عشق من،
ما همدیگر را تشنه یافتیم
و سرکشیدیم هر آنچه که آب بود و خون،
ما همدیگر را گرسنه یافتیم
و یکدیگر را به دندان کشیدیم،
آنگونه که آتش میکند
و زخم بر تنمان میگذارد.
اما در انتظار من بمان،
شیرینی خود را برایم نگهدار.
من نیز به تو
گل سرخی خواهم داد....
#پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما همدیگر را تشنه یافتیم
و سرکشیدیم هر آنچه که آب بود و خون،
ما همدیگر را گرسنه یافتیم
و یکدیگر را به دندان کشیدیم،
آنگونه که آتش میکند
و زخم بر تنمان میگذارد.
اما در انتظار من بمان،
شیرینی خود را برایم نگهدار.
من نیز به تو
گل سرخی خواهم داد....
#پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طرح اندام تو انگیزهی معماریها ست
دلت آیینهی ایوان طلا کاریها ست
باید از دور به لبخند تو قانع باشم
اخم تو عاقبت تلخ طمعکاریها ست
جای هر دفتر شعری که در آن نامت نیست
توی تاریکترین گوشهی انباریها ست
نفس بادِ صبا مشکفشان هم بشود
باز بوی خوش تو رونق عطاریها ست
با تو خوشبختترین مرد جهان خواهم شد
گر چه این خواستهی قلبی بسیاریها ست
گــاه آرامـم و گاهی نگران، دنیایم
شرح آشفتهای از مستی و هشیاریها ست
نیمهی خالی لیوان مرا پُر نکنید
دل من عاشق اینگونه گرفتاریها ست
#رضا_نیکوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلت آیینهی ایوان طلا کاریها ست
باید از دور به لبخند تو قانع باشم
اخم تو عاقبت تلخ طمعکاریها ست
جای هر دفتر شعری که در آن نامت نیست
توی تاریکترین گوشهی انباریها ست
نفس بادِ صبا مشکفشان هم بشود
باز بوی خوش تو رونق عطاریها ست
با تو خوشبختترین مرد جهان خواهم شد
گر چه این خواستهی قلبی بسیاریها ست
گــاه آرامـم و گاهی نگران، دنیایم
شرح آشفتهای از مستی و هشیاریها ست
نیمهی خالی لیوان مرا پُر نکنید
دل من عاشق اینگونه گرفتاریها ست
#رضا_نیکوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صفاگستر نسیم صبحگاهی
به رقص آورده گل های پگاهی
بخند ای آفتاب و روشنی بخش
بمیر ای جغد شب از رو سیاهی
#سلمان_هراتی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به رقص آورده گل های پگاهی
بخند ای آفتاب و روشنی بخش
بمیر ای جغد شب از رو سیاهی
#سلمان_هراتی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی کنارم هستی و من را نمیبوسی
توهین به دنیا میکنم با فحش ناموسی
مانند هر پیری که میبیند تو را در شهر
ترسم نماند در دلم جز آه و افسوسی
پیچیده مثل شعر #صائب میشوی گاهی
گاهی شبیه شعر #سعدی سهل و ملموسی
در شعرهای قوم لُر بسیار آوررند
تشبیه بالای تو را با برنوی روسی
ای کاش میدیدی که من ،در مشهد عشقت
آورده بودم بالهایم را به پابوسی
غم از در و دیوار قلبم میرود بالا
پایین کشیده پرچمم را بُغض منحوسی
از داغ عشق و عاشقی مردند اجدادم
جا مانده از آنها برایم درد موروثی
باور کن این را آخر دنیاست ،محبوبم
وقتی کنارم هستی و من را نمیبوسی
#احمد_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
توهین به دنیا میکنم با فحش ناموسی
مانند هر پیری که میبیند تو را در شهر
ترسم نماند در دلم جز آه و افسوسی
پیچیده مثل شعر #صائب میشوی گاهی
گاهی شبیه شعر #سعدی سهل و ملموسی
در شعرهای قوم لُر بسیار آوررند
تشبیه بالای تو را با برنوی روسی
ای کاش میدیدی که من ،در مشهد عشقت
آورده بودم بالهایم را به پابوسی
غم از در و دیوار قلبم میرود بالا
پایین کشیده پرچمم را بُغض منحوسی
از داغ عشق و عاشقی مردند اجدادم
جا مانده از آنها برایم درد موروثی
باور کن این را آخر دنیاست ،محبوبم
وقتی کنارم هستی و من را نمیبوسی
#احمد_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو شاید، من ولی، از یاد تو غفلت نمیکردم
برای دوستی با غیر تو، رغبت نمیکردم
هزاران بار سویت آمدم، چون موج و برگشتم
برای گفتن حرف دلم، جرأت نمیکردم
به جمع دردهایم درد عشق افزوده کِی میشود
اگر آن روز در چشمان تو دقت نمیکردم
چنان در گیر و دار عشق افتادم، کی بیاغراق
برای هیچ کار دیگری فرصت نمیکردم
از او با دیگران چیزی نمیگفتم، من از غیرت
چنان دیوانهها، جز با خودم، صحبت نمیکردم
#محمد_عزیزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای دوستی با غیر تو، رغبت نمیکردم
هزاران بار سویت آمدم، چون موج و برگشتم
برای گفتن حرف دلم، جرأت نمیکردم
به جمع دردهایم درد عشق افزوده کِی میشود
اگر آن روز در چشمان تو دقت نمیکردم
چنان در گیر و دار عشق افتادم، کی بیاغراق
برای هیچ کار دیگری فرصت نمیکردم
از او با دیگران چیزی نمیگفتم، من از غیرت
چنان دیوانهها، جز با خودم، صحبت نمیکردم
#محمد_عزیزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تپش تپش تپشِ قلب من به خاطر توست
به شوقِ بودن تو، نبضِ دل تپیدنی است
اگر مدد بکند دستِ پُرسخاوت عشق
به دست گرم تو، دستان من رسیدنی است
بمان کنار من و شادی جهانم باش
بمان که با تو غم از بامِ دل پریدنی است...
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به شوقِ بودن تو، نبضِ دل تپیدنی است
اگر مدد بکند دستِ پُرسخاوت عشق
به دست گرم تو، دستان من رسیدنی است
بمان کنار من و شادی جهانم باش
بمان که با تو غم از بامِ دل پریدنی است...
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به وسوسه ی عشق
قلم بدست می گیرم
می نویسم....!
به اندازه ی تمام دلتنگی هایم
چشمان دلتنگم می بارد
قلم لای دفتر و کاغذ می لرزد
دفترم خیس
دلم لرزان
هستی ام خزان
درون اندیشه ام با یاد
لب و گیسویت
به سر سخن دارم
این بار به هق هق قلم می نویسم
عشق تو بود و نبودم
حسود این نگاهم
دلارام...!
عشق تو را به گنجی گران دارم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلم بدست می گیرم
می نویسم....!
به اندازه ی تمام دلتنگی هایم
چشمان دلتنگم می بارد
قلم لای دفتر و کاغذ می لرزد
دفترم خیس
دلم لرزان
هستی ام خزان
درون اندیشه ام با یاد
لب و گیسویت
به سر سخن دارم
این بار به هق هق قلم می نویسم
عشق تو بود و نبودم
حسود این نگاهم
دلارام...!
عشق تو را به گنجی گران دارم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شـرر عـشق بـه جـان آمــد و مـا دود شـدیـم
درسی از عشـق نفـهـمیده و مـردود شـدیـم
دل بـه دریــای خیـالی زده بــا حـســرت و آه
تـا که در مـوج جنـون یـکسره مفـقـود شدیم
بــا یـکی ســاغــر مــستــانــه و نــاز نـگــهت
بــر در میکــده ی عشـق تـو مشـهـود شـدیـم
از هـمان روز کـه در کوی تـو سـاکن شده ایم
از نــگاه هـمـه گان یکـسـره مطــرود شــدیم
چشــم دل بـر گـذر ثــانیـه هـا دوختـــه بـود
نــا گه از آمـدنــت والـه و خـشنــود شــدیـم
در پی وصــل تــو با حـال پـریشـان و حـزین
دل بـه دریـا زده تــا سـاحـل غـم رود شـدیم
کعبــه ی عشـق هــمـه چهــره ی زیـبا تو بود
تـا فــراســوی رخت در پی مقـصـود شـدیـم
گر چـه دیـوانـه ی آن چشـم خمـار تو شدیم
درهم آغوشی شب پیش توچون عود شدیم
شــرری از نـگـهش بـا دل "نـاصـح" چه نـکرد
تـا که باغمـزه ی او هرچه که فـرمود شـدیم
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درسی از عشـق نفـهـمیده و مـردود شـدیـم
دل بـه دریــای خیـالی زده بــا حـســرت و آه
تـا که در مـوج جنـون یـکسره مفـقـود شدیم
بــا یـکی ســاغــر مــستــانــه و نــاز نـگــهت
بــر در میکــده ی عشـق تـو مشـهـود شـدیـم
از هـمان روز کـه در کوی تـو سـاکن شده ایم
از نــگاه هـمـه گان یکـسـره مطــرود شــدیم
چشــم دل بـر گـذر ثــانیـه هـا دوختـــه بـود
نــا گه از آمـدنــت والـه و خـشنــود شــدیـم
در پی وصــل تــو با حـال پـریشـان و حـزین
دل بـه دریـا زده تــا سـاحـل غـم رود شـدیم
کعبــه ی عشـق هــمـه چهــره ی زیـبا تو بود
تـا فــراســوی رخت در پی مقـصـود شـدیـم
گر چـه دیـوانـه ی آن چشـم خمـار تو شدیم
درهم آغوشی شب پیش توچون عود شدیم
شــرری از نـگـهش بـا دل "نـاصـح" چه نـکرد
تـا که باغمـزه ی او هرچه که فـرمود شـدیم
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمان مرا به راه مگذار
در سینه، چراغِ آه مگذار
این برکهی از نفس تهی را
هم تشنهی روی ماه مگذار
بوسیدن او اگر حرام است
ما را تهی از گناه مگذار!
جانکاهتر از غمت ندیدم
آتش به کنار کاه مگذار
گفتی که بمیرم، او میآید
ای عشق! سرم کلاه مگذار...
#احمد_پروین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در سینه، چراغِ آه مگذار
این برکهی از نفس تهی را
هم تشنهی روی ماه مگذار
بوسیدن او اگر حرام است
ما را تهی از گناه مگذار!
جانکاهتر از غمت ندیدم
آتش به کنار کاه مگذار
گفتی که بمیرم، او میآید
ای عشق! سرم کلاه مگذار...
#احمد_پروین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر چه از اهل جهان روى نهان ساخته اى
روشن از پرتو خود روى جهان ساخته اى
دیدن طلعت تو روى جهان بین خواهد
که جهانى به سوى خود نگران ساختهاى
آنچه پیداست به چشم تو نهانست ز ما
و آنچه پنهان بود از ما تو عیان ساختهاى
#صادق_سرمد
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روشن از پرتو خود روى جهان ساخته اى
دیدن طلعت تو روى جهان بین خواهد
که جهانى به سوى خود نگران ساختهاى
آنچه پیداست به چشم تو نهانست ز ما
و آنچه پنهان بود از ما تو عیان ساختهاى
#صادق_سرمد
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای کاش که من بدانمی کیستمی
در دایرهٔ حیات با چیستمی
گر پنبهٔ غفلتم نبودی در گوش
بر خود به هزار دیده بگریستمی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۰
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دایرهٔ حیات با چیستمی
گر پنبهٔ غفلتم نبودی در گوش
بر خود به هزار دیده بگریستمی
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۵۰
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 آهنگ جدید فرزاد فرخ - عشق معصومانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیستیم از دوریات با داغ حرمان، نیستیم
دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
گرچه از دل میرود عشق بهجانآمیخته
با وجود این وداع صعب، گریان نیستیم
گو جراحت کهنه شو، ما از علاج آسودهایم
درد گو ما را بکش، در فکر درمان نیستیم
آنچه ما را خوار میکرد آن محبت بود و رفت
گو به چشم آن مبین ما را که ما آن نیستیم
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست
طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم
یوسف دیگر بهدست آریم وحشی، قحط نیست
ما مگر در مصر، یعنی شهر کاشان نیستیم؟
#وحشی_بافقی
آنچه ما را خوار میکرد آن محبت بود و رفت...😊
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم
گرچه از دل میرود عشق بهجانآمیخته
با وجود این وداع صعب، گریان نیستیم
گو جراحت کهنه شو، ما از علاج آسودهایم
درد گو ما را بکش، در فکر درمان نیستیم
آنچه ما را خوار میکرد آن محبت بود و رفت
گو به چشم آن مبین ما را که ما آن نیستیم
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست
طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم
یوسف دیگر بهدست آریم وحشی، قحط نیست
ما مگر در مصر، یعنی شهر کاشان نیستیم؟
#وحشی_بافقی
آنچه ما را خوار میکرد آن محبت بود و رفت...😊
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون پرتو خویش، مهرِ تابان
برگیرد از این سرای غمناک،
جز ظلمت و تیرگی چه مانَد
در خانهی باد و تودهی خاک؟
ای ذات تو خارج از تصوّر
ای معرفت تو فوق ادراک
ای ماه و خورت دو بنده بر در
وی درگه تو فراز افلاک
من از تواَم و تو گر نبودی
«آزاد» نبود و نیست، لَولاک...
#آزاد_همدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون پرتو خویش، مهرِ تابان
برگیرد از این سرای غمناک،
جز ظلمت و تیرگی چه مانَد
در خانهی باد و تودهی خاک؟
ای ذات تو خارج از تصوّر
ای معرفت تو فوق ادراک
ای ماه و خورت دو بنده بر در
وی درگه تو فراز افلاک
من از تواَم و تو گر نبودی
«آزاد» نبود و نیست، لَولاک...
#آزاد_همدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دایره مشڪی چشم هايت
اقیانوسی ست زلال و پاک
به بیڪرانگیِ زیبایِ هفت آسمان
و نگاه من ...
شناگریست رها شده
در دریایِ چشمانت
ڪه رهایِ رها!! بال میگشایم
در سمفونیِ آغوشت ...
در هلالِ فیروزه ای نگاهت حل
و در اقیانوس نگاهت شنا میڪُنم
تا ذره ذره عشقت را
بر زبانت جاری سازی!!
ساحل شبانه ...
از سینه دریایی وجودت را
بر عاشقانهٔ زندگی ام جاری سازی
تا در ثنای چشمانم !
بسُرایی مثنویِ عاشقانه ات را
و در سپيدیِ چشمانم
قلم زنی با مژگان بلندم
نگاه لبریز از احساس عاشقانه ام را
و دوستت دارمی بی تڪرار بگویی
برای بی قراری هایِ قلبم ...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اقیانوسی ست زلال و پاک
به بیڪرانگیِ زیبایِ هفت آسمان
و نگاه من ...
شناگریست رها شده
در دریایِ چشمانت
ڪه رهایِ رها!! بال میگشایم
در سمفونیِ آغوشت ...
در هلالِ فیروزه ای نگاهت حل
و در اقیانوس نگاهت شنا میڪُنم
تا ذره ذره عشقت را
بر زبانت جاری سازی!!
ساحل شبانه ...
از سینه دریایی وجودت را
بر عاشقانهٔ زندگی ام جاری سازی
تا در ثنای چشمانم !
بسُرایی مثنویِ عاشقانه ات را
و در سپيدیِ چشمانم
قلم زنی با مژگان بلندم
نگاه لبریز از احساس عاشقانه ام را
و دوستت دارمی بی تڪرار بگویی
برای بی قراری هایِ قلبم ...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#شب_بخیر
شب بخیر ای عشق من ای غنچه ی بستان من ،
شب بخیر .. ای نور دیده ، ای شه و سلطان من ،
بهر تشریف خیالت جان و دل آماده است ...
جان فدای آن خیالت ... ای گل ریحان من ،
منکه معذورم خیالت خواب ما را برده است ...
ای مرا از خواب خوشتر ... ای امید جان من ،
من نیاسودم ز عشقت مستم و دیوانه ام ...
شب به خیر ای مستی من قصه ی هجران من ،
در تماشای تو هستم به تو می اندیشم ...
ای ز صد مهتاب خوشتر ، ای مَهِ تابان من ،
زان دو چشم خفته دارم صد هزاران خاطره ...
شب به خیر ، ای نعمت هستیِِّ بی پایان من
کاش بی روی تو یک لحظه نمی رفت ز عمر ...
ای بهشت و حور من ، ای کوثر رضوان من ،
خوبتر از تو کجا باشد ؟ ز خوبان خوبتر .
ای ز ماه هم خوشترین ، ای بهتر از خوبان من ،
فارغ از صد خانقاهم ، فارغ از ، دیر مغان ...
شب به خیر ای روشنی بخش همه ایمان من ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب بخیر ای عشق من ای غنچه ی بستان من ،
شب بخیر .. ای نور دیده ، ای شه و سلطان من ،
بهر تشریف خیالت جان و دل آماده است ...
جان فدای آن خیالت ... ای گل ریحان من ،
منکه معذورم خیالت خواب ما را برده است ...
ای مرا از خواب خوشتر ... ای امید جان من ،
من نیاسودم ز عشقت مستم و دیوانه ام ...
شب به خیر ای مستی من قصه ی هجران من ،
در تماشای تو هستم به تو می اندیشم ...
ای ز صد مهتاب خوشتر ، ای مَهِ تابان من ،
زان دو چشم خفته دارم صد هزاران خاطره ...
شب به خیر ، ای نعمت هستیِِّ بی پایان من
کاش بی روی تو یک لحظه نمی رفت ز عمر ...
ای بهشت و حور من ، ای کوثر رضوان من ،
خوبتر از تو کجا باشد ؟ ز خوبان خوبتر .
ای ز ماه هم خوشترین ، ای بهتر از خوبان من ،
فارغ از صد خانقاهم ، فارغ از ، دیر مغان ...
شب به خیر ای روشنی بخش همه ایمان من ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀