▫️
گر بیفشاند سر زلف پریشان صبحگاه
باد پیش عاشقان عنبر به خروار آورد
ور نگارد صورتش نقاش در بتخانهای
هربتی نزدیک رویش سجده صد بار آورد
سوی زلفش میفرستادم صبا را تا مگر
پیش ما پیغامی از دلهای افگار آورد
#همام_تبریزی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گر بیفشاند سر زلف پریشان صبحگاه
باد پیش عاشقان عنبر به خروار آورد
ور نگارد صورتش نقاش در بتخانهای
هربتی نزدیک رویش سجده صد بار آورد
سوی زلفش میفرستادم صبا را تا مگر
پیش ما پیغامی از دلهای افگار آورد
#همام_تبریزی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خرم آن روزی که ما را جای در میخانه بود
تا دل شب بوسه گاه ما لب پیمانه بود
عقده های اهل دل را مو به مو می کرد باز
در کف مشاطه باد صبا گر شانه بود
#فرخی_یزدی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا دل شب بوسه گاه ما لب پیمانه بود
عقده های اهل دل را مو به مو می کرد باز
در کف مشاطه باد صبا گر شانه بود
#فرخی_یزدی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هرصبح که پنجره چشمهایت گشوده می شود
طلوع نور به هرسوی دنیا می درخشد...
#محمد_امین
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
طلوع نور به هرسوی دنیا می درخشد...
#محمد_امین
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کاش هر صبح، به دیدارِ تو،بیدار شدن
تو دوا باشی و،با عشقِ تو بیمار شدن
با تو بودن همه ی عمر، نفَس در نفَس ات
سر به گیسوی تو، از عطرِ تو سرشار شدن
مثلِ برگِ گُلِ سرخ و لبِ خورشیدِ بهار
سِیر، از طعمِ خوشِ بوسه ی دیدار شدن
حُسن، آن نیست که آن کودکِ کنعانی داشت
حُسن را ، چشمِ تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیمِ نگاهی بکُنی
گُلِ بابونه ندارد غمِ بی بار شدن
مستی وشاعری و بی خبر از خود، چه خوش است
مَرد را می کُشد این لحظه ی هشیار شدن
دردِ تکرارِ شب و روز ، خدایا تا کَی ؟
خسته ام، خسته ازاین چرخه ی تکرار شدن
#کریم_سهرابی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تو دوا باشی و،با عشقِ تو بیمار شدن
با تو بودن همه ی عمر، نفَس در نفَس ات
سر به گیسوی تو، از عطرِ تو سرشار شدن
مثلِ برگِ گُلِ سرخ و لبِ خورشیدِ بهار
سِیر، از طعمِ خوشِ بوسه ی دیدار شدن
حُسن، آن نیست که آن کودکِ کنعانی داشت
حُسن را ، چشمِ تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیمِ نگاهی بکُنی
گُلِ بابونه ندارد غمِ بی بار شدن
مستی وشاعری و بی خبر از خود، چه خوش است
مَرد را می کُشد این لحظه ی هشیار شدن
دردِ تکرارِ شب و روز ، خدایا تا کَی ؟
خسته ام، خسته ازاین چرخه ی تکرار شدن
#کریم_سهرابی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زندڪَے
نوشیدن چاے دم صبح است !
آفتابے ڪه
از صورت خورشید
به زمین میتابد !
زندگے آن نفس گرم
بهارے ست ڪه از
دل شادت
به تن سرد زمین میپاشد !
زندگے را بردار...
نڪند یخ بزند فنجاش !
#نازیلا_زارع❣
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نوشیدن چاے دم صبح است !
آفتابے ڪه
از صورت خورشید
به زمین میتابد !
زندگے آن نفس گرم
بهارے ست ڪه از
دل شادت
به تن سرد زمین میپاشد !
زندگے را بردار...
نڪند یخ بزند فنجاش !
#نازیلا_زارع❣
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
روحها مست شود،
از دمِ صبح، از پیِ آنڪ
صبح را روے به شمس است
و حریف نظرست
#مولایجان_مولانا❣
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از دمِ صبح، از پیِ آنڪ
صبح را روے به شمس است
و حریف نظرست
#مولایجان_مولانا❣
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
Aramesh
Shahrokh
چه خوش است آن نسیمی که ز کوی یار آید
و روایت غریبی که از انتظار آید
دل ما شکسته از غم، نشود ندامتی کم
که نمانده آشنایی که به این دیار آید
همگی به سور باران،ز معاندین و یاران
به امید آنکه شاید قدم بهار آید
نرود دل غمینم ز خیال حسن رویت
چه غم است زان که روزی ز سفر نگار آید
تو همان نسیم صبحی که به باده تکیه کرده
زشراب آسمانی همه شب خمار آید
نشود شبی ز مستی خبر از دلت نگیرم
به نگاه سرد باران هوس غبار آید
چه کنم دل اسیرم به هوای عشق رویش
چو از این بلا گذشتم، می خوش گوار آید
#جواد_سپهری
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
و روایت غریبی که از انتظار آید
دل ما شکسته از غم، نشود ندامتی کم
که نمانده آشنایی که به این دیار آید
همگی به سور باران،ز معاندین و یاران
به امید آنکه شاید قدم بهار آید
نرود دل غمینم ز خیال حسن رویت
چه غم است زان که روزی ز سفر نگار آید
تو همان نسیم صبحی که به باده تکیه کرده
زشراب آسمانی همه شب خمار آید
نشود شبی ز مستی خبر از دلت نگیرم
به نگاه سرد باران هوس غبار آید
چه کنم دل اسیرم به هوای عشق رویش
چو از این بلا گذشتم، می خوش گوار آید
#جواد_سپهری
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آنچه اندر حق عاشق کرد معشوق اختیار
گر هلاک جان بود مشتاق راآن خوشترست
مور اگر در خانه خود انس دارد با غمش
خانه آن مور از ملک سلیمان خوشترست
#سیف_فرغانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گر هلاک جان بود مشتاق راآن خوشترست
مور اگر در خانه خود انس دارد با غمش
خانه آن مور از ملک سلیمان خوشترست
#سیف_فرغانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در دل ڪوه و بیابان خانه میخواهد دلم
خانه ڪه نه، ڪلبهای ویرانه میخواهد دلم
خستهام از اینهمه دیوانهی عاقلنما
مثل بهلول عاقلی دیوانه میخواهد دلم
حیف باشد ڪه بسوزد شمعِ دل در انزوا
گِردِ خود رقصیدنِ پروانه میخواهد دلم
عمر ما طی میشود در انتظار یڪ نگاه
گوشهی چشمی ولو خصمانه میخواهد دلم
قصهی دیدار یڪ افسانه میباشد ولی
اتفاقی مثل یڪ افسانه میخواهد دلم
ناگهانی رفتنت بس ناجوانمردانه بود
از تو برگشتی جوانمردانه میخواهد دلم
#ناشناس
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خانه ڪه نه، ڪلبهای ویرانه میخواهد دلم
خستهام از اینهمه دیوانهی عاقلنما
مثل بهلول عاقلی دیوانه میخواهد دلم
حیف باشد ڪه بسوزد شمعِ دل در انزوا
گِردِ خود رقصیدنِ پروانه میخواهد دلم
عمر ما طی میشود در انتظار یڪ نگاه
گوشهی چشمی ولو خصمانه میخواهد دلم
قصهی دیدار یڪ افسانه میباشد ولی
اتفاقی مثل یڪ افسانه میخواهد دلم
ناگهانی رفتنت بس ناجوانمردانه بود
از تو برگشتی جوانمردانه میخواهد دلم
#ناشناس
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
فوقِ فوقش با قلم در شعر تصویرت کنم
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
امیر_اخوان
#ف
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
امیر_اخوان
#ف
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀