💖کافه شعر💖
2.58K subscribers
4.39K photos
2.92K videos
12 files
1.04K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.
پنجشنبه ها دلم از هجوم
نامهربانی ها به درد می آید
و پا به خیابان می گذارم
همان خیابانهایی که از
نگاه های من خسته شده
و قهرشان گرفته است،
به ناچار پای به بزرگراه های
خاطراتمان که یاد هر کدامشان زخمیست عمیق بر دل بی تابم می گذارم
بزرگ راهی پُر از اشک و شعرهای
از جنس تنهایی،
نمی دانم آخر این راه به کجا خواهد رسید
اما خوب میدانم ایستگاه
دلتنگی جمعه نزدیک است...

#سالارنامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و با
چه قید بگویم
که دوستت دارم ؟
که تا ابد؟
که همیشه؟
که جاودان؟
که هنـــــــــــوز ...


#عباس_معروفی
#روحش_شاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دریای تو را دوباره، لنگر زده ام
در یاد خودم نقش مصور زده ام

عاشق شده ام بر تو یکی امشب را
در میکده رفته، لب به ساغر زده ام

با یاد تو در شعر شبم، باز امشب
دستی به قلم، کاغذ و جوهر زده ام

ای کاش قلم نشکند از حرف دلم
این گونه که من به سیم آخر زده ام

با نام تو در شعر و غزل های خودم
از تو به خودم دوباره معبر زده ام

در دفتر شعرم به تمام صفحات
عطر خوشی از گل معطر زده ام

#جواد_کریمی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همه گم کرده رهانند درین بادیه کیست
تا بپرسم که سر کوی دلآرام کجاست

اهل این بادیه کافر صفتانند سنا
از که پرسی که ره کعبهٔ اسلام کجاست

#جلال_الدین_همایی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلس


که می با دیگری خورده‌ست و با من سر گران دارد

#حافظ

#رشید_کاکاوند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو رفتی و ندیدی حسرتم را
چگونه بشکنم این خلوتم را

میان مردم شهرم غریبم
بیا تا خود ببینی غربتم را

#جواد_بشیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دست من نیست اگر دل نگرانم، چه کنم!
می روی ، باز همانم که همانم ، چه کنم!

شعله ی سرکش یک حادثه در چشم شما
آتشی بود که افتاد به جانم ، چه کنم!

روز و شب دور تو میگردم و لیلای توام
دف بزن! من که سراپا هیجانم، چه کنم

حس یک عاشق دل مُرده که تنها شد و رفت
قصد دارد ببرد تاب و توانم ، چه کنم!

پشت هر خاطره ای آب بپاشم ، برود
دل، از این خلوت پر غم نَرَهانم، چه کنم!

من همان کوه غرورم که سپردی به خدا
ندهد زلزله ای سخت تکانم ، چه کنم!

عاقبت مال دلم می شود آن چشم سیاه
حال بی چشم تو، بی نام و نشانم، چه کنم؟

#مهری_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرومم کن ..

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بـرای دیدنت فرقی ندارد راه و بیراهه

به مقصد می رسانم هر مسیر اشتباهی را...

#سورنا_جوکار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هیچ چیزی جز غمت موهای من را کم نکرد
قامتم را جز "خداحافظ عزیزم" خم نکرد

رفتن تو بی وفا کاری که با من کرد را
زلزله با آن همه بی رحمی اش با بم نکرد

در دل تاریخ خواهد ماند چون کار تو را
قوم چنگیز مغول با خاک ایران هم نکرد

آنچه کرده اشک هایم با نماز مادرم
مرگ سهراب جوان با قامت رستم نکرد

آمدم شاعر شدم کم کم فراموشت کنم
شعر هم از روی دوشم هیچ باری کم نکرد...

#روح_اله_عسگری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انگشت مزن بر لبِ پرحوصله‌ی ما


بگذار که سربسته بماند گله‌ی ما


#ذوقی_اردستانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌چون سرمه می‌وزی قدمت روی دیده‌هاست
لطف خط شکسته به شیب کشیده‌هاست

هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است
فرقی که بین دیده و بین شنیده‌هاست

موی تو نیست ریخته بر روی شانه‌هات
هاشور شاعرانه شب بر سپیده‌هاست

من یک چنار پیرم و هر شاخه‌ای ز من
دستی به التماس به سمت پریده‌هاست

از عشق او بترس غزل مجلسش نرو
امروز میهمانی یوسف ندیده‌هاست

#حامد_عسکری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

#چشـات_اوج_آرامشـــه


#صدات_بـرام_نوازشه.👌


   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😍😘


😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍



😘😘😘😘



💃💃💃💃💃


🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


همه مردان به راحتی خواب می روند
این خلقت ایشان است،
در خواب انقلاب می کنند،
در خواب کودتا می کنند،
در خواب برهنه می شوند
و با زیباترین زن ها هم خوابه می شوند
و این گونه جهان مردانه را آشوب فرا گرفته
جهان زنان لب دارد؛
لبی که آغاز نوشیدنی مقدس است،
لبی که اعلامیه جهانی عاشقی ست.
چشمان زن بیدار است
به سینه هایش ناقوس عبادت آویخته است.
جهان زنانه خواب ندارد،
جهنم است،
گرم و سوزان؛
جهان زنانه کبوتر های سفید دارد.

#جمانه_حداد

❀═‎‌‌‌🌼
‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همیشه دلم خواسته بدانم
لحظه‌های تو بی من
چطور می‌گذرد؟
وقتی نگاهت می‌افتد به برگ
به شاخه
به پوست درخت
وقتی بوی پرتقال می‌پیچد
وقتی باران تنها تو را خیس می‌کند!
« وقتی با صدایی برمی‌گردی
پشت سرت من نیستم... »


معروفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چشمان تو معنای
تمام جمله های ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند

• عباس معروفی



‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
از دلتنگیت کجا فرار کنم معمار هیجان...
کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم؟کجا بایستم که راه رفتنت را ببینم؟کجا بخوابم که صدای نفس‌هات بیاید؟کجا بچرخم که در آغوش تو پیدا شوم؟کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوی؟
کجایی؟کجایی که هیچ چیزی قشنگ‌تر از تماشای تو نیست؟کجا بمیرم که با بوسه‌های تو چشم باز کنم؟کجایی...؟!

#عباس_معروفی


عباس معروفی، رمان‌نویس ایرانی مقیم آلمان و خالق آثاری چون «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» به دلیل ابتلا به سرطان در 65 سالگی درگذشت.

◾️روحش شاد یاد و نامش جاودان◾️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"پزشک" (Der Medicus)
اسم یک فیلم آلمانی است که به تازگى به نمایش در آمد.

داستان فیلم مربوط به هزار سال پیش یعنی سال 1021میلادی در قرون وسطی است که اروپا در جهل و بیماری به سر می‌برد.

فیلم قلب لندن را نشان می‌دهد که مردم با فقر، آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم میکنند و تنازع بقاء در جریان است.

هیچ کس ازطبابت چیزی نمی‌داند.

فقط سلمانیهای دوره گرد (آرایشگران)، اندکی کارهای طبی درحد کشیدن دندان، جا انداختن استخوان و قطع انگشتان سیاه شده و میزان زیادی از وردها وخرافات به جای درمان به خورد مردم می‌دهند.

سلمانی دوره گردی، سوار بر یک گاری که در آن زندگی می‌کند ‌ به محله‌ای در لندن آمده است.

مادری بیوه که سه فرزند کوچک دارد، دچار حصبه می‌شود.

بچه (جسي) به دنبال سلمانی «طبیب» می‌رود و او اصلا بر بالین مریض نمی‌آید و می‌گوید این درد درمان نمی‌شود.

مادر می‌میرد و کودک یتیم به همان سلمانی پناه می‌برد، چون گمان می‌کند از طبابت چیزی می‌داند.

چند سال بعد  «سلمانی» دچار آب مروارید می‌شود و بینایی‌اش را از دست می‌دهد.
جسی او را نزد یک کحّال یهودی می‌برد.
کحّال، آب مروارید چشم او را جراحی می‌کند و چشمانش شفا می‌یابد.

جسی می‌پرسد:چنین طبابت شگفتی را چگونه و از کجا آموختی؟
کحّال می‌گوید از بزرگترین دانشمند کره‌ی زمین، جسی می‌گوید هر طور که هست باید به افتخار شاگردی او نایل شوم.

کجاست؟ نامش چیست؟
کحّال می گوید نامش«ابن سینا» ست و تو باید به ایران و شهر اصفهان بروی.

جسی با مصايب بی‌شمار و خطر کردن جان، خود را به اصفهان می‌رساند.

آنجا با شهری مواجه می‌شود که بر خلاف لندن، عظیم و مدرن است.

برج و بارو دارد و ابوعلی سینا در یک مسجد بزرگ که رواق‌های فراخ دارد، صبح‌ها طب درس می‌دهد.

عصرها فلسفه و شب‌ها بر بام مسجد، درس نجوم و هیات.

جسی از این همه دانش وتمدن شگفت زده می‌شود.

شاید مهم‌ترین صحنه‌ی فیلم آنجاست که بوعلی به جسی می‌گويد:
درباب عفونت گوش مقاله‌ای ارائه بده.

جسی از مسؤول کتابخانه می‌پرسد کتابی در باب عفونت گوش وجود دارد؟
اوجواب می‌دهد آن قفسه را ببین.

وقتی جسی قفسه را باز می‌کند، می‌بیند پر از کتاب است.
می‌گوید کدام کتاب مربوط به عفونت گوش است؟

مسئول کتابخانه می گوید: همه‌شان!

بیننده خود شاهد است زمانی که در قلب اروپا برای درمان بیماری‌ها به اوراد و جادو متوسل می‌شدند، در کتابخانه‌ی اصفهان يک قفسه کتاب فقط مربوط به عفونت گوش بوده است.

این تفاوت دانش در ایران و غرب یک هزار سال پیش از منظر یک فیلم صد در صد غربی است.

هزارسال بعد، یعنی در عصر ما اعلام شد که دو دانشگاه برتر ایران، شریف و تهران، در رتبه حدود 600 رده‌بندی دنیا جای گرفتند.

و جالبتر این است كه  نظام آموزشي از کسب چنین رتبه‌ای ابراز شادمانی کرده است!

روزنامه اطلاعات
یادداشت سردبیر
علیرضا خانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🌸یک بغل عشق و صفا

💗بقچه‌ی مـهر و وفـا

🌸همه از عمق وجود

💗هـدیـه قـلبی مـا

🌸بـه هـمه تاج سـرا

💗لحظه‌های زندگیتون شیرین

🌸و شـادی‌هاتـون همیشگی

💗عصر آخر هفته تون شـادو زیبـا



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀