت
یکی نرگس نوشکفتهست
که از پشت رگبار میایستد
روبهروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید
در آهم
تو میگویی و لاله میروید
از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد
از چوب
تو میگویی و تازه میروید
از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد
از مرگ...!
#منوچهر آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یکی نرگس نوشکفتهست
که از پشت رگبار میایستد
روبهروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید
در آهم
تو میگویی و لاله میروید
از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد
از چوب
تو میگویی و تازه میروید
از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد
از مرگ...!
#منوچهر آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کل احساس مرا با چشمکی بلعید و رفت
این دل دیوانه را از دست من قاپید و رفت
پنجره واشد هوایی شد هوای خانه ام
مثل پیچک بر تن سردم شبی پیچید و رفت
گرچه بر بالینم آمد یار اما باز هم
ناله های این دل ویرانه را نشنید و رفت
گفته بودم ناز چشمت می کشم آمد ولی
با لوندی پیش چشمم اندکی رقصید و رفت
عطر ناب باغ اندامش مرا دیوانه کرد
بر من دیوانه اش عطر جفا پاشید و رفت
سروقدی که خودم با خون دل پروردمش
در دل شام سیاهم ماه شد تابید و رفت
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این دل دیوانه را از دست من قاپید و رفت
پنجره واشد هوایی شد هوای خانه ام
مثل پیچک بر تن سردم شبی پیچید و رفت
گرچه بر بالینم آمد یار اما باز هم
ناله های این دل ویرانه را نشنید و رفت
گفته بودم ناز چشمت می کشم آمد ولی
با لوندی پیش چشمم اندکی رقصید و رفت
عطر ناب باغ اندامش مرا دیوانه کرد
بر من دیوانه اش عطر جفا پاشید و رفت
سروقدی که خودم با خون دل پروردمش
در دل شام سیاهم ماه شد تابید و رفت
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در خاک در وفای آن سیمین بر
میکار دل و دیده میندیش ز بر
از من بشنو تا نشوی زیر و زبر
والله که خبر نداری از زیر و زبر
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میکار دل و دیده میندیش ز بر
از من بشنو تا نشوی زیر و زبر
والله که خبر نداری از زیر و زبر
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا رب یا رب کریمی و غفاری
رحمان و رحیم و راحم و ستاری
خواهم که به رحمت خداوندی خویش
این بندهٔ شرمنده فرو نگذاری
#ابوسعید_البوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۶۵۳
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رحمان و رحیم و راحم و ستاری
خواهم که به رحمت خداوندی خویش
این بندهٔ شرمنده فرو نگذاری
#ابوسعید_البوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۶۵۳
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💫
تو مریمے ترین #مریم
مقدس مے شوی
وقتے عاشقانه لبخند مے زنی
عاشقانه #عشق مے بخشی
و با هر لبخند عاشقانه ات
دلم را در دیوار به دیوار شهر #عشق
دلبرانه به صلیب مے ڪشی.
#فرزانه_طالبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو مریمے ترین #مریم
مقدس مے شوی
وقتے عاشقانه لبخند مے زنی
عاشقانه #عشق مے بخشی
و با هر لبخند عاشقانه ات
دلم را در دیوار به دیوار شهر #عشق
دلبرانه به صلیب مے ڪشی.
#فرزانه_طالبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصر که میشود
نسیم نگاهت عشق را به قلبم
ارزانی میدارد
تا همه ی دیوارهای دنیا را برای رسیدن
به آغوشت
زیر پا بگذارم
آغوش باز کن
می خواهم به پای بوس
گنبد نگاهت بیایم
#شهاب_شهابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نسیم نگاهت عشق را به قلبم
ارزانی میدارد
تا همه ی دیوارهای دنیا را برای رسیدن
به آغوشت
زیر پا بگذارم
آغوش باز کن
می خواهم به پای بوس
گنبد نگاهت بیایم
#شهاب_شهابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
من کیام کاندیشهی تو همنفس باشد مرا
یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا
گر بُوَد شایستهی غم خوردن تو، جان من
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من کیام کاندیشهی تو همنفس باشد مرا
یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا
گر بُوَد شایستهی غم خوردن تو، جان من
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای درونِ سینه وُ در جانِ من
ای غمت هم دردوُ هم درمانِ من
آمدی تا وصله ی جانم شوی
تا ابد هم عهدوُ پیمانم شوی
تا دلت با قلبِ من همدست شد
تا ابد روح وُ روانم مست شد
من سکوتی بودم اما بی هوا
باتو رمزوُ رازِ دل شد برمَلا
عشق تو روحِ مرا بیدار کرد
هرکه را قبلِ تو بود انکار کرد
در رگم تاب وُ تبت جوشان شده
در تو احساسِ دلم پنهان شده
شاعری در ذهن وُ افکارم نبود
هر چه گفتم در تمنای تو بود
#ساقی_یگانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای غمت هم دردوُ هم درمانِ من
آمدی تا وصله ی جانم شوی
تا ابد هم عهدوُ پیمانم شوی
تا دلت با قلبِ من همدست شد
تا ابد روح وُ روانم مست شد
من سکوتی بودم اما بی هوا
باتو رمزوُ رازِ دل شد برمَلا
عشق تو روحِ مرا بیدار کرد
هرکه را قبلِ تو بود انکار کرد
در رگم تاب وُ تبت جوشان شده
در تو احساسِ دلم پنهان شده
شاعری در ذهن وُ افکارم نبود
هر چه گفتم در تمنای تو بود
#ساقی_یگانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به پیغامی ز وصل یار خوش بودم، چه دانستم
که از بخت سیاهم بر لب قاصد خبر سوزد
#قدسیمشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که از بخت سیاهم بر لب قاصد خبر سوزد
#قدسیمشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم تو در دین مردم انحراف انداخته
مردهای شهر ما را در مصاف انداخته
هر که گیسوی تو را این گونه زیبا بافته
روی بازوی تو فرش دستباف انداخته
آفرین بر دست عکاسی که بی لغزش،چنین
عکس رخسار تو را این قدر صاف انداخته
رُخ عیان کردی و بعدش در تمام شهرها
عین و شین و قاف را در ائتلاف انداخته
چادر گلدارِ تو انگار شیخ شهر را
فکر تغییرات در طرح عفاف انداخته
وجه تشبیه دو تا ابروی تو با قبله گاه
بین شاعر ها و مؤمن ها شکاف انداخته
یک نظر بر روی تو اینکه حرام است و حلال
بین آیات و مراجع اختلاف انداخته
با چنین اوصاف حق دارد خداوند جهان
حلقه ی وصل تو را در کوه قاف انداخته
#مهدی_خداپرست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مردهای شهر ما را در مصاف انداخته
هر که گیسوی تو را این گونه زیبا بافته
روی بازوی تو فرش دستباف انداخته
آفرین بر دست عکاسی که بی لغزش،چنین
عکس رخسار تو را این قدر صاف انداخته
رُخ عیان کردی و بعدش در تمام شهرها
عین و شین و قاف را در ائتلاف انداخته
چادر گلدارِ تو انگار شیخ شهر را
فکر تغییرات در طرح عفاف انداخته
وجه تشبیه دو تا ابروی تو با قبله گاه
بین شاعر ها و مؤمن ها شکاف انداخته
یک نظر بر روی تو اینکه حرام است و حلال
بین آیات و مراجع اختلاف انداخته
با چنین اوصاف حق دارد خداوند جهان
حلقه ی وصل تو را در کوه قاف انداخته
#مهدی_خداپرست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀