ای موسی ما به طور سینا رفتی
وز ظاهر ما و باطن ما رفتی
تو سرد نگشتهای از آن گرمیها
چون سرد شوی که سوی گرما رفتی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۶
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وز ظاهر ما و باطن ما رفتی
تو سرد نگشتهای از آن گرمیها
چون سرد شوی که سوی گرما رفتی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۶
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری
باری میکن به مفلسی اقراری
اینک در او دست به دریوزه برآر
درویش ز دریوزه ندارد عاری
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باری میکن به مفلسی اقراری
اینک در او دست به دریوزه برآر
درویش ز دریوزه ندارد عاری
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است
وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر سبلت و ریش خویشتن خندیده است
وانکس که ترا ز خود قیاسی گیرد
آن مسکین را چه خارها در دیده است
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر ما رقم خطا پرستی همه هست
بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست
ای دوست چو از میانه مقصود توئی
جای گله نیست چون تو هستی همه هست
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۲۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست
ای دوست چو از میانه مقصود توئی
جای گله نیست چون تو هستی همه هست
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۲۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مستم ز می عشق خراب افتاده
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۶۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۶۴۳
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۳۲۱
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۳۲۱
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مائیم که تا مهر تو آموختهایم
چشم از همه خوبان جهان دوختهایم
هر شعله کز آتش زنهٔ عشق جهد
در ما گیرد از آنکه ما سوختهایم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۳۲۱
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم از همه خوبان جهان دوختهایم
هر شعله کز آتش زنهٔ عشق جهد
در ما گیرد از آنکه ما سوختهایم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۳۲۱
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میپنداری که از غمانت رستم
یا بیتو صبور گشتم و بنشستم
یارب مرسان به هیچ شادی دستم
گر یک نفس از غم تو خالی هستم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۳۵۷
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا بیتو صبور گشتم و بنشستم
یارب مرسان به هیچ شادی دستم
گر یک نفس از غم تو خالی هستم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۳۵۷
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای کاش که من بدانمی کیستمی
در دایرهٔ حیات با چیستمی
گر پنبهٔ غفلتم نبودی در گوش
بر خود به هزار دیده بگریستمی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۰
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دایرهٔ حیات با چیستمی
گر پنبهٔ غفلتم نبودی در گوش
بر خود به هزار دیده بگریستمی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۰
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای آنکه غلام خسرو شیرینی
با عشق بساز گر حریف دینی
پیوسته حریف عشق و گرمی میباش
تا عاشق گرم از تو برد عنینی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۶۹۹
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با عشق بساز گر حریف دینی
پیوسته حریف عشق و گرمی میباش
تا عاشق گرم از تو برد عنینی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۶۹۹
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای بیخبر از مغز شده غره بپوست
هشدار که در میان جانداری دوست
حس مغز تنست و مغز حست جانست
چون از تن و حس و جان گذشتی همه اوست
#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هشدار که در میان جانداری دوست
حس مغز تنست و مغز حست جانست
چون از تن و حس و جان گذشتی همه اوست
#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀