ترا من دوست میدارم ندانم چیست درمانم
نه روی هجر میبینم نه راه وصل میدانم
نپرسی هرگز احوالم نسازی چارهٔ کارم
نه بگذاری که با هرکس بگویم راز پنهانم
دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی
مکن تکلیف ناواجب که بیدل صبر نتوانم
#انـوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نه روی هجر میبینم نه راه وصل میدانم
نپرسی هرگز احوالم نسازی چارهٔ کارم
نه بگذاری که با هرکس بگویم راز پنهانم
دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی
مکن تکلیف ناواجب که بیدل صبر نتوانم
#انـوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چون تو موجی بیقرار، ای عشق! در عالم نبود
هفت دریا پیش توفان تو جز شبنم نبود
از قلم فرسایی تقدیر بر لوح وجود
نامت آنروزی رقم می خورد کاین عالم نبود
در ازل وقتی که می بستند طرح آدمی
جوهری جز تو سرشته با گل آدم نبود
ای تو آن بار نخستین امانت! کآسمان
#حسین_منزوی
🎬 دکتر رشید کاکاوند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هفت دریا پیش توفان تو جز شبنم نبود
از قلم فرسایی تقدیر بر لوح وجود
نامت آنروزی رقم می خورد کاین عالم نبود
در ازل وقتی که می بستند طرح آدمی
جوهری جز تو سرشته با گل آدم نبود
ای تو آن بار نخستین امانت! کآسمان
#حسین_منزوی
🎬 دکتر رشید کاکاوند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
۱) توبه سفر گیرد با پایِ لنگ
صبر فرو افتد در چاهِ تنگ
۲) جز من و ساقی بنمانَد کسی
چون کند آن چنگ ترنگاترنگ
۳) عقل چو این دید، برون جَست و رفت
با دلِ دیوانه که کردهست جنگ؟
۴) صدرِ خرابات کسی را بُوَد
کو رهد از صدر و ز نام و ز ننگ
۵) هر که ز اندیشه دلارام ساخت
کشتی برساخت ز پشتِ نهنگ
۶) وانکه در اندیشهٔ یک جو زر است
او خرِ پالان بُوَد و پالهنگ
۷) یارِ منی، زود فرو جه ز خر
خر بفروش و بِرَهان بیدرنگ
۸) کونِ خری، دنبِ خری گیر و رو
رو که کلیدی نَبُود در مدنگ
۹) راز مگو پیشِ خران، ای مسیح
باده ستان از کفِ ساقیِّ شنگ
ترنگاترنگ: آواز چلّه کمان و تارهای ساز
پالهنگ: افسار، کمند
مَدنگ: قفل، چوبِ پسِ در
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبر فرو افتد در چاهِ تنگ
۲) جز من و ساقی بنمانَد کسی
چون کند آن چنگ ترنگاترنگ
۳) عقل چو این دید، برون جَست و رفت
با دلِ دیوانه که کردهست جنگ؟
۴) صدرِ خرابات کسی را بُوَد
کو رهد از صدر و ز نام و ز ننگ
۵) هر که ز اندیشه دلارام ساخت
کشتی برساخت ز پشتِ نهنگ
۶) وانکه در اندیشهٔ یک جو زر است
او خرِ پالان بُوَد و پالهنگ
۷) یارِ منی، زود فرو جه ز خر
خر بفروش و بِرَهان بیدرنگ
۸) کونِ خری، دنبِ خری گیر و رو
رو که کلیدی نَبُود در مدنگ
۹) راز مگو پیشِ خران، ای مسیح
باده ستان از کفِ ساقیِّ شنگ
ترنگاترنگ: آواز چلّه کمان و تارهای ساز
پالهنگ: افسار، کمند
مَدنگ: قفل، چوبِ پسِ در
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا زنده باشم چون کبوتر دانه میخواهم
امـروز محتـاجِ تـوأم؛ فـردا نمی خواهم
آشفتـه ام...زیبـایی ات باشد بـرای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه میخواهم
از گـوشـهٔ محراب عمـری دلبری جُستم
اکنون خدا را از دلِ میخانـه می خواهم
می خندم و آیینـه میگرید بـه حالِ من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه میخواهم
در را بـه رویـم بـاز کـن!! انـدوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه میخواهم
#علیرضا_بدیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امـروز محتـاجِ تـوأم؛ فـردا نمی خواهم
آشفتـه ام...زیبـایی ات باشد بـرای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه میخواهم
از گـوشـهٔ محراب عمـری دلبری جُستم
اکنون خدا را از دلِ میخانـه می خواهم
می خندم و آیینـه میگرید بـه حالِ من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه میخواهم
در را بـه رویـم بـاز کـن!! انـدوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه میخواهم
#علیرضا_بدیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوزم بوی زلفش بر مشام است
هنوز هم ذوق لبهایش بکام است
کجا فایز شوداز ناله خاموش
مگر آن دم که در خاکش مکان است
#فایز_دشتستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوز هم ذوق لبهایش بکام است
کجا فایز شوداز ناله خاموش
مگر آن دم که در خاکش مکان است
#فایز_دشتستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک عمر جان کندم میان خون و خاکستر
من نامهبر بین تو بودم با کسی دیگر
طاقت نمیآوردم اما نامه میبردم
از او به تو، از تو به او، مرداد، شهریور
پاییز شد با خود نشستم نقشهای چیدم
میخواستم غافل شوید از حال همدیگر
با زیرکی تقلید کردم دستخطش را
یک کاغذ عین کاغذ او کندم از دفتر
او مینوشت: آغوش تو پایان تنهاییست
تغییر میدادم: «که از این عاشقی بگذر»
او مینوشت: اینجا هوا شرجیست، غم دارد
تغییر میدادم: «هوا خوب است در بندر»
او مینوشت: ای کاش امشب پیش هم بودیم
تغییر میدادم: «که از تو خستهام دیگر»
باید ببخشی نامههایت را که میخواندم
در جوی میانداختم با چشمهایی تر
با خود گمان کردم که حالا سهم من هستی
از مردهریگِ این جهان بی در و پیکر
آن نقشه باید بین آنها را به هم میزد
اما به یک احساس فوقالعاده شد منجر
آن مرد با دلشوره یک شب ساک خود را بست
ول کرد کار و بار خود را آمد از بندر
دیدید هم را بینتان سوءِتفاهم بود
آن هم به زودی برطرف شد بیپدرمادر
با خنده حل شد آن کدورتهای طولانی-
این بین و بس من بودم و یک حس شرمآور-
شاید اگر در نامهها دستی نمیبردم
آن عشق با دوری به پایان میرسید آخر
رفتی دوچرخه گوشهی انباریام پوسید
آه از ندانم کاریات، ای چرخ بازیگر!
شاید تمام آنچه گفتم خواب بود اما
من مردهام در خویش بیدارم نکن مادر
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من نامهبر بین تو بودم با کسی دیگر
طاقت نمیآوردم اما نامه میبردم
از او به تو، از تو به او، مرداد، شهریور
پاییز شد با خود نشستم نقشهای چیدم
میخواستم غافل شوید از حال همدیگر
با زیرکی تقلید کردم دستخطش را
یک کاغذ عین کاغذ او کندم از دفتر
او مینوشت: آغوش تو پایان تنهاییست
تغییر میدادم: «که از این عاشقی بگذر»
او مینوشت: اینجا هوا شرجیست، غم دارد
تغییر میدادم: «هوا خوب است در بندر»
او مینوشت: ای کاش امشب پیش هم بودیم
تغییر میدادم: «که از تو خستهام دیگر»
باید ببخشی نامههایت را که میخواندم
در جوی میانداختم با چشمهایی تر
با خود گمان کردم که حالا سهم من هستی
از مردهریگِ این جهان بی در و پیکر
آن نقشه باید بین آنها را به هم میزد
اما به یک احساس فوقالعاده شد منجر
آن مرد با دلشوره یک شب ساک خود را بست
ول کرد کار و بار خود را آمد از بندر
دیدید هم را بینتان سوءِتفاهم بود
آن هم به زودی برطرف شد بیپدرمادر
با خنده حل شد آن کدورتهای طولانی-
این بین و بس من بودم و یک حس شرمآور-
شاید اگر در نامهها دستی نمیبردم
آن عشق با دوری به پایان میرسید آخر
رفتی دوچرخه گوشهی انباریام پوسید
آه از ندانم کاریات، ای چرخ بازیگر!
شاید تمام آنچه گفتم خواب بود اما
من مردهام در خویش بیدارم نکن مادر
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شما که بلدید رژیم بگیرید
که هیکلتان روی فرم باشد
که مبادا چربی اضافهای باشد
که مبادا سیکس پک نباشید
خوب حالا که بلدید،
گاهی هم بخاطر ذهنتان رژیم بگیرید
مثلا از فکر کردن به کسی که دیگر نیست
وفادار ماندن به اویی که رهایتان کرده
گریه کردن برای اویی که برایتان ارزشی قائل نیست
قضاوتهای بیجا در مورد دیگران
اینها ذهن شما را بد فرم و بد شکل میکند
از ریخت و قالب میاندازد
ذهنتان را بدقواره میکند
گاهی برای آرامش روانتان،
رژیم ذهنی بگیرید.
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که هیکلتان روی فرم باشد
که مبادا چربی اضافهای باشد
که مبادا سیکس پک نباشید
خوب حالا که بلدید،
گاهی هم بخاطر ذهنتان رژیم بگیرید
مثلا از فکر کردن به کسی که دیگر نیست
وفادار ماندن به اویی که رهایتان کرده
گریه کردن برای اویی که برایتان ارزشی قائل نیست
قضاوتهای بیجا در مورد دیگران
اینها ذهن شما را بد فرم و بد شکل میکند
از ریخت و قالب میاندازد
ذهنتان را بدقواره میکند
گاهی برای آرامش روانتان،
رژیم ذهنی بگیرید.
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلبِ دیوانه به هر حال ، خطا خواهد کرد!
رفته ای، پُشت سَرَت باز دعا خواهد کرد!
دوری ، از ما دو رفیقِ اَبدی می سازد
پیش هم بودنِ ما ، جنگ به پا خواهد کرد
برگِ خُشکیده هر آنقدر ، مصمّم باشد ،
ساقه اش را غمِ پاییز ، جدا خواهد کرد
نیستی تا که ببینی غمِ بی دلداری ،
با دلِ خسته ی این مرد ، چه ها خواهد کرد
مطمئن باش! که این آهِ نه چندان سوزان ...
آنچه را با تو نکرده ست ، خُدا خواهد کرد
#محسن_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رفته ای، پُشت سَرَت باز دعا خواهد کرد!
دوری ، از ما دو رفیقِ اَبدی می سازد
پیش هم بودنِ ما ، جنگ به پا خواهد کرد
برگِ خُشکیده هر آنقدر ، مصمّم باشد ،
ساقه اش را غمِ پاییز ، جدا خواهد کرد
نیستی تا که ببینی غمِ بی دلداری ،
با دلِ خسته ی این مرد ، چه ها خواهد کرد
مطمئن باش! که این آهِ نه چندان سوزان ...
آنچه را با تو نکرده ست ، خُدا خواهد کرد
#محسن_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جمعه از آن روزهاییست که آدم دلش می خواهد روزش تا می تواند کش بیایید... آنقدر که دیگه خیالت راحت شده باشد به هر کاری که وعدهاش را به جمعه داده ای و یا وقت دیگری برایش نبوده، رسیده ای.. کتاب خواندهای، قدم زدهای، استراحت کردهای ، با خانواده وقت گذراندهای، و خیلی کارهای دیگر..
بهار هم باشد که دیگر بهتر... پنجره ات را باز کنی رو به هوای خوشش یا اگر هنوز شانس داشتن حیاط قشنگی را در خانه داشته باشی، به باغچه و سبزی زیبایش دل بسپاری...
گاهی آدم دلش تنگ می شود برای زل زدن به درخت ها، گلها ، آسمان...
گاهی آدم میخواهد پرنده ای ببیند در آسمان که اوج می گیرد، پرواز می کند و حالش با پرنده های دیگر خوب است. انگار امید از جنس پرنده است..
آدم هر باشد، هر که باشد باز هم با بخش بزرگی از درونش با طبیعت و محیط پیرامونش آرام می شود. حالش با همراه شدن با آن خوب می شود.
جمعه از آن روزهاییست که این همراهی را بیشتر می طلبد.
انگار جمعه دارویِ حالِ خوب است.
#نیلوفر_ثانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بهار هم باشد که دیگر بهتر... پنجره ات را باز کنی رو به هوای خوشش یا اگر هنوز شانس داشتن حیاط قشنگی را در خانه داشته باشی، به باغچه و سبزی زیبایش دل بسپاری...
گاهی آدم دلش تنگ می شود برای زل زدن به درخت ها، گلها ، آسمان...
گاهی آدم میخواهد پرنده ای ببیند در آسمان که اوج می گیرد، پرواز می کند و حالش با پرنده های دیگر خوب است. انگار امید از جنس پرنده است..
آدم هر باشد، هر که باشد باز هم با بخش بزرگی از درونش با طبیعت و محیط پیرامونش آرام می شود. حالش با همراه شدن با آن خوب می شود.
جمعه از آن روزهاییست که این همراهی را بیشتر می طلبد.
انگار جمعه دارویِ حالِ خوب است.
#نیلوفر_ثانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست
گوشَت به نغمهی که و چشمت به جام کیست
تصویر شاهبیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست
گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ!
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست
من بوی گل شنیدهام از باد هرزهگرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست
من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست
#فاضل_نظری
#هرزهگرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گوشَت به نغمهی که و چشمت به جام کیست
تصویر شاهبیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست
گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ!
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست
من بوی گل شنیدهام از باد هرزهگرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست
من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست
#فاضل_نظری
#هرزهگرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به دیدارم بیا
و برایم دستهایت را سوغات بیاور
تا پس از این معجزه
پاییز را به جهنم بسپارم
که عشق از هر آتشی
سوزانتر خواهد بود!
به دیدارم بیا
و برایم خدا را هدیه بیاور
تا پس از این حادثه
خدا به من، به تو و به ما ایمان بیاورد
که عشق میتواند
گاهی در یک عصر پاییزی
از دستهای من که خفتهاند
در جیبهای تو
به جهان نازل شود!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و برایم دستهایت را سوغات بیاور
تا پس از این معجزه
پاییز را به جهنم بسپارم
که عشق از هر آتشی
سوزانتر خواهد بود!
به دیدارم بیا
و برایم خدا را هدیه بیاور
تا پس از این حادثه
خدا به من، به تو و به ما ایمان بیاورد
که عشق میتواند
گاهی در یک عصر پاییزی
از دستهای من که خفتهاند
در جیبهای تو
به جهان نازل شود!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا پُرکن قدح را رنجِ هوشیاری بس است
سوختم از این خودآزاری،وفاداری بس است
زاهـدِ منبــر نشیـنِ مجلــسِ مـا را بگـو
ما گُنهـکاریم... دیگر حرفِ تکراری بس است
من شنیدم از زبـانِ یک گُلِ پـژمـرده ، گفت:
دوستانم را بگویید : اینهمه خاری بس است
هـر کسی بد گفت از ما ، ما نمی رنجیم از او
چندروزی روی خاکیم و دل آزاری بس است
#کاوه_احمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سوختم از این خودآزاری،وفاداری بس است
زاهـدِ منبــر نشیـنِ مجلــسِ مـا را بگـو
ما گُنهـکاریم... دیگر حرفِ تکراری بس است
من شنیدم از زبـانِ یک گُلِ پـژمـرده ، گفت:
دوستانم را بگویید : اینهمه خاری بس است
هـر کسی بد گفت از ما ، ما نمی رنجیم از او
چندروزی روی خاکیم و دل آزاری بس است
#کاوه_احمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پُـر از سکوتم و حرفی برای گفتن نیست
کسی شریکِ سکوتِ شبـانـهٔ من نیست
چه زخم ها کـه نبودت نمک به آن ها زد
تنی که درد چشیده،که نامِ آن تَن نیست
شکـارِ در قفـسِ بغـضِ سال ها مَدفـون
مـرا شکسته سکـوتم، نیازِ کُشتن نیست
شکوهِ سَروَم و هر روز جان به لب شده ام
کـویر جای بهـار و، جـوانـه کردن نیست
گـرفتـه قـامـتِ شـب را قیـامتِ ظلمت
کسی بـه فکرِ طلوعِ، ستـاره قطعاً نیست
شریکِ خلوتِ تنهایی ام... دلم تنگ است
برای گریه به جز شانه ی تو مأمَن نیست
فـروغِ شعله ی فانوسِ دل بیـا کـه هنوز
کسی شریکِ سکوتِ شبانه ی من نیست
#حسین_رمضانپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کسی شریکِ سکوتِ شبـانـهٔ من نیست
چه زخم ها کـه نبودت نمک به آن ها زد
تنی که درد چشیده،که نامِ آن تَن نیست
شکـارِ در قفـسِ بغـضِ سال ها مَدفـون
مـرا شکسته سکـوتم، نیازِ کُشتن نیست
شکوهِ سَروَم و هر روز جان به لب شده ام
کـویر جای بهـار و، جـوانـه کردن نیست
گـرفتـه قـامـتِ شـب را قیـامتِ ظلمت
کسی بـه فکرِ طلوعِ، ستـاره قطعاً نیست
شریکِ خلوتِ تنهایی ام... دلم تنگ است
برای گریه به جز شانه ی تو مأمَن نیست
فـروغِ شعله ی فانوسِ دل بیـا کـه هنوز
کسی شریکِ سکوتِ شبانه ی من نیست
#حسین_رمضانپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اتّفـاقــــم به ســر کـــوی کسی افتاده ست
که در آن کوی، چو من کشته بسی افتاده ست
به دلارام بگـــــو ای نفـــس باد ســـــحر
کار ما همچو ســــحر با نفسـی افتاده ست
بنـــــد بر پای،تحمّـــــل چه کند گر نکند
اَنگبینی ست که در وی مگسی افتاده ست ...
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که در آن کوی، چو من کشته بسی افتاده ست
به دلارام بگـــــو ای نفـــس باد ســـــحر
کار ما همچو ســــحر با نفسـی افتاده ست
بنـــــد بر پای،تحمّـــــل چه کند گر نکند
اَنگبینی ست که در وی مگسی افتاده ست ...
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
شیوه مستی و رندی نرود از پیشم
زهد رندان نوآموخته راهی بدهیست
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم
شاه شوریده سران خوان من بیسامان را
زان که در کم خردی از همه عالم بیشم
بر جبین نقش کن از خون دل من خالی
تا بدانند که قربان تو کافرکیشم
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم
شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم
من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
حافظ راز خود و عارف وقت خویشم
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شیوه مستی و رندی نرود از پیشم
زهد رندان نوآموخته راهی بدهیست
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم
شاه شوریده سران خوان من بیسامان را
زان که در کم خردی از همه عالم بیشم
بر جبین نقش کن از خون دل من خالی
تا بدانند که قربان تو کافرکیشم
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم
شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم
من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
حافظ راز خود و عارف وقت خویشم
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فوقِ فوقش با قلم در شعر تصویرت کنم
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
#امیر_اخوان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
#امیر_اخوان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Nasini El Donya
Ragheb Alama Ft Hijazi ( Remix)
#آهنگ_عربی
#تقدیمی_کافه_شعر
#عصرتون_شااااااد
💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تقدیمی_کافه_شعر
#عصرتون_شااااااد
💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا شلوغش کنیم
آنقدر که دنیا درهم بریزد
بعد تو دستِ مرا بگیر
مرا ببر جایی دور
جایی که ایمانِ من به تو
ایمانِ تو به من
وایمانِ ما به عشق
گم نشود میانِ هفت رنگیِ روزگار...
#سًُــکًُوًُتًُ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنقدر که دنیا درهم بریزد
بعد تو دستِ مرا بگیر
مرا ببر جایی دور
جایی که ایمانِ من به تو
ایمانِ تو به من
وایمانِ ما به عشق
گم نشود میانِ هفت رنگیِ روزگار...
#سًُــکًُوًُتًُ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀