💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دوستت دارم های
#تـــو را شمارش
و
لای کتاب خشک کرده ام ،
تمام جان هایی که گفته ای را...
قاب کرده ام...
و گفتگو های
عاشقانه هایی که داشته ایم را مرور
اینجا در نبود تو هم ،
زندگی ام‌ با
#تو در جریان است

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نمی شود وقتی که نیستی
دوستت نداشت
یا که بعد تـو

عشق رفته باشد
دلتنگی هم کوچ کرده باشد
من
#عصر میز را دو نفره می‌چینم
چای را هم دو فنجان می ریزم
تو کنار منی ،
روبروی همین میز
فقط این روزها جایت خالی است

#محمد بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گل بهار ؛
اینجا خیالت
هر شب به من سر می زند
او گاهی با من خوب است
گاهی هم میان قدم زدن
دست هایم را رها می کند و
محو می شود
گاهگاهی هم قهر می‌کند‌ و تنهایم می‌گذارد
گل بهار،
من خیالت را دوست ندارم
#من_دلتنگ_روی_ماه_تـــو_هستم...

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تما شعرها
به نقطه چین ختم می شوند...
عشق های چند روزه هم
آنچنان زیاد شده اند
که می شود آنها را از کف خیابان جمع کرد
می ترسم گل بهار...
می ترسم
از آن روزی
که جنگیدن و
انتظارم به پایان رسد
اما از عشق #تــــو
جز چند نقطه چیزی نمانده باشد...

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نمی دانم عشق چیست
اصلا نمی دانم
تو کجای این فاصله ها هستی
فقط می دانم
#تـღـو
در این دنیا نفس می کشی
و من
بخاطر وجود
#تـღـو
زندگی را دوست دارم....


#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در خیالم با دلت گفتگو کردم
چند جمله
از روزهای بودنت گله کردم
چند کلمه هم از نبودن های تو...
راستی تا یادم نرفته ،
یادت که هست
اشک های من می ریخت پشت رفتنت...
خواستم بگویم
هنوزم چشمه ی
جوشان چشم من در نبود تو تر است...

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من نمی دانم
بعد از
#تـღـو
دنیا چه رنگی خواهد بود
حتی فکر نکنم آفتاب طلوع کند
ستاره ها بدرخشند
یا ماه وسط آسمان خودنمایی کند...
اما شک ندارم
بعد از
#تـღـو آخر الزمان من است...
هیچ‌ چیزی سرجای خودش نخواهد بود

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گل بهار ...
آفتاب طلوع کرده ،
بهار از راه رسیده ،
جشن گنجشک ها هم به راه است...
من نمی فهمم...؟
وقتی تـღـو نیامده ای
چگونه همه ی این اتفاق ها افتاده است...

#محمد_بشیرے


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من صدای نفست را
از پای #خیــــال حس می کنم
و صدای جانمت را از گلوی باد
من نگاهت را که در ماه می افتد می بینم
و برای امشبم ای کاشی نمی مانَد

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#تـــــو می روی ،
شعر می رود
شور می رود
تمام غزل های عاشقانه می رود

#تــو  می روی ،
ماه می رود
خورشید می رود
تمام لحظه های با تو بودن می رود

#تـــو می روی
عشق می رود
روح می‌رود
تمام زندگی ام به همراه تو می رود

#تـــو می روی ،
قلب می رود
جان می رود
تمام جهانم به همراه تو می رود

#تـــو می روی و
تمام من پشت سرت می دود
چشم می دود
جان می دود
تمام وجودم ،
#به_دنبال_تو_می_دود
و فقط جسمم کنار خاطراتمان تنها می ماند

#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀