نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
.
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
.
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!
بمان که تازه بمانند زخمهای عمیق
بگیر دست مرا، عمقِ درد بسیار است
به استخاره میاندیش در نجات غریق
من از قبیلهی شعرم؛ سلوک من این است
مرا چه کار به مقصود قاطعانِ طریق؟
به آرزوی قبول تو شعر میگویم
اگر موافق طبعت شود، زهی توفیق
غزل به حرمت عشق تو زندهاست هنوز
چنان که آینه در موزههای عهد عتیق
مجال صبر ندارم، بیا که میخواهم
تو را ببینم و تنها بگویم از تو -رفیق!-
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بُگذر از این دشتِ گرگومیش، شتابان!
وقفه حرام است در مسیر بیابان
معرکهای را که جلوهگاه دَدان است
خواه بیابان بنام و خواه خیابان
لاشخوران در طوافِ قبلهی مرگاند
سر به سر سنگ مینهند عقابان
آه... که در دست روزگار، یکی شد
اوّل اردیبهشت و آخر آبان
بارش ابر بهار و سیل خزانی
فرق ندارد برای خانهخرابان
کفش و کلاهی نماندهاست، خدایا
کو اثری از درخت و شعلهی تابان؟
از که شکایت کنم که چرخ زمانه
هیچ نچرخد مگر برای جنابان!
عرصهی صحبت فراخ و حوصله تنگ است
بُگذر و بُگذار بُگذریم شتابان...!
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقفه حرام است در مسیر بیابان
معرکهای را که جلوهگاه دَدان است
خواه بیابان بنام و خواه خیابان
لاشخوران در طوافِ قبلهی مرگاند
سر به سر سنگ مینهند عقابان
آه... که در دست روزگار، یکی شد
اوّل اردیبهشت و آخر آبان
بارش ابر بهار و سیل خزانی
فرق ندارد برای خانهخرابان
کفش و کلاهی نماندهاست، خدایا
کو اثری از درخت و شعلهی تابان؟
از که شکایت کنم که چرخ زمانه
هیچ نچرخد مگر برای جنابان!
عرصهی صحبت فراخ و حوصله تنگ است
بُگذر و بُگذار بُگذریم شتابان...!
#یوسف_بینا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀