💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.44K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
بی‌شکست اصلاً کسی پیروز میدانی نشد

من اگر در جنگ مغلوبم، تو ناراحت نباش

#اصغر_عظیمی_مهر
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
جوانه سبز نبوده‌ست در گذشته‌ی این باغ

بمان تو سبزی این باغ، تا جوانه‌ی دیگر

#خسرو_گلسرخی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
دل بزرگ تو از آفتاب لبریز است

خطاست از شب و سردیش با تو صحبت کرد

#سهیل_محمودی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
با صورت دیوار تفاوت نکند هیچ

آن را که دلی باشد و دلدار نباشد

#طرب_شیرازی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
واسوختگی شیوه‌ی ما نیست، وگرنه

از یک سخن سرد، دلِ ناز توان سوخت...

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی تو ، حالِ روح بیتابم فقط تغيير كرد !
علتِ تحليلِ اعصابم فقط تغيير كرد !

من اثاث خانه را یک‌یک عوض كردم ، ولی
خانه آن خانه‌ست ، اسبابم فقط تغيير كرد !

بين عشق آسمانی و زمينی فرق نيست !
قبله ثابت ماند ، محرابم فقط تغيير كرد !

از "ده شب" رفت تا نزديك‌های ‌"پنج صبح"
در نبودت ، ساعت خوابم فقط تغيير كرد !

"عاشق بيچاره" ، "مجنون روانی" ، "دوره گرد"
بين مردم ، اسم و القابم فقط تغيير كرد !

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بوسه های مخفیانه ، غالبا شیرین ترند
پشت پرده، دست اگر درکارباشد بهترست

بازوانت را ، بپیچ این بار دور گردنم
گاه اگر اعدام ، در انظارباشد بهتر است!!

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
از صد آدم، یک نفر انسان خوبی می‌شود!
آخرش دوران ما، دوران خوبی می‌شود

می‌شود خودکامه کم‌کم مهربان و دست‌کم
شهر ما هم صاحبِ زندان خوبی می‌شود!

گر درآمد اشک من از رفتنت، دلخور نشو
دست‌کم در شهرتان باران خوبی می‌شود!

چارراهِ بی چراغِ قرمزِ چشمان تو
-با کمی چرخش در آن- میدان خوبی می‌شود!

طول و عرض کوچه‌تان را بارها سنجیده‌است
کفش من دارد ریاضیدان خوبی می‌شود!


‏□

آخرش روزی پشیمان می‌شوی از رفتنت
شعر من هم صاحب پایان خوبی می‌شود...

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
اهل پرهيزم ولي مي خواره مي آيم به چشم!
خانمان دارم ولي آواره مي آيم به چشم!

نيّتم بد نيست ، اما در زمان گفتنش
از غلط اندازي ام پتياره مي آيم به چشم!

گرچه يك عمر است دارم گوشه گيري مي كنم
باز در هر محفلي همواره مي آيم به چشم!

هرچه مي پوشم به من مي آيد ، اما ظاهراً
در نگاهت در لباسي پاره مي آيم به چشم!

بس كه در اين كوچه دائم رفت و آمد مي كنم
پيش چشم ديگران گهواره مي آيم به چشم !

عاشقانت روز و شب از كوچه ات رد مي شوند
منتها تنها من ِ بيچاره مي آيم به چشم !

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
طعم ناب بوسه هایت در مذاقم مانده است!
صبر کن! بخش مهم اتفاقم مانده است!

روح خود را سالها سرکوب کردم در خودم!
انقلاب ناشی از این اختناقم مانده است!

بارها بر آتش من آب پاشیدی، ولی-
باز گرمای خفیفی در اجاقم مانده است!

بارها بوسیدمت، تا کم شود بی تابی ام،
باز هم اما تمام اشتیاقم مانده است!

جای ناخن های تو بر روی بازوهای من،
رد ضرب پاشنه ت بر روی ساقم مانده است!

از سکوت خیره ی "روز جدایی" بگذریم!
وحشت از کابوس شب های فراقم مانده است!

چند سالی میشود از خانه ام رفتی، ولی-
عطر بیرحم تنت توی اتاقم مانده است!

شعرهای ماندگارم ریشه در عشق تو داشت
در جهان شعر اگر سبک و سیاقم مانده است!

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
هنوز یار کسی نیستم، به غیر از تو
و بی‌قرار کسی نیستم به غیر از تو

اگرچه دور و بر من پر است از آدم
ولی کنار کسی نیستم، به غیر از تو

به پای درددل هیچکس نمی‌مانم
که غمگسار کسی نیستم به غیر از تو

تو نیستیّ و کمی سر به زیرتر شده‌ام
نه! شرمسار کسی نیستم به غیر از تو

به جاده‌های جهان چشم اگر که می‌دوزم
در انتظار کسی نیستم به غیر از تو...

#اصغر_عظیمی_مهر


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آدمی دیوانه چون من، یار می‌خواهد چه کار؟
این سربی‌عقل من،دستارمی‌خواهد چه کار؟ 

شعر خود را از تمام شهر پنهان کرده‌ام 
یوسف بی‌مشتری بازار می‌خواهد چه کار...؟


#اصغر_عظیمی_مهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اهل پرهيزم ولي مي خواره مي آيم به چشم!
خانمان دارم ولي آواره مي آيم به چشم!

نيّتم بد نيست ، اما در زمان گفتنش
از غلط اندازي ام پتياره مي آيم به چشم!

گرچه يك عمر است دارم گوشه گيري مي كنم
باز در هر محفلي همواره مي آيم به چشم!

هرچه مي پوشم به من مي آيد ، اما ظاهراً
در نگاهت در لباسي پاره مي آيم به چشم!

بس كه در اين كوچه دائم رفت و آمد مي كنم
پيش چشم ديگران گهواره مي آيم به چشم !

عاشقانت روز و شب از كوچه ات رد مي شوند
منتها تنها من ِ بيچاره مي آيم به چشم !



#اصغر_عظیمی_مهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مثل بیماری که بالاجبار خوابش می‌برد
مرد اگر عاشق شود دشوار خوابش می‌برد

می‌شمارد لحظه‌ها را؛ گاه اما جای او
ساعت دیواری از تکرار خوابش می‌برد

در میان بسترش تا صبح می‌پیچد به خویش
عاقبت از خستگی ناچار خوابش می‌برد

جنگ اگر فرسایشی گردد نگهبانان که هیچ
در دژ فرماندهی سردار خوابش می‌برد

رخوت سکنی گرفتن عالمی دارد که گاه
ارتشی در ضمن استقرار خوابش می‌برد

دردناک است اینکه می‌گویم ولی هنگام جنگ
شهر بیدار است و فرماندار خوابش می‌برد

بی‌گمان در خواب مستی رازهایی خفته است
مست هم در قصر و هم در غار خوابش می‌برد

تو شبیه کودکی هستی که در هنگام خواب
پیش چشم مردم بیدار خوابش می‌برد

من کی‌ام...!؟ خودکار دست شاعر دیوانه‌ای!
تازه وقتی صبح شد خودکار خوابش می‌برد

یا کسی که جان به در برده ست از خشم زمین
در اتاقی بسته از آوار خوابش می‌برد

در کنارت تازه فهمیدم چرا در نیمه‌شب
رهروی در جاده‌ی هموار خوابش می‌برد

سر به دامان تو مثل دائم‌الخمری که شب
سر به روی پیشخوانِ بار خوابش می‌برد

یا شبیه مرد افیونی به خواب نشئگی
لای انگشتان او سیگار خوابش می‌برد

من به ساحل بودنم خرسندم آری دیده‌ام
اینکه موج از شدت انکار خوابش می‌برد

وقتی از من دوری اما پلک‌هایم مثل موج
می‌پرد از خواب تا هر بار خوابش می‌برد

من در آغوش تو؛ گویی در کنار مادرش
کودکی با گونه‌ی تبدار خوابش می‌برد

"دوستت دارم" که آمد بر زبان خوابم گرفت
متهم اغلب پس از اقرار خوابش می‌برد

صبح از بالین اگر سر بر ندارد بهتر است
عاشقی که در شب دیدار خوابش می‌برد

#اصغر_عظیمی_مهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یکی عاشق شدن را نوعی از اسراف می‌داند!
یکی هم عشق را در پشت کوه قاف می‌داند!

کسی که عشق‌ورزی کار او باشد، بدون عشق
خودش را آدمی بی‌کار یا علّاف می‌داند!

نمی‌فهمد زبان عاشقان را هرکه عاشق نیست
-که عاشق را فقط حرّاف و مهمل‌باف می‌داند!-

نده خود را به دست آن کسی که -طبق برنامه-
به دست آوردنت را جزئی از اهداف می‌داند!

اگر رِندی، اگر زیرک، اگر اهل یقین، یا شک
نزن حیله به آن‌کس که دلت را صاف می‌داند

چه راحت می‌شود واداریِ عاشق به هر کاری
چه خوب این نکته را معشوق بی‌انصاف می‌داند!

#اصغر_عظیمی_مهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀