💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
با من چه کرده اند که بی آسمان شدم
بر من چه رفته است که آتش به جان شدم

با من چه کرده اید که این گونه بی خطر
کبریت نیم سوختهء شهرتان شدم

پا در هواتر از همهء قول و فعلتان
مضحک ترین پدیده ی مازندران شدم

می خواستم به دار شوم، باغبان نخواست
می خواستم درخت شوم، نردبان شدم

#علی_اکبر_یاغی_تبار

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
ﺁشفتگیِ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ
یعنی ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﺦ ﺯﺩﻩﻫﺎ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﻫﺮﭼﻴﺰ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺠﺎﺯﻡ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺩﺭﻣﺬﻫﺐ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺿﺎﺑﻄﻪای ﻧﻴﺴﺖ
ﻻﻣﺬﻫﺒﻴَﺶ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺁﻭﺍﺯ ﺳﻜﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﻢ، ﺗﺮﺟﻤﻪﺍﺵ ﻛﻦ
ﻧﺎﺯِ نفسی ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻞ ﻛﺮﺩﻧﺘﺎﻥ ﺯﻳﻨﺖ ﺍﻳﻦﺟﺎﺳﺖ
ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺑﺪبختی ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺯ ﺭﺃﺱ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺿُﻌَﻔﺎ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺗﺮﻣﺰ ﺑﺰﻥ ﺍی ﻟﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻴﭽﺎﺭگیِ ﻣﺎ
ﺍﺻﻼْ ﺑﻪ ﺗﻮی بیﺳﺮﻭﭘﺎ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺭﺩ

#علی_اکبر_یاغی_تبار

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
#علی_اکبر_یاغی_تبار یه بیتی داره که میگه:

«ما که دل کندیم از او دیگر چه فرقی میکند
با سگان زرد باشد یا شغالان سیاه؟»

به نظرم بهتره بعد تموم کردن هر نوع رابطه ای
این بیت رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم.


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
با من چه کرده اند که بی آسمان شدم
بر من چه رفته است که آتش به جان شدم

با من چه کرده اید که این گونه بی خطر
کبریت نیم سوختهء شهرتان شدم

پا در هواتر از همهء قول و فعلتان
مضحک ترین پدیده ی مازندران شدم

می خواستم به دار شوم، باغبان نخواست
می خواستم درخت شوم، نردبان شدم

#علی_اکبر_یاغی_تبار


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#علی_اکبر_یاغی تبار یه بیتی داره که میگه:

«ما که دل کندیم از او دیگر چه فرقی میکند
با سگان زرد باشد یا شغالان سیاه؟»

به نظرم بهتره بعد تموم کردن هر نوع رابطه ای
این بیت رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم..


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چقدر ساختگـــــی بود شعار من و تو
خاک عالم به سر قول و قرار من و تو

هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند
تُف به روی دل بی ایل و تبـار من و تو

گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم
آسمان نیــــز نشد آینــــه دار من و تو

حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم
آخرش نیـــــز نخوردند بــــه کــار من و تـــو

چقــــدر زود بریـدی و بـــــــه من بد کـردی
دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!

باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تــو

آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم
فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو

#علی_اکبر_یاغی_تبار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چقدر ساختگـــــی بود شعار من و تو
خاک عالم به سر قول و قرار من و تو

هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند
تُف به روی دل بی ایل و تبـار من و تو

گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم
آسمان نیــــز نشد آینــــه دار من و تو

حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم
آخرش نیـــــز نخوردند بــــه کــار من و تـــو

چقــــدر زود بریـدی و بـــــــه من بد کـردی
دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!

باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تــو

آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم
فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو

#علی_اکبر_یاغی_تبار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با تو ای آزاده‌یار از درد درمان ساختم
از شبی دل‌مرده صدها صبح خندان ساختم

از جماد و نامی و حیوان _نگویم بهتر است_
دودمان‌ها دود شد تا از تو انسان ساختم

از تو انسان ساختم تا با تو هم‌بالین... و آه
وصل را ترک ادب دیدم به هجران ساختم

از من و ده‌پشت من از شدت شرم حضور
استخوان‌ها گرد شد تا من به حرمان ساختم

گرده‌ی آن استخوان‌ها را که پامال تو شد
گرد کردم سرمه‌ی چشم غزالان ساختم

هر کجا اشکی به خاک افتاد من پرپرزنان
از همان یک قطره ده هنگامه طوفان ساختم

« از تحیر شش جهت بسته است بر من راه عشق »
از همین یک مصرع بیدل سه دیوان ساختم

من به فرمان تو از وصل تو رو گردان شدم
« آه عشق و آه عشق و آه »... من باران شدم


#علی_اکبر_یاغی_تبار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀