اسلحهها را زنده به گور کنید...
و گندم بکارید...!
دیکتاتورها را خلع درجه،
و بر سینهی کشاورزان
مدال حک کنید!
چوبههای دار را بتراشید
مجسمهی آزادی بسازید
و در میدان شهر بگمارید!
انبار مهمات را بسوزانید
و کتابخانه بسازید!
فشنگها را خفه کنید
و قلمها را مسلح!
موشکها را در قفس کنید
و پرندگان را آزاد!
مرزها را به هم بدوزید
و پرچمها را در قلب نهان کنید!
انسانیت را قاب کنید
بر سینهی دیوار بکوبید
و قبله بسازید!
کلیساها و مساجد را آذین ببندید
مطربان بنوازند...
خدا را دعوت کنید
تا با کودکان برقصد!
آری...
زندگی زیباست...
همچو سیبی سرخ
در دستانِ زنی عریان!
#ئاکو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اسلحهها را زنده به گور کنید...
و گندم بکارید...!
دیکتاتورها را خلع درجه،
و بر سینهی کشاورزان
مدال حک کنید!
چوبههای دار را بتراشید
مجسمهی آزادی بسازید
و در میدان شهر بگمارید!
انبار مهمات را بسوزانید
و کتابخانه بسازید!
فشنگها را خفه کنید
و قلمها را مسلح!
موشکها را در قفس کنید
و پرندگان را آزاد!
مرزها را به هم بدوزید
و پرچمها را در قلب نهان کنید!
انسانیت را قاب کنید
بر سینهی دیوار بکوبید
و قبله بسازید!
کلیساها و مساجد را آذین ببندید
مطربان بنوازند...
خدا را دعوت کنید
تا با کودکان برقصد!
آری...
زندگی زیباست...
همچو سیبی سرخ
در دستانِ زنی عریان!
#ئاکو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگر من پادشاه بودم
تنت را وطنم
پیراهنت را پرچم آن
و لبخندت را سرودش میکردم
از رج به رج اندامت شهر میساختم
و چال گلویت را پایتخت ملتم
در تمام شهرها کلیسا بنا میکردم
و حیرانی گیسوانت را آیین آن
میخانه میساختم و لعل لبانت را
باده ی شب های پادشاهیم
افسوس رعیتم و فقط باید
در مزرعه قهوه ی چشمانت
شعرهایم را درو کنم ...
#ئاکو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تنت را وطنم
پیراهنت را پرچم آن
و لبخندت را سرودش میکردم
از رج به رج اندامت شهر میساختم
و چال گلویت را پایتخت ملتم
در تمام شهرها کلیسا بنا میکردم
و حیرانی گیسوانت را آیین آن
میخانه میساختم و لعل لبانت را
باده ی شب های پادشاهیم
افسوس رعیتم و فقط باید
در مزرعه قهوه ی چشمانت
شعرهایم را درو کنم ...
#ئاکو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀