هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری، خاطر نرود جایی
گویند رفیقانم: "در عشق چه سَر داری"
گویم که: "سری دارم در باخته در پایی"
گویند تمنایی از دوست بکن "سعدی"
جز دوست نخواهم کرد، از دوست تمنایی!...
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را که تو منظوری، خاطر نرود جایی
گویند رفیقانم: "در عشق چه سَر داری"
گویم که: "سری دارم در باخته در پایی"
گویند تمنایی از دوست بکن "سعدی"
جز دوست نخواهم کرد، از دوست تمنایی!...
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
.
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست
هرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
ای مرغ سحر تو صبح برخاستهای
ما خود همه شب نخفتهایم از غم دوست
#سعدی
#صبحتون_نیک
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست
هرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
ای مرغ سحر تو صبح برخاستهای
ما خود همه شب نخفتهایم از غم دوست
#سعدی
#صبحتون_نیک
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لب به نام ربِّ عالم باز ڪن
صبح را با نام او آغاز ڪن
دست در دست نسیم صبحگاه
عاشقانه عشق را ابراز ڪن
بیدل خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح را با نام او آغاز ڪن
دست در دست نسیم صبحگاه
عاشقانه عشق را ابراز ڪن
بیدل خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سخت به ذوق مي دهد باد ز بوستان نشان
صبح دميد و روز شد خيز و چراغ وانشان
گر همه خلق را چو من بي دل و مست می کنی
روی به صالحان نما خمر به زاهدان چشان
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح دميد و روز شد خيز و چراغ وانشان
گر همه خلق را چو من بي دل و مست می کنی
روی به صالحان نما خمر به زاهدان چشان
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقی دمید صبح قدح پر شراب کن
از روی گرم خود بط می را کباب کن
زان پیشتر که یاسمن صبح بشکفد
خود را به یک پیاله گل آفتاب کن
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از روی گرم خود بط می را کباب کن
زان پیشتر که یاسمن صبح بشکفد
خود را به یک پیاله گل آفتاب کن
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرروز صبح
پنجره اي باز ميكنم
رو به چشمانت
زندگي را نفس ميكشم درتو
وعشق را زيارت ميكنم
و بياد مياورم
روزي كه باتو آغاز ميشود
نهايت رستگاري ست...!
#نیلوفرثانی
#درود_آغازهفتهتون_بخير_احوالتون_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پنجره اي باز ميكنم
رو به چشمانت
زندگي را نفس ميكشم درتو
وعشق را زيارت ميكنم
و بياد مياورم
روزي كه باتو آغاز ميشود
نهايت رستگاري ست...!
#نیلوفرثانی
#درود_آغازهفتهتون_بخير_احوالتون_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صاحب نظران که آینهٔ یکدگرند
چون آینه از هستی خود بی خبرند
گر روشنیی می طلبی، آینه وار
در خود منگر، تا همه در تو نگرند
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون آینه از هستی خود بی خبرند
گر روشنیی می طلبی، آینه وار
در خود منگر، تا همه در تو نگرند
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را به جرم عاشقی سرمشق عالم میکنند
با حکم عقل این عاقلان فولاد را خم میکنند
اینجا اگر دلدل کنی راه تو را سد میکنند
هشیار باید عاشقان تاوان دل حد میکنند
باید بجنگی از نخست در کارزار عاشقی
باید بفهمانی به خلق در دلسپردن لایقی
اینجا اگر غفلت کنی اینها سیاهت میکنند
هرطور باشی حاسدان روزی قضاوت میکنند
دل گر سپردی بر دلی از معرفت غافل نشو
دیوانه بودن جرم نیست هرگز دمی عاقل نشو
از رفتنی هرگز نپرس پس دلسپردنها چه شد
خود را بسوز امّا بساز هرگز نگو لیلا چه شد
دل را که دادی در بلا معشوقه گر یارت نشد
از عشق رو گردان نشو گر یار دلدارت نشد
#حمید_رضا_یگانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با حکم عقل این عاقلان فولاد را خم میکنند
اینجا اگر دلدل کنی راه تو را سد میکنند
هشیار باید عاشقان تاوان دل حد میکنند
باید بجنگی از نخست در کارزار عاشقی
باید بفهمانی به خلق در دلسپردن لایقی
اینجا اگر غفلت کنی اینها سیاهت میکنند
هرطور باشی حاسدان روزی قضاوت میکنند
دل گر سپردی بر دلی از معرفت غافل نشو
دیوانه بودن جرم نیست هرگز دمی عاقل نشو
از رفتنی هرگز نپرس پس دلسپردنها چه شد
خود را بسوز امّا بساز هرگز نگو لیلا چه شد
دل را که دادی در بلا معشوقه گر یارت نشد
از عشق رو گردان نشو گر یار دلدارت نشد
#حمید_رضا_یگانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روی این قفل نوشتند دعا میخواهد
من سپردم به خودش؛ هرچه خدا میخواهد
رفتنت، اولِ طوفانِ نفستنگیهاست
بنشین؛ شهر دلش باز هوا میخواهد
کشتیِ نوحِ دلت قدر دلم جا دارد؟
در امان بودنِ من، اذن تو را میخواهد
یوسف! از من نگذر، شهر مرا ترک نکن
شهر ما چند نفر کور و گدا میخواهد؟
رفتهام چون دل ایوب به راهِ دل دوست
تا ببینم که دلت باز چهها میخواهد
از خداوند تو را خواستهام، با این حال
من سپردم به خودش؛ هرچه خدا میخواهد...
#امیر_سهرابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من سپردم به خودش؛ هرچه خدا میخواهد
رفتنت، اولِ طوفانِ نفستنگیهاست
بنشین؛ شهر دلش باز هوا میخواهد
کشتیِ نوحِ دلت قدر دلم جا دارد؟
در امان بودنِ من، اذن تو را میخواهد
یوسف! از من نگذر، شهر مرا ترک نکن
شهر ما چند نفر کور و گدا میخواهد؟
رفتهام چون دل ایوب به راهِ دل دوست
تا ببینم که دلت باز چهها میخواهد
از خداوند تو را خواستهام، با این حال
من سپردم به خودش؛ هرچه خدا میخواهد...
#امیر_سهرابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل به هیچ عشقی نمیبندم،خیالت جمع جمع
ازتمام شهردل کندم،خیالت جمع جمع
بال پروازمراخواهی بچین،خواهی نچین
تاابدبرخویش پابندم،خیالت جمع جمع
آینه گاهی برایم نقش بازی میکند
من به رویش هم نمیخندم،خیالت جمع جمع
جمع ماباهم عددهایی حسابی نیستند
کم شدن راآرزومندم،خیالت جمع جمع
گُرگرفته پیرهن ازداغ دل،اماببین!
لب فروبستم،دماوندم؛خیالت جمع جمع
تیشه راازریشهام بردار،لازم نیست که
پاره شدزنجیرپیوندم،خیالت جمع جمع
گرچه چشمان مرادراشک غلطان کردورفت
من دراین برکه نمیگندم،خیالت جمع جمع
#رسول_ادهمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ازتمام شهردل کندم،خیالت جمع جمع
بال پروازمراخواهی بچین،خواهی نچین
تاابدبرخویش پابندم،خیالت جمع جمع
آینه گاهی برایم نقش بازی میکند
من به رویش هم نمیخندم،خیالت جمع جمع
جمع ماباهم عددهایی حسابی نیستند
کم شدن راآرزومندم،خیالت جمع جمع
گُرگرفته پیرهن ازداغ دل،اماببین!
لب فروبستم،دماوندم؛خیالت جمع جمع
تیشه راازریشهام بردار،لازم نیست که
پاره شدزنجیرپیوندم،خیالت جمع جمع
گرچه چشمان مرادراشک غلطان کردورفت
من دراین برکه نمیگندم،خیالت جمع جمع
#رسول_ادهمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Khabar Nadari
Naser Pourkaram
⭐️ناصر پورکرم - خبر نداری
❤❤❤❤❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤❤❤❤❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دوستت_دارم
و
#تــ♡ـو
#هرگـــز
حدِ آن را، تصور هم نخواهی کرد....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و
#تــ♡ـو
#هرگـــز
حدِ آن را، تصور هم نخواهی کرد....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نور چشمت در نظر پیداست
نظری کن ببین که او با ماست
نقش رویش خیال می بندم
دیدهٔ ما به دیدنش پیداست
آفتابست او و ما سایه
ما حبابیم و عین ما دریاست
مبتلای بلای بالائیم
خوش بلائی که عشق او بالاست
می جام بقا اگر نوشی
خانهٔ میفروش دار بقاست
دُرد درش مدام می نوشم
چه کنم دُرد درد صاف دواست
نعمت الله برای سرمستان
مجلس عاشقانه ای آراست
#شاه_نعمتالله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نظری کن ببین که او با ماست
نقش رویش خیال می بندم
دیدهٔ ما به دیدنش پیداست
آفتابست او و ما سایه
ما حبابیم و عین ما دریاست
مبتلای بلای بالائیم
خوش بلائی که عشق او بالاست
می جام بقا اگر نوشی
خانهٔ میفروش دار بقاست
دُرد درش مدام می نوشم
چه کنم دُرد درد صاف دواست
نعمت الله برای سرمستان
مجلس عاشقانه ای آراست
#شاه_نعمتالله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو سیر شدی من نشدم درمان چیست
بنما عوض خود عوض جانان چیست
گفتی که به صبر آخر ایمان داری
ای بندهٔ ایمان به جز او ایمان چیست
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بنما عوض خود عوض جانان چیست
گفتی که به صبر آخر ایمان داری
ای بندهٔ ایمان به جز او ایمان چیست
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشعار بینظیر سعید بیابانکی در وصف امام حسین(ع)
حسین ؛ سینهزنِ راهزن نمیخواهد . . .
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حسین ؛ سینهزنِ راهزن نمیخواهد . . .
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"تقدیم به پیشگاه حضرت قمر بنی هاشم "
دیگر قراری در دل دریا نمانده
جز ذکر شیرینش به لب دریا نخوانده
چشمان دریا منتظر جانش پر از آه
بی خواب چشم ماهیان ست و دل ماه
تابیده در چشمان دریا قرص مهتاب
انگار دریا رفته در دامان او خواب
سردی دریا تا به دستانش اثر کرد
در آب لبهای برادر را نظر کرد
از آب دستش را کشید و آب رنجید
از رفتش دریا به خود چون بید لرزید
جز تیرها در جان مشکش جا نمانده
دیگر امیدی در دل سقا نمانده
مشک دریده گریه کرده روبه رویش
چون قطره های آب رفته آبرویش
دستان او از پیکرش آنجا جدا بود
چشمان او داراییِ خون خدا بود
در علقمه زهرا برایش روضه خوانده
از قد و بالایش چرا چیزی نمانده
چون دست بابا دست او هم بی نمک بود
بین دو آبرویش کجا جای ترک بود
کوه از کمر در پیش او بشکست از هم
با قد خم برگشت و با یک سینه ماتم
طفلان همه در انتظار آب بودند
در انتظار دیدن مهتاب بودند
از نا امیدی جام طفلان شد پر از آه
دیگر نیامد سوی خیمه حضرت ماه
هر زخم تا او بود درمان و رفو شد
حرف از اسارت بعد او نُقل عدو شد
این کاروان بی او رود در کوچه بازار
کنج خرابه می رود بعد از علمدار
مثل حسین ما هم همه محتاج اوییم
ما از ازل روزی خور خراج اوییم
#سجاد_احمدیان.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیگر قراری در دل دریا نمانده
جز ذکر شیرینش به لب دریا نخوانده
چشمان دریا منتظر جانش پر از آه
بی خواب چشم ماهیان ست و دل ماه
تابیده در چشمان دریا قرص مهتاب
انگار دریا رفته در دامان او خواب
سردی دریا تا به دستانش اثر کرد
در آب لبهای برادر را نظر کرد
از آب دستش را کشید و آب رنجید
از رفتش دریا به خود چون بید لرزید
جز تیرها در جان مشکش جا نمانده
دیگر امیدی در دل سقا نمانده
مشک دریده گریه کرده روبه رویش
چون قطره های آب رفته آبرویش
دستان او از پیکرش آنجا جدا بود
چشمان او داراییِ خون خدا بود
در علقمه زهرا برایش روضه خوانده
از قد و بالایش چرا چیزی نمانده
چون دست بابا دست او هم بی نمک بود
بین دو آبرویش کجا جای ترک بود
کوه از کمر در پیش او بشکست از هم
با قد خم برگشت و با یک سینه ماتم
طفلان همه در انتظار آب بودند
در انتظار دیدن مهتاب بودند
از نا امیدی جام طفلان شد پر از آه
دیگر نیامد سوی خیمه حضرت ماه
هر زخم تا او بود درمان و رفو شد
حرف از اسارت بعد او نُقل عدو شد
این کاروان بی او رود در کوچه بازار
کنج خرابه می رود بعد از علمدار
مثل حسین ما هم همه محتاج اوییم
ما از ازل روزی خور خراج اوییم
#سجاد_احمدیان.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀