هوای #پنج_شنبهها
سرشار از دلتنگیست
مدهوشم
از خیالی رویاگونه
که تمام مرا در بر گرفته است!
من #تیهو_دخترکی
در جزیرۀ مجنون
سوار بر کشتی بدون ناخدا
غوطه ورم
میان دریای طوفانی افکارم ..
می روم
بر بلندایِ بادبانِ کشتی
دراوجِ طوفان ها،
تا بر روی گونه هایِ باد
پیغامِ بغض آلودِ عشق را
به گوش جانِ تو برسانند..
چه زیباست حوالی آن دورها
کسی را با شعفی صادقانه
با دلت احساس کنی،
آنجا که فقط اوست
و از همه نزدیکتراست!
نگاه کن
تصنیف کلامم در واژه هایِ شعرم
رنگ یاقوتیِ عشق گرفته است!
ای افسوسِ عجین شده در بغصم ،
تو نفس بکش من زنده می مانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرشار از دلتنگیست
مدهوشم
از خیالی رویاگونه
که تمام مرا در بر گرفته است!
من #تیهو_دخترکی
در جزیرۀ مجنون
سوار بر کشتی بدون ناخدا
غوطه ورم
میان دریای طوفانی افکارم ..
می روم
بر بلندایِ بادبانِ کشتی
دراوجِ طوفان ها،
تا بر روی گونه هایِ باد
پیغامِ بغض آلودِ عشق را
به گوش جانِ تو برسانند..
چه زیباست حوالی آن دورها
کسی را با شعفی صادقانه
با دلت احساس کنی،
آنجا که فقط اوست
و از همه نزدیکتراست!
نگاه کن
تصنیف کلامم در واژه هایِ شعرم
رنگ یاقوتیِ عشق گرفته است!
ای افسوسِ عجین شده در بغصم ،
تو نفس بکش من زنده می مانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ عاشقانه
تا دیدمت عاشق شدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا دیدمت عاشق شدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تَر کرده اشک من همهشب بالش مرا
بردهست گریه بعد تو آسایش مرا
ماهیّ سرخِ عشق قدمرنجه کرده و
بر هم زدهست برکهی آرامش مرا
هرقدر غصّه میخورم این روزها، کم است
تغییر داده عشق تو گنجایش مرا
کوهِ غرور بودم و در هم شکستیام
دیدی فروشکستن و فرسایش مرا
سرگشتهی دیار عدم بود، بودِ من
عشق تو داد رخصت پیدایش مرا
امشب بخوان به جای غزل از نگاه من
شوق نوازش و عطشِ خواهش مرا...
#مرجان_بیگیفر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بردهست گریه بعد تو آسایش مرا
ماهیّ سرخِ عشق قدمرنجه کرده و
بر هم زدهست برکهی آرامش مرا
هرقدر غصّه میخورم این روزها، کم است
تغییر داده عشق تو گنجایش مرا
کوهِ غرور بودم و در هم شکستیام
دیدی فروشکستن و فرسایش مرا
سرگشتهی دیار عدم بود، بودِ من
عشق تو داد رخصت پیدایش مرا
امشب بخوان به جای غزل از نگاه من
شوق نوازش و عطشِ خواهش مرا...
#مرجان_بیگیفر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگ می نویسم
و دلگرفته از دوریت
اهنگ نفس هایم را
به غم می نشانم
بریده بریده
کنار گلدان چینی خاطراتم
به حجله ی آشنایی می رسم
کبوتر احساسم را
به سویش روانه می کنم
با اشک بر گونه می گویم
تو با من نبودی
من به اهنگ دروغ گوش می دادم
تو علاقه ی ساده نبودی
من به سرودنت
به فاصله ها قناعت می کردم
تو .تو نبودی
من به خاموشی نفس های تو را
شمارش می کردم
هر صبح بخیری که می گفتی
از ان سوی تمام دلم را می گرفت
تو برای من یک علاقه ی ساده نبودی....
#بانو_ثریا_شجاعی_اصل_عزیز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگ می نویسم
و دلگرفته از دوریت
اهنگ نفس هایم را
به غم می نشانم
بریده بریده
کنار گلدان چینی خاطراتم
به حجله ی آشنایی می رسم
کبوتر احساسم را
به سویش روانه می کنم
با اشک بر گونه می گویم
تو با من نبودی
من به اهنگ دروغ گوش می دادم
تو علاقه ی ساده نبودی
من به سرودنت
به فاصله ها قناعت می کردم
تو .تو نبودی
من به خاموشی نفس های تو را
شمارش می کردم
هر صبح بخیری که می گفتی
از ان سوی تمام دلم را می گرفت
تو برای من یک علاقه ی ساده نبودی....
#بانو_ثریا_شجاعی_اصل_عزیز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بگویم ؟
برایت بگویم
نبودنت
چه بر سر روزهای
من می آورد ؟
با لبخندم چه می کند
و چطور
آبی آسمانم را
به سردی و تاریکی
می کشاند ؟
هیچ می دانستی
آخرین بار
رنگین کمان را
با تو دیده ام
#مسعود_نادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگویم ؟
برایت بگویم
نبودنت
چه بر سر روزهای
من می آورد ؟
با لبخندم چه می کند
و چطور
آبی آسمانم را
به سردی و تاریکی
می کشاند ؟
هیچ می دانستی
آخرین بار
رنگین کمان را
با تو دیده ام
#مسعود_نادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
معاشران گره از زلفِ یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است
چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
نَخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرف است
که از مُصاحبِ ناجِنس اِحتِراز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید
وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ
حَوالَتَش به لبِ یارِ دلنواز کنید
#حضرت_حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است
چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
نَخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرف است
که از مُصاحبِ ناجِنس اِحتِراز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید
وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ
حَوالَتَش به لبِ یارِ دلنواز کنید
#حضرت_حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلامت رازیست پر از اندوه
اما صدایت جانی دارد
تا شعری را
و مردی را
در اسارت چشمهای تو زنده کند
دستهایت دو آتشفشان خاموش
و لبهایت آبشخور پرندهای تشنه
مرا ببخش که در انتظار ضیافت باران
از دهان تو آب میخورم
#آرش_برزگر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما صدایت جانی دارد
تا شعری را
و مردی را
در اسارت چشمهای تو زنده کند
دستهایت دو آتشفشان خاموش
و لبهایت آبشخور پرندهای تشنه
مرا ببخش که در انتظار ضیافت باران
از دهان تو آب میخورم
#آرش_برزگر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من حسرت عمیق شعر را در چشمانت خلاصه میکنم
مختصر واژه هایی عجین شده به بند ِ ترد احساس
بر گرفته از سوز ِ غمناک دلم
که بغض ِ اندوه را در حنجرهء دردآلودم خفه
میکند
دردناک ست
حصاری که جز سراب
پیله ی تلخ انزوایش را احاطه نکرده است ؛
نگاهِ مایوسی خیره به راه
غروبی دلتنگ
چشمانی پر از اشک
من و جای خالی تو و شعر سپیدی مملو از حسرت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مختصر واژه هایی عجین شده به بند ِ ترد احساس
بر گرفته از سوز ِ غمناک دلم
که بغض ِ اندوه را در حنجرهء دردآلودم خفه
میکند
دردناک ست
حصاری که جز سراب
پیله ی تلخ انزوایش را احاطه نکرده است ؛
نگاهِ مایوسی خیره به راه
غروبی دلتنگ
چشمانی پر از اشک
من و جای خالی تو و شعر سپیدی مملو از حسرت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشـق ورزیدن نـگارا ! بهترین کار من است
دل به سودای تو دادن اصل اقرار من است
ترسم از عشقت عزیزم! راهی صحرا شـوم
بد جـنونی نازنین در قلب بیـمار من اسـت
می سـرایم خال هندوی تو را در هـر غزل
این همه دلدادگی از حسرت یار مـن است
با دل پـر درد خـود ،دارم هـزاران آه و غم
زآنکه آن مستانه دلبر ، فـکر آزار من است
سال ومـاهی روزه ام تنهـا به سـودای لبت
خندهء مستانه ات خرمای افطار من است
چنگ ودف را واگذار و پنچه دردستم گذار
مـوی افـشان تو دلبر ، تــار گیتار من است
از سـر بی مـهـری ات دیوانه میخوانی مرا
این جنون،عشق من وگرمای بازار من است
عقل و دل با هم گلاویزند، ومن درمانده که
مـن گرفـتار دلـم ، یـا دل گـرفـتار مـن است
واژگانم صف کشـیده ، تا غـزل شـیوا شود
در هوایت دل سپردن لطف اشعار من است
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل به سودای تو دادن اصل اقرار من است
ترسم از عشقت عزیزم! راهی صحرا شـوم
بد جـنونی نازنین در قلب بیـمار من اسـت
می سـرایم خال هندوی تو را در هـر غزل
این همه دلدادگی از حسرت یار مـن است
با دل پـر درد خـود ،دارم هـزاران آه و غم
زآنکه آن مستانه دلبر ، فـکر آزار من است
سال ومـاهی روزه ام تنهـا به سـودای لبت
خندهء مستانه ات خرمای افطار من است
چنگ ودف را واگذار و پنچه دردستم گذار
مـوی افـشان تو دلبر ، تــار گیتار من است
از سـر بی مـهـری ات دیوانه میخوانی مرا
این جنون،عشق من وگرمای بازار من است
عقل و دل با هم گلاویزند، ومن درمانده که
مـن گرفـتار دلـم ، یـا دل گـرفـتار مـن است
واژگانم صف کشـیده ، تا غـزل شـیوا شود
در هوایت دل سپردن لطف اشعار من است
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در #کوچه_های_برفی_دلم
ردّ پایت
روی پرچین خیالم
مانده است!
#یادت
در خیالات شبانه ام
جلا بخش #مهتاب هست و
#فانوسی
بر ایوان #خاطرهها !
می خواهم
در هجومِ این شب های سرد
برگهای دفتر انتظار را
در #آتش_دیدارت بسوزانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ردّ پایت
روی پرچین خیالم
مانده است!
#یادت
در خیالات شبانه ام
جلا بخش #مهتاب هست و
#فانوسی
بر ایوان #خاطرهها !
می خواهم
در هجومِ این شب های سرد
برگهای دفتر انتظار را
در #آتش_دیدارت بسوزانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سالِ بیباران
جُلپارهییست نان
به رنگِ بیحُرمتِ دلزدگی
به طعمِ دشنامی دشخوار و
به بوی تقلب.
ترجیح میدهی که نبویی نچشی،
ببینی که گرسنه به بالین سر نهادن
گُواراتر از فرو دادنِ آن ناگُوار است.
سالِ بیباران
آب
نومیدیست.
شرافتِ عطش است و
تشریفِ پلیدی
توجیهِ تیمم.
به جِدّ میگویی: «خوشا عَطْشان مردن،
که لب تر کردن از این
گردن نهادن به خفّتِ تسلیم است.»
#احمد_شاملو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جُلپارهییست نان
به رنگِ بیحُرمتِ دلزدگی
به طعمِ دشنامی دشخوار و
به بوی تقلب.
ترجیح میدهی که نبویی نچشی،
ببینی که گرسنه به بالین سر نهادن
گُواراتر از فرو دادنِ آن ناگُوار است.
سالِ بیباران
آب
نومیدیست.
شرافتِ عطش است و
تشریفِ پلیدی
توجیهِ تیمم.
به جِدّ میگویی: «خوشا عَطْشان مردن،
که لب تر کردن از این
گردن نهادن به خفّتِ تسلیم است.»
#احمد_شاملو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بسوزان
تمامی چکامه هایِ عاشقانه ام را
و الفبایِ واژگان را
در دریایِ سکوت غرق کن،
اینک دوستت دارم
بی حرف...بی سخن...بی هیچ سطری،
اینک با موسیقیِ بی کلامِ چشمانم
دوست میدارمت را
خواهم نواخت،
ای که بند بندِ تنت
نت به نت نغمه هایِ
زندگی ست...
#عارف_اخوان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بسوزان
تمامی چکامه هایِ عاشقانه ام را
و الفبایِ واژگان را
در دریایِ سکوت غرق کن،
اینک دوستت دارم
بی حرف...بی سخن...بی هیچ سطری،
اینک با موسیقیِ بی کلامِ چشمانم
دوست میدارمت را
خواهم نواخت،
ای که بند بندِ تنت
نت به نت نغمه هایِ
زندگی ست...
#عارف_اخوان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
● من به دنیا آمدم با نیازی بزرگ به محبت کردن و نیازی بزرگتر به دریافت آن!
● بهترین چیزی که در زندگی میتوان نگهداشت، یکدیگر است.
● میگویند عشق بهترین سرمایهگذاری است. هرچه بیشتر بدهی بیشتر به تو برمیگردد.
#آدری_هپبورن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
● بهترین چیزی که در زندگی میتوان نگهداشت، یکدیگر است.
● میگویند عشق بهترین سرمایهگذاری است. هرچه بیشتر بدهی بیشتر به تو برمیگردد.
#آدری_هپبورن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شهوانیت، ماده سگی است که پاشنهٔ پای ما را به دندان میگزد! و هرگاه قطعه گوشتی از او دریغ شود، این ماده سگ، خوب میداند که چگونه به دریوزگی بخشی از روح بنشیند. بنابراین، مشکل وجود تمایلات جنسی نیست. بلکه این است که چیزی دیگر که بسیار گرانبهاتر و با ارزشتر است، در این میان نابود میشود!
شهوت، برانگیختگی و شهوترانی، همگی اسیرکنندهاند! مردم عامی، زندگی را همچون خوکی سپری میکنند که از آبشخور شهوت تغذیه میشود.
✍🏽 #اروین_د_یالوم
📕 وقتی نیچه گریست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شهوت، برانگیختگی و شهوترانی، همگی اسیرکنندهاند! مردم عامی، زندگی را همچون خوکی سپری میکنند که از آبشخور شهوت تغذیه میشود.
✍🏽 #اروین_د_یالوم
📕 وقتی نیچه گریست
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من اندر خود نمییابم که روی از دوست برتابم
بدار ای دوست دست از من که طاقت رفت و پایابم
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی
وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم
بیار ای لعبت ساقی نگویم چند پیمانه
که گر جیحون بپیمایی نخواهی یافت سیرابم
مرا روی تو محراب است در شهر مسلمانان
وگر جنگ مغول باشد نگردانی ز محرابم
مرا از دنیی و عقبی همینم بود و دیگر نه
که پیش از رفتن از دنیا دمی با دوست دریابم
سر از بیچارگی گفتم نهم شوریده در عالم
دگر ره پای میبندد وفای عهد اصحابم
نگفتی بیوفا یارا که دلداری کنی ما را
الا ار دست میگیری بیا کز سر گذشت آبم
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم
حیات سعدی آن باشد که بر خاک درت میرد
دری دیگر نمیدانم مکن محروم از این بابم
#حضرت_سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من اندر خود نمییابم که روی از دوست برتابم
بدار ای دوست دست از من که طاقت رفت و پایابم
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی
وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم
بیار ای لعبت ساقی نگویم چند پیمانه
که گر جیحون بپیمایی نخواهی یافت سیرابم
مرا روی تو محراب است در شهر مسلمانان
وگر جنگ مغول باشد نگردانی ز محرابم
مرا از دنیی و عقبی همینم بود و دیگر نه
که پیش از رفتن از دنیا دمی با دوست دریابم
سر از بیچارگی گفتم نهم شوریده در عالم
دگر ره پای میبندد وفای عهد اصحابم
نگفتی بیوفا یارا که دلداری کنی ما را
الا ار دست میگیری بیا کز سر گذشت آبم
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم
حیات سعدی آن باشد که بر خاک درت میرد
دری دیگر نمیدانم مکن محروم از این بابم
#حضرت_سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چند خط شعر
یک فنجان قهوه تلخ
و آرشه ی از ویلون که می نوازد
غم بر جان نشسته را
و خاطرات دوران سبز
که تداعی می شود
در افکار مخدوشم
می نویسم
من فراموش شده ی جهان بزرگم
که شعر سروده شده از
اتاق تنهایی من است
قهوه ام را تلخ تلخ می نوشم
پناه می برم به آغوش کلمات
نحیفی انگشتانم را به نوازش
کلمات می کشم
یک من
یک دفتر
یک عالمه غم
و جرعه ای از عشق
برای من از دور درون فنجان
به حوصله می نشیند...
✍#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چند خط شعر
یک فنجان قهوه تلخ
و آرشه ی از ویلون که می نوازد
غم بر جان نشسته را
و خاطرات دوران سبز
که تداعی می شود
در افکار مخدوشم
می نویسم
من فراموش شده ی جهان بزرگم
که شعر سروده شده از
اتاق تنهایی من است
قهوه ام را تلخ تلخ می نوشم
پناه می برم به آغوش کلمات
نحیفی انگشتانم را به نوازش
کلمات می کشم
یک من
یک دفتر
یک عالمه غم
و جرعه ای از عشق
برای من از دور درون فنجان
به حوصله می نشیند...
✍#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
.
باز هم حریر خیالت
پیچیده بر پیکر رنجور تنهایی ام
حبس شده ام
در رویای خواستنت،
قرارِ دل بیقرارم
درون چشمان زیبایت
جا مانده است ؛
کاش می آمدی
و من دلتنگی هایم را
در پس هر نگاه تو گم می کردم
دستانم را
عاشقانه در دستانت می گرفتی
و بوسه هایت
مژده ی ماندنت را می دادند
آن گاه من
مالک زیباترین عشق جهان می شدم
عشقی تهی از دلتنگی ...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز هم حریر خیالت
پیچیده بر پیکر رنجور تنهایی ام
حبس شده ام
در رویای خواستنت،
قرارِ دل بیقرارم
درون چشمان زیبایت
جا مانده است ؛
کاش می آمدی
و من دلتنگی هایم را
در پس هر نگاه تو گم می کردم
دستانم را
عاشقانه در دستانت می گرفتی
و بوسه هایت
مژده ی ماندنت را می دادند
آن گاه من
مالک زیباترین عشق جهان می شدم
عشقی تهی از دلتنگی ...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگی
ریشه دوانده
در تار و پود ِ جانم
دلم گرفته
هوا گرفته
زمین و زمانم همه و همه گرفته اند
گاهی تازیانه
می زند درد بر پیکر اندوه
گاهی زبانه
میکشد ناله در بغض سکوت
گاهی خیال ،
خیس ِ از رویاست
زیر شراره های آتشین عشق
چگونه باید گذراند
این زندگانی تلخ ِ اندوهگین را
که نسوخت از آتش درون
چگونه باید
فراموش کنم تورا
وقتیکه ...
تمام روح و جان مرا بردی به تاراج ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ریشه دوانده
در تار و پود ِ جانم
دلم گرفته
هوا گرفته
زمین و زمانم همه و همه گرفته اند
گاهی تازیانه
می زند درد بر پیکر اندوه
گاهی زبانه
میکشد ناله در بغض سکوت
گاهی خیال ،
خیس ِ از رویاست
زیر شراره های آتشین عشق
چگونه باید گذراند
این زندگانی تلخ ِ اندوهگین را
که نسوخت از آتش درون
چگونه باید
فراموش کنم تورا
وقتیکه ...
تمام روح و جان مرا بردی به تاراج ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀