💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
شب که میشود
‏تمام شهر در خواب و من
در کوچه‌های پراز برف تو را جستجو
میکنم و میان
تمام خواب های زمستان
فقط خیال تو می ماند
و
رد پای برفی تو که بر
روی دلم جا مانده است

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ به من بگو کجایی!؟
تا برایت دفتر دفتر شعر بنویسم
تا تمام عقده های نبودنت را بر سر
کاغذهای کاهی دفترم‌ خالی کنم 
با من بیا به سرزمین جانم
که ببینی بدون تو خطوط زندگی
در قلبم ممتد میشود و
ضربانش صفر

بیا و با من بمان
که دل را به یک نگاه تو باخته ام 
هرشب پشت پنجره خیال
منتظرآمدنت نشسته ام
دوستت دارم بی آنکه بدانی
میخواهمت حتی اگر نیایی
من بر تو بدون هیچ قانون و تبصره ای
عاشق شده ام !
چرا که عشق و دوست داشتن
هرگز قانونی ندارد !

#مینو_پناهپور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوست داشتنت
از ضربان نبضم شروع شد
از لکنت زبانم
از هماغوشی برگ و باران
کنار رقص سنجاقک بر روی سبزه زاران
همان جان که پروانه بود و ارغوان
همان جا که چشمان من بود و چشمان تو
دستانِ من بود و شانه هایِ امن تو

عشق را لمس کردم
عطرش را حس کردم
موهایم را تاب می داد
از تارهایش اثر انگشتانت چکه می‌کرد
و از لابه لای نفسهایت زندگی را حس کردم
واز نورِ نگاهت گرما را..

شنیده بودم عشق را می شود دید
حتی می شود شنید
و سطر به سطرش را خواند
درخشش چشمانت را دیدم
و ستاره را از نگاهت چیدم.

"دوستت خواهم داشت تا
لحظه ی وداع تا بغض ترانه ها
همان جان که زندگی با دستان سرد مرگ
از تن رها خواهد شد.

#مینو_پناهپور            

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
این منم
عابر هر شب کوچه های تنهایی
دلگیرم
از دلتنگی های زنی
که در سکوت نیمه شب
به دنبال نیمه ی گمشده ی خویش
سرگردان است
و
در آغوش نجیبِ خاطره هایش
با دستان خالی از عشق
جان می دهد بی آنکه
گرمی زندگی را با لبان سرد خود
چشیده باشد.

#مینو_پناهپور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
قسم به ضربان قلبی که
در سینه برای تو به یادتو می تپد
و قسم به نفسهایی
که به شوق تو از سینه بر می آید

قسم به 
دستان تو که قلم‌میزند از دل
و میخوانند مرا به معجزه ایی
به نام عـــــــــــــشق...

ای سرآغاز همه خوبیها
ای بهترین بهانه عاشقانه های من
ای زیباترین احساس
  دوستت دارم...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#مینو_پناهپور
📘دمی برای خویش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق را باور نداشتم 
رویایی بود دوردست...
تا آن هنگام که دستانم را گرفتی و
مرا به سرزمین آغوشت خواندی

نمیدانم بودنت را باور کنم یا نبودنت را
امشب میان خواب و بیداری
    دلم بهانه‌گیر شده است
و من آن پیچک نیلوفری
که دلش از مرداب گرفته است
امشب رابه بلندای شانه های استوارتو
خواهم پیچید...

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلتنگ که باشی
انگار همه‌ی روزها شب هستندو
شبها بی انتها

و جای خالی‌اش مدام خالی‌ترو خالی تر،،،
یکی در من نیست
در خیال شعرم
گم شده است
ومن هر شب
خاطره هایش را
بااندوه برای ماه مینویسم!

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفت بهشت کجاست؟
گفتم آغوش کسی که تورا دوست دارد
گفت آرامش کجاست؟
گفتم کنار کسی که تو را میخواهد.
گفت جهنم کجاست؟
گفتم بودن با کسی که تو را نمیفهمد

گفت زندگی چیست؟
گفتم بودن با آن یک نفر، که بودنت،
زیبایی زندگی اوست.
زندگی کن، برای کسی که با حضور تو آرامش می‌گیرد
و با تبسم تو غصه هایش را فراموش میکند
زندگی کن، برای آن یک نفری که تمام آنچه از عالم می‌خواهد، تنها خود "تویی" …

اگر ممنوعه ای را پیدا کردی که بی هیچ
بهانه ای تو را دوست داشت دیگر مهم نیست
از بهشت رانده شوی
زیرا عشق او آتش جهنم را برتو گلستان
خواهد کرد.


#مینو_پناهپور         
#درچشم_اندازنگاهم_بنشین_تاازتوبنویسم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا اندوهِ داشتن صدایی
خواهد کشت
که چشمانش لبریز از
شراب سرخ است و شهدلبهایش
شیرین تر از عسل

نمیدانم‌
بایدنوشید و مست شد
یا فرو نشاند این آتش عشق را برتن
وچشمهارا بست بر اشک دل

اما خوب میدانم
لب های من شراب عشق را
فقط از لب های تو خواهد نوشید
و دگر هیچ آرزویی بردل نخواهد داشت.... .


#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب که می‌رسد
نمیدانم تا چه زمانی فرصت دارم
غرق شوم در دریای چشمـانت
می‌چرخم‌ و قدم میزنم
و می‌گردم
خیالت را برمی‌دارم راهی آسمان می شوم

ماه من تو در قلبم
از آنچه فکرش را بکنی زیباتری
امشب خود را به ساحل
چشمان من برسان
قبل از اینکه من برای همیشه
تمام شوم ...


#مینو_پناهپور


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نبودی با تو حرف می‌زدم،
دست در دستانت با تو راه می رفتم‌
ودلتنگی از چشمانم آب میخورد.

تو می خندیدی غم دور می‌ شد
ستاره در چشمانت می درخشید
و مهتاب می تابید

و هر بار با تو می‌خندیدم،
این تنهایی بود که از خیالاتم
فاصله می‌گرفت.

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر شب
نگاهت بر بوم آسمان دلم مےلغزد
هر شب چیزے را در خودم ڪم دارم
ڪمے عشق
ڪمے شانہ هایت
ڪمے زندگے
ڪمے ....
و بیشتر چشم‌هاے عاشق تو ....
راستش را بخواهے هر شب
مدام بہ تو فڪر مےڪنم و
چنان تنگ در آغوش خیال مےگیرم
ڪہ هیچ ڪسے نفهمد
هر نور لطیفے
ڪہ فردا تو را لمس مےڪند
و از پنجرہ ے اتاقت
بالا مےرود من هستم
من تو را با تمام زخم‌هایت دوست دارم....

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اجرای_خاص

با منِ خسته
مهربان‌تر باش
من همانم که عاشقانه دوستت دارد....

#مینو_پناهپور
🎙
#رضا_ماد
🎬#ثریا_شجاعی_اصل

🔺موزیک متن
🎙رامین بیباک
🎧  آغوش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🪴

از تو که می نویسم
کلمات در تو غرق می شوند...
زیبایی!
زیباتر از تمام کلمات عاشقانه
زیباتر از تمام واژه های
کتابِ "برگی از دفتر کاهی"

تو از کجا آمده ایی؟
از میانِ کدامین آه و آرزو
از میانِ کدامین بغضهای فروخورده ی شبانه ؟
از میانِ کدامین اردیبهشت
که رایحه ی هزاران بهار درهُرم نفسهایت
پنهان است ...

بهشت را دیدم جای همین جا
حوالی چشمانِ خیالی تو..

تواز کجا آمده ایی؟
با کدامین ابر برتنِ خسته ام باریدی
با کدامین خورشید تابیدی
با کدامین ستاره در من درخشیدی..
با کدامین قطار از راه رسیده ایی
که تا به خود آمدم
تا ""استخوان به تو مبتلا شدم"....

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مدتهاست راهم را جدا کرده ام
از ادمهای غریب و اشنا
سوار هیچ قطاری نخواهم شد
حتی اگر خسته باشم
حتی اگر کفشهایم را جا گذاشته باشم.
باز نخواهم گشت
حتی اگر چهره ام در اینه بزرگ شهر
کهنه تر و کهنه تر شده باشد.
حتی اگر نامم را فراموش کرده باشند.

خاطراتمان دارد از چشم‌ شیشه های
بخار گرفته ی اتاقم پایین می چکد
گفته بودی
برمیگردی و فردا پشت این پنجره هاست.
نیامدی و نمیدانم
حرفهایم را با کدام مسافر بگویم؟
که خودش هم با
چمدانی پر از غصه راهی دیار
بی نشان نباشد.


#مینو_پناهپور 

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مویه های باد که در
لابه لای درختان می پیچد
اشک در چشم احساسم موج می زند
از جایی دیگر، به یاد نمی آورم
لطافت گلبرگهای عاطفه را...

نفرت مثل باد می وزد و
ازپوست تنمان عبور میکند
وحفره های خالی زیادی را پُر میکند

تمام ما آدمها ابرهایی بودیم،
باحفره هایی بزرگ در آسمان آبی
آمدیم تا حفره های خالی احساس
همدیگر راپُر کنیم

اما تنهایی شکوفه های پیراهنمان را
پژمرد
و احساسمان را سیاهپوش کرد
آنقدر پُر و خالی شدیم از تنهایی
تا یادمان رفت،
روزی چگونه باعشق و دور از نفرت
شروع کردیم.....

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀