💖کافه شعر💖
2.2K subscribers
4.21K photos
2.74K videos
11 files
889 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
یک زمان تنها بمانی تو ز خلق
در غم و اندیشه مانی تا به حلق

این تو کی باشی که تو آن اوحدی
که خوش و زیبا و سرمست خودی

#مثنوی_مولانا
_دفتر_چهارم
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایم
همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم

کار از تو می‌رود مددی ای دلیل راه
کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم

گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست
نقش غلط مبین که همان لوح ساده‌ایم

#حضرت_حافظ

🎙#رضا_ماد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زمانی که عشق بر روح و جانت غلبه میکند و دست های  دلتنگی دور از نوازش دستان ِ معشوق آغوش می گشاید
صدای ِ تیک تاک ِ ثانیه ها و دقایق انتظار از ضربه های مهیب دشنه بر قلب سخت تر میشود
فاصله ها در کمند کشمکش خیال بسان آهنی گداخته نشان از داغ اندوه بر بغض حنجره می اندازد
و رد اشک چون جویباری تر می کند ترکهای از غصه نشسته بر دل را .....؛؛
افکار عاشقانه های تلخ
مرا در حفره ی تنگ ِ انزوا احاطه می کنند
و با تیر های آتشین درد
بر پیکر اندوهگینم زخم می زنند
تنها و سرسپرده بی هیچ راه گریزی
در میانه ی ابهام و آشفتگی جنون عشق را تجربه میکنم ...!!


#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تپش تپش تپشِ قلب من به خاطر توست
به شوقِ بودن تو، نبضِ دل تپیدنی است

اگر مدد بکند دستِ پُرسخاوت عشق
به دست گرم تو، دستان من رسیدنی است

بمان کنار من و شادی جهانم باش
بمان که با تو غم از بامِ دل پریدنی است...

#حسین_فروتن

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنان در آغوشم بگیر
که تکه تکه هایم
دوباره تنی واحد شوند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از خطبه و خطابه، غزل، پر بها تر است
زیرا به دل نشسته و، دل، با وفا تر است

خون گشته است اگر دل سنجاقک چمن
بر خار، خنده اش به خدا، دلگشا تر است

هرچند های و هوی هوا، بیش تر شده
باران، به خاک اهل صفا، مبتلا تر است

هی گفته اید دین و، بدین سان که گفته اید
کفرش در آمده ست و به کفر آشنا تر است

مانند غنچه، هیچ نگوییم با غبار
آری‌؛ سکوت غنچه، کلامی رسا تر است

#محمدعلی_رضاپور (مهدی)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زندگی یعنی #من
زندگی یعنی #تو
لذت دیدن و بوییدن گل در دل روز،
آسمانی است
پر از بارش #عشق
در دلِ گرم زمین
تو‌خودت می دانی
کارم آموختن #احساس است
خط زدن برهمهٔ زشتی ها!
آرزویم آن است
مهربان تر،
#عاشق
بی ریا
قدرشناسانه نگاهش بکنیم !
رنگ امیدزنیم دنیا را
پس بیا
#لحظه را #قدر بدان
کسی از ثانیهٔ دیگرمان
آگه نیست
#عشق در #قلب همه جا دارد!

#فریبا_قربان_کریمی
‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


در ثانیه های بی قراری
در خلوت خیال
به ناخوداگاه سفری می کنم
میان مردمک نگاه خود
در عمق چشمهایم می نشینم
خنده بر لب می نشانم
خورشید از روبرو تابیده می شود
نگاهم را برمی گردانم
به چرخش در سرسرای سینه
سایه ای را دنبال می کنم
روسری بر باد می دهم
گیسوانم را به تار انگشتانم می نوازم
به آهنگ برخواسته از موج موهایم
آواز پریدن را می خوانم
می ایستم
نگاه می کنم
پرواز کردن بال می خواهد
دست می کشم بر روی شانه هایم
می گویم
می خوانم
"مرا پریدن از این خواستن ها بالاتر است اما
به شانه هایم جز این پر ، دگر پری نمی بندم...


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"هر چه با بوسه نمک گیرم کنی، قهرم که قهرم!!
با خودت بی وقفه درگیرم کنی ، قهرم که قهرم!!!

بر سرامیکی خنک دیوانه بازی قلقلک ، یا
با پر بالش پری زیرم کنی، قهرم که قهرم!

پشت خواهم کرد اصلا ، تا بفهمی قهر چیست..
با دو تا بازو‌ که زنجیرم کنی قهرم که قهرم

روح سرگردان شدی، زل میزنی در چشمایم ؟!
چون که میخواهی که تسخیرم کنی قهرم که قهرم

فکر کردی می‌شود با یک غزل از شهریار
ساده حتما تحت تاثیرم کنی ؟! قهرم که قهرم

با غریبان هرگز این لبخند ها جایز نبود
تا مرا این گونه دلگیرم کنی قهرم که قهرم

#میترا طباطبایی نیا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

ديگر از من
حرفی از اندوهِ آدمی نخواهی شنيد،
می‌روم کنج خاموشِ همين خانه می‌نشينم
و فقط از پشت پرده به دريا نگاه می‌کنم،
ببينم شما چه خوابی از چراغ و ستاره
برای شب غمگينِ آسمان ديده‌ايد!

شما نمی‌دانيد
ما بی‌چراغ و ستاره چه می‌کشيم!
صحبت‌هاتان البته آشنای آدميان است
اما آوازهای آسوده‌ی شما
هيچ دل و دستی را
به رويای نان و نمازِ علاقه دعوت نمی‌کند.

باشد،
ديگر از من
حرفی از اندوهِ آدمی نخواهيد شنيد!

#سیدعلی_صالحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقصان شده پروانه و سبزه تر توست
سنبل به کف آیینه ، تماشاگر توست

در حال و هوای صبح زیبای بهار
هر گل که شکفته شعری از دفتر توست


#شهراد_میدری
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

در سیطره ی چشمان گیرایت
عاشقانه هایم را
ترانه ی قلبت خواهم ساخت
و زیباترین ملودی عشق را
با پروانگی دلم 
بی هراس از مرگ و زندگی
به آغوشت خواهم نواخت
تا آسمان را بکوبی
ڪوهها را به سجده درآوری
ققنوس شوی
سوار بر بال آرزوها
اعتماد دستانت در دل رویا
حتم یقین
طلوع عشق را با نسیم پاییزی
بر قلبم بوسه باران می کنی

#ثریا_شجاعی_اصل


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم شما عزیزان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دو چشمت از عسل لبریز و لب‌هایت شکر دارد
بیا، هر چند می‌گویند: شیرینی ضرر دارد

زدم دل را به حافظ، دیدم او امشب برای من -
"لبش می‌بوسم و در می‌کشم می" در نظر دارد

پریشان است و افسون و هوس در چشم او جمع است
پری‌‌رو از پریده‌ رنگ آخر کِی خبر دارد؟

اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است
کمر چون مو ندارد او، ولی مو تا کمر دارد

لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نرم را آمیخته با خیر و شــر دارد

به یاد اولین بیت از کتابِ خواجه افتادم
شروعِ عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد

#بهمن_صباغ_زاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

من هرگز
چیز دندان گیری از این جهان نخواسته ام
فقط گاهی فرصتی کوتاه
تا به یاد آورم زندگی
تا کجا میتواند زندگی باشد !
همین است
که من هیچ نخواسته ام از این جهان
جز اندکی آرامش
بلکه برگردم پیش خودم
و به یاد بیاورم
اینجا کجاست
من کیستم
و این جهان بیهوده
از جان من چه میخواهد !؟
بعضی ها چرا این همه بی انصاف اند ..!



#سیدعلی_صالحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصّه‌ی دل‌کندنت امان مرا

قبول کن که مخاطب‌پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا

گذشتی از من و شب‌های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا

سریع پیر شدم آن‌چنان‌که آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا

به فکر معجزه‌ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا

نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دَم بگیر جان مرا

تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ‌تر از این مکن دهان مرا

چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا

تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا


#امید_صباغ_نو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خوشا به حال تو ای دل، سرِ سفر داری
همیشه در تب و تابی رهِ گذر داری

منِ اسیریِ این خاک را رهایی ده
بگیر دستِ من امشب که همسفر داری

عجیب بر منِ خاموش و بیقراری تو
مرا خبر کن از آنچه تو هم خبر داری

پرنده های مهاجر تو را خبر دارند
از آسمان تو بگو، ای که بال و پر داری

به جشنواره ی غمها به شب نشینی عشق
ببَر مرا که حضوری تو معتبر داری

همیشه بشکن و بشکن ز خانه ات برپاست
به یُمن نغمه ی شورت، چه شور و شر داری

بیا، مرا تو ز من، ای همه تو، من ! بِرَهان
که آشنایِ منی، حال من خبر داری

#قاسم_یوسفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM