#تــــُو شبیه هیچکس نیستی
تو مثل حس خوبی
مثل یک لبخند ناب
شبیه یک دوست خوب
یک همدل و
همزبان خوب
تو مثل یک
موزیک بیکلام رویایی هستی
مثل یک دستان نوازشگر
اما حیف ،
وقت آن رسیده
دامن زرد و
نارنجی ات را جمع کنی و
موهایت را تلخ ببافی و
برای مدتی سفر کنی،...
سفرت سلامت پاییز جان
منتظرت می مانیم....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو مثل حس خوبی
مثل یک لبخند ناب
شبیه یک دوست خوب
یک همدل و
همزبان خوب
تو مثل یک
موزیک بیکلام رویایی هستی
مثل یک دستان نوازشگر
اما حیف ،
وقت آن رسیده
دامن زرد و
نارنجی ات را جمع کنی و
موهایت را تلخ ببافی و
برای مدتی سفر کنی،...
سفرت سلامت پاییز جان
منتظرت می مانیم....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر عصر
میز را دو نفره می چینم
موهایت را
از جلوی
چشمانت جمع می کنم
گل سرت را کنار موهایت می زنم
و تا ساعت ها
با #تـــو حرف می زنم
اما کاش ،
تو هم با من حرف می زدی...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میز را دو نفره می چینم
موهایت را
از جلوی
چشمانت جمع می کنم
گل سرت را کنار موهایت می زنم
و تا ساعت ها
با #تـــو حرف می زنم
اما کاش ،
تو هم با من حرف می زدی...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که می توانم
بعد از سالها
و تمام
با یک
بگذریم ، ...
حال خودت چگونه است .
فراموش کنم ...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤❤
خواستم
لحظه های
بی تو بودن را از زندگی ام جدا کنم...
اما نشد ،
چون
#تـــو در بود و نبودت
در تمام ثانیه ها زندگی ام کنار منی....
#محمـد_بشیرے
#شبتون_عاشقانه_رفقا❤😊
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواستم
لحظه های
بی تو بودن را از زندگی ام جدا کنم...
اما نشد ،
چون
#تـــو در بود و نبودت
در تمام ثانیه ها زندگی ام کنار منی....
#محمـد_بشیرے
#شبتون_عاشقانه_رفقا❤😊
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کسی چه می داند
شاید روزی تنوانستند
تمام جانم هایی را که در جواب
صدا زدن های
خیالی #تــــــــــو گفته ام ضبط کنند
آن وقت می فهمی ،
چقدر
#جانـــــــم را
#فــــــــــدای
صداهایی که نزده ای کرده ام....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاید روزی تنوانستند
تمام جانم هایی را که در جواب
صدا زدن های
خیالی #تــــــــــو گفته ام ضبط کنند
آن وقت می فهمی ،
چقدر
#جانـــــــم را
#فــــــــــدای
صداهایی که نزده ای کرده ام....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوابم نمی برد
چشمانم تمام خیابان هایی را که
به تو ختم می شدند
مثل برق و باد طی میکرد
شب مثل همیشه بود آرام و دوست داشتنی
من در پی ستاره ی خود بودم
که برق چشمانت
مثل شهاب سنگی
به سرعت از نگاهم گذشت
و تمام برگه های خاطرات را زیر و کرد
آخرین سکانس عشق روبرویم نشست
و چشمانم پشت قدم های رفتنت
سیاهی رفت
تا اینکه عشق در فضایی آرام جان داد...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمانم تمام خیابان هایی را که
به تو ختم می شدند
مثل برق و باد طی میکرد
شب مثل همیشه بود آرام و دوست داشتنی
من در پی ستاره ی خود بودم
که برق چشمانت
مثل شهاب سنگی
به سرعت از نگاهم گذشت
و تمام برگه های خاطرات را زیر و کرد
آخرین سکانس عشق روبرویم نشست
و چشمانم پشت قدم های رفتنت
سیاهی رفت
تا اینکه عشق در فضایی آرام جان داد...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلبی شکسته است
دردی نهفته است
#رویــای_دیدنت ؟
او جان سپرده است
اینجا تمام شهر
#از_یاد_برده_است
روزی کنار من عشقی نشسته بود....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دردی نهفته است
#رویــای_دیدنت ؟
او جان سپرده است
اینجا تمام شهر
#از_یاد_برده_است
روزی کنار من عشقی نشسته بود....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب هایم چگونه گذشت
ثانیه هایی که کنار خیالاتم نمی گذشت
چرا نپرسیدی،؟
مگر تو عشق را لمس نکرده بودی
مگر ندیده بودی که اشک من می ریخت
#تــو_بگو...؟
جان من به زیر پای که می رفت...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ثانیه هایی که کنار خیالاتم نمی گذشت
چرا نپرسیدی،؟
مگر تو عشق را لمس نکرده بودی
مگر ندیده بودی که اشک من می ریخت
#تــو_بگو...؟
جان من به زیر پای که می رفت...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو قسمتی از دلم را قیچی
کرده ای
و قسمتی از زندگی ام را
بریده ای
تو روحم را چنگ زده ای
جانم را زخمی کرده ای
و روزهای زیادی از گذشته ام
را نابود
تو قلبم را پاره پاره کرده ای
و احساساتم را زخمی
و همه ی آنها را بهمراه خود
برده ای
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کرده ای
و قسمتی از زندگی ام را
بریده ای
تو روحم را چنگ زده ای
جانم را زخمی کرده ای
و روزهای زیادی از گذشته ام
را نابود
تو قلبم را پاره پاره کرده ای
و احساساتم را زخمی
و همه ی آنها را بهمراه خود
برده ای
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
پشتِ پرچین شب
یک نفر
هست که مرا می خواند
یک نفر ،
که مو به رخسار پریشان کرده
شعر حافظ ز گلو سر داده
شمعی از عمق وجودش آتش زده است
عشق را زمزمه کرده است
وقت تنگ است و خیال آشفته
تند باید دوید
#پی_آن_مـــوی ،
که به رخسار آشفته است
پی آن زمزمه ی ناب ،
تا شب اینجاست و
خدا شمعی از ماه روشن کرده
تند باید دوید...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پشتِ پرچین شب
یک نفر
هست که مرا می خواند
یک نفر ،
که مو به رخسار پریشان کرده
شعر حافظ ز گلو سر داده
شمعی از عمق وجودش آتش زده است
عشق را زمزمه کرده است
وقت تنگ است و خیال آشفته
تند باید دوید
#پی_آن_مـــوی ،
که به رخسار آشفته است
پی آن زمزمه ی ناب ،
تا شب اینجاست و
خدا شمعی از ماه روشن کرده
تند باید دوید...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀