دمی از خاک با شوق تجلی سر برآوردن
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی صبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهی پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیله ها لرزید ، چشم شمع ها روشن!
مبارک باد ! از پروانه ها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی صبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهی پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیله ها لرزید ، چشم شمع ها روشن!
مبارک باد ! از پروانه ها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیشکش ما به چشم یار نیامد
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر سر سجاده می افتاد چشمم تا به مِی
شیشه ی مِی با دهان باز می پرسید کِی؟
کاش از اول، بر در میخانه می خواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشه ی محراب طی
ناله ی جانسوز من بود آنچه او فریاد زد
آه من بود آنچه عمری زیر لب می خواند، نِی
کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سالهاست
او به من جامی بدهکارست و من جانی به وِی
من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش
ای رفیق! ای رازدار! ای حاکم! ای بخشنده! ای....
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شیشه ی مِی با دهان باز می پرسید کِی؟
کاش از اول، بر در میخانه می خواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشه ی محراب طی
ناله ی جانسوز من بود آنچه او فریاد زد
آه من بود آنچه عمری زیر لب می خواند، نِی
کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سالهاست
او به من جامی بدهکارست و من جانی به وِی
من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش
ای رفیق! ای رازدار! ای حاکم! ای بخشنده! ای....
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرامِ تو شد ای عشق، حلالت!
طاووسی و حُسنت قفسِ پرزدن توست
ای مرغِ گرفتار، چه سود از پَروبالت؟!
زیباییِ امروزِ تو گنجی ابدی نیست
بیچاره تو و دلخوشیِ روبهزوالت!
مانندِ اناری که سرِ شاخه بخشکد
افسوس که هرگز نرسیدی به کمالت!
پرسیدیام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوارِ سکوت است سؤالت!
یکبار به اصرارِ تو عاشق شدم ای دل!
اینبار اگر اصرار کنی، وای به حالت!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمری که حرامِ تو شد ای عشق، حلالت!
طاووسی و حُسنت قفسِ پرزدن توست
ای مرغِ گرفتار، چه سود از پَروبالت؟!
زیباییِ امروزِ تو گنجی ابدی نیست
بیچاره تو و دلخوشیِ روبهزوالت!
مانندِ اناری که سرِ شاخه بخشکد
افسوس که هرگز نرسیدی به کمالت!
پرسیدیام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوارِ سکوت است سؤالت!
یکبار به اصرارِ تو عاشق شدم ای دل!
اینبار اگر اصرار کنی، وای به حالت!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در این میخانه مستی میکنند از فرطِ هشیاری
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
در شب تیرهی خود چشم به ماهی دارم
جز تماشای تو از دور چه راهی دارم
اشتباه تو دل از «اهل نظر» بردن بود
دلربایی تو اگر من چه گناهی دارم
بی سبب نیست که اینقدر شبیهیم به هم
مثل گیسوی تو من بخت سیاهی دارم
من حبابم شب دیدار تو ای ماه در آب
سخنی با تو به اندازهی آهی دارم
باز صد شکر که میخانهی آغوش تو هست
دست کم پیش تو ای عشق پناهی دارم
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جز تماشای تو از دور چه راهی دارم
اشتباه تو دل از «اهل نظر» بردن بود
دلربایی تو اگر من چه گناهی دارم
بی سبب نیست که اینقدر شبیهیم به هم
مثل گیسوی تو من بخت سیاهی دارم
من حبابم شب دیدار تو ای ماه در آب
سخنی با تو به اندازهی آهی دارم
باز صد شکر که میخانهی آغوش تو هست
دست کم پیش تو ای عشق پناهی دارم
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر سراغ از عالمی دیگر بگیری بهتر است
مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
آفرینش جایی از دنیا ندارد پستتر
گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است
من که میگویم در این بازار از هر سو زیان
هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است
نخ به پای بادبادکهای کمطاقت مبند
زندگی را هرچه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
آفرینش جایی از دنیا ندارد پستتر
گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است
من که میگویم در این بازار از هر سو زیان
هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است
نخ به پای بادبادکهای کمطاقت مبند
زندگی را هرچه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که
باز تکرار به بار آمده، میبینی که
سبزی سجدهی ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده، میبینی که
آنکه عمری به کمین بود، به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده، میبینی که
«حمد» هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
گل سرخی به مزار آمده میبینی که
غنچهای مژدهی پژمردن خود را آورد
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که ...
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز تکرار به بار آمده، میبینی که
سبزی سجدهی ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده، میبینی که
آنکه عمری به کمین بود، به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده، میبینی که
«حمد» هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
گل سرخی به مزار آمده میبینی که
غنچهای مژدهی پژمردن خود را آورد
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که ...
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غمخوار من به خانهی غمها خوش آمدی
با من به جمعِ مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت...، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من، به آخرین شبِ دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای من و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیریام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای #عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با من به جمعِ مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت...، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من، به آخرین شبِ دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای من و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیریام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای #عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در این میخانه مستی میکنند از فرطِ هشیاری
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرزمین مادری، رویای اجدادی کجاست؟
مردم این شهر میپرسند آبادی کجاست؟
ما به گرد خویش میگردیم، آه ای ساربان!
آرمانشهری که قولش را به ما دادی کجاست؟
ای رسولِ عقل! ما را بُگذران از نیلِ شک
گر تو موسیٰ نیستی، موسای این وادی کجاست؟
خندههای عیش ما جز خودفراموشی نبود
اینهم از مستی کهفرمودی، بگو شادیکجاست؟!
باد در فکر رهایی روی آرامش ندید
راه بیرون رفتن از زندانِ آزادی کجاست...؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مردم این شهر میپرسند آبادی کجاست؟
ما به گرد خویش میگردیم، آه ای ساربان!
آرمانشهری که قولش را به ما دادی کجاست؟
ای رسولِ عقل! ما را بُگذران از نیلِ شک
گر تو موسیٰ نیستی، موسای این وادی کجاست؟
خندههای عیش ما جز خودفراموشی نبود
اینهم از مستی کهفرمودی، بگو شادیکجاست؟!
باد در فکر رهایی روی آرامش ندید
راه بیرون رفتن از زندانِ آزادی کجاست...؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
کلامِ تلخ ولی صادقانه را بپذیر
بهانه است؟ چه بهتر! بهانه را بپذیر
چو بَردهای که امیدش به روز آزادی نیست
صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر
پرنده بودن خود را مَبر ز یاد ولی
کنون که در قفسی، آب و دانه را بپذیر
نشاط عشق به رنجِ وجود میارزد
ملالِ این سفرِ جاودانه را بپذیر
کسی برای ابد با کسی نمیماند
زمانه است رفیقا، زمانه را بپذیر
#فاضل_نظری
دکلمه: #فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلامِ تلخ ولی صادقانه را بپذیر
بهانه است؟ چه بهتر! بهانه را بپذیر
چو بَردهای که امیدش به روز آزادی نیست
صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر
پرنده بودن خود را مَبر ز یاد ولی
کنون که در قفسی، آب و دانه را بپذیر
نشاط عشق به رنجِ وجود میارزد
ملالِ این سفرِ جاودانه را بپذیر
کسی برای ابد با کسی نمیماند
زمانه است رفیقا، زمانه را بپذیر
#فاضل_نظری
دکلمه: #فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر عقل پشت حرف دل اما نمیگذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
میشد گذشت، وسوسه اما نمیگذاشت
اینقدر اگر معطل پرسش نمیشدم
شاید قطار عشق مرا جا نمیگذاشت
دنیا مرا فروخت، ولی کاش دستکم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
شاید اگر تو نیز به دریا نمیزدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشت
گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود
ما را در این مبارزه تنها نمیگذاشت
ای دل بگو به عقل که دشمن هم اینچنین
در خون مرا به حال خودم وا نمیگذاشت
ما داغدار بوسهی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمیگذاشت
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
میشد گذشت، وسوسه اما نمیگذاشت
اینقدر اگر معطل پرسش نمیشدم
شاید قطار عشق مرا جا نمیگذاشت
دنیا مرا فروخت، ولی کاش دستکم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
شاید اگر تو نیز به دریا نمیزدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشت
گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود
ما را در این مبارزه تنها نمیگذاشت
ای دل بگو به عقل که دشمن هم اینچنین
در خون مرا به حال خودم وا نمیگذاشت
ما داغدار بوسهی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمیگذاشت
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگر حتی سراسر جلوهی رنگینکمان باشی
تو را یک رنگ میبینند وقتی آسمان باشی
به جز آیینه چیزی نیست این دنیا به این معنا
اگر زیباست یعنی باید از خود قدردان باشی
اگر چون رودها از خودگذشتن را بیاموزی
به حال سنگها هم میتوانی مهربان باشی
به جای آنچه بخشیدی به من چیزی بخواه از من
چرا با من نمیخواهی شبیه دیگران باشی
مرا هرچند با از خودگذشتن شادمان کردی
تو بیمن میتوانستی خودت هم شادمان باشی
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را یک رنگ میبینند وقتی آسمان باشی
به جز آیینه چیزی نیست این دنیا به این معنا
اگر زیباست یعنی باید از خود قدردان باشی
اگر چون رودها از خودگذشتن را بیاموزی
به حال سنگها هم میتوانی مهربان باشی
به جای آنچه بخشیدی به من چیزی بخواه از من
چرا با من نمیخواهی شبیه دیگران باشی
مرا هرچند با از خودگذشتن شادمان کردی
تو بیمن میتوانستی خودت هم شادمان باشی
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرچند حیا میڪند از بوسهے ما دوست
دلتنگے ما بیشتر از دلهرهے اوست
الفت چہ طلسمیست ڪہ باطلشدنے نیست
اعجاز تو اے عشق نہ سحر است نہ جادوست
اے ڪاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهرے ڪہ بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یڪ بار دگر بار سفر بستے و رفتی
تا یاد بگیرم ڪہ سفر خوے پرستوست
از ڪوشش بیهودهے خود دست ڪشیدم
دربسترمرداب چہحاجتبہتڪاپوست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگے ما بیشتر از دلهرهے اوست
الفت چہ طلسمیست ڪہ باطلشدنے نیست
اعجاز تو اے عشق نہ سحر است نہ جادوست
اے ڪاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهرے ڪہ بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یڪ بار دگر بار سفر بستے و رفتی
تا یاد بگیرم ڪہ سفر خوے پرستوست
از ڪوشش بیهودهے خود دست ڪشیدم
دربسترمرداب چہحاجتبہتڪاپوست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#اجرای_خاص ✨
بردار دل از شیشهی رازی که شکسته است
از آینهی چشم نوازی که شکسته است
جز آه نمی آید از این قلب پر از درد
اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است
چون برکهی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه!
دل بی تو چه شب های درازی که شکسته است
این توبه که در لحظه پشیمانم از آن را
دیگر به شکستن چه نیازی که شکسته است
تردید سزاوار دل عاشق من نیست
ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است
✍#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#اجرای_خاص ✨
بردار دل از شیشهی رازی که شکسته است
از آینهی چشم نوازی که شکسته است
جز آه نمی آید از این قلب پر از درد
اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است
چون برکهی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه!
دل بی تو چه شب های درازی که شکسته است
این توبه که در لحظه پشیمانم از آن را
دیگر به شکستن چه نیازی که شکسته است
تردید سزاوار دل عاشق من نیست
ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است
✍#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎