💖کافه شعر💖
2.25K subscribers
4.25K photos
2.77K videos
11 files
919 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دل مارا نزن اتش که خدایی هم هست
صاحب اتش دل صاحب آهی هم هست

خوبرویان جهان را که نقاب است به رخ
گاه گاهی ز پس پرده نگاهی هم هست

گر دل سنگ تو این شیشه دل را شکند
با دل شیشه سر سنگ به راهی هم هست

من که آشفته دل از شام فراق تو شدم
هجر را صبح وصالی گه وگاهی هم هست

غم دوری تو آن قدر سیه روزم کرد
تا بگویند که  بالای سیاهی هم هست

"سرخی رنگ شفق از دل درویشان است"
باید این کوه بدانست که کاهی هم هست

با کویر دل عارف کسی از آب نگفت
ورنه این خاک سزاوار گیاهی هم هست  

#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل مارا نزن اتش که خدایی هم هست
صاحب اتش دل صاحب آهی هم هست

خوبرویان جهان را که نقاب است به رخ
گاه گاهی ز پس پرده نگاهی هم هست

گر دل سنگ تو این شیشه دل را شکند
با دل شیشه سر سنگ به راهی هم هست

من که آشفته دل از شام فراق تو شدم
هجر را صبح وصالی گه وگاهی هم هست

غم دوری تو آن قدر سیه روزم کرد
تا بگویند که  بالای سیاهی هم هست

"سرخی رنگ شفق از دل درویشان است"
باید این کوه بدانست که کاهی هم هست

با کویر دل عارف کسی از آب نگفت
ورنه این خاک سزاوار گیاهی هم هست  

#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز حد گذشت تعدی، کسی نمی‌پرسد
حدود خانهٔ بی‌خانمان ما ز کجاست؟

چه شد که مجلس شورا نمی‌کند معلوم
که خانه، خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست؟

خراب مملکت از دست دزدِ خانگی است
ز دست غیر چه نالیم، هرچه هست از ماست!

#عارف_قزوینی       
📖 کلیات‌ دیوان‌ عارفقزوینی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گدای عشقم و سلطان حسن شاه من است
به حسن نیت عشقم خدا گواه من است

خیال روی تو در هر کجا که خیمه زند
ز بی قراریم آنجا قرارگاه من است

به محفلی که توئی صدهزار تیر نگاه
روانه گشته ولی کارگر نگاه من است

هزار برق نظر خیره سوی روی تو لیک
شعاع روی تو از پرتو نگاه من است


#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر چه پیر مغانم پیاله داد به دست
به عشوه مغبچه ام کرد مست و باده پرست

ز شیخ و خانقه و حور و روضه ام فارغ
مرا که پیر و جوانی چنین میسر هست

ببین بلندی چرخ برین و پستی خاک
نگون شدن چو نخواهی بساز خود را پست

خوشم ز مستی جام فنا به شکر همین
که نیستم ز می عجب و خود پرستی مست

بهر شکست که در زلف دلکش افکندی
هزار دل که درو بسته بود یافت شکست

دلا در آتش می سوز نقش هستی خویش
که هر کسی که نکرد این عمل ز خویش نرست

مده به رند خرابات عهد می ای شیخ
که قسمت این شده از ساقیان عهد الست

بیار باده بی اختیاری ای ساقی
که اختیار درین کارگه به دل نه نشست

وصال بایدت از خویش بگسل ای فانی
که هر که او ز خودی شد جدا باو پیوست


#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز : #محمدرضاشجریان
آهنگ : #عارف_قزوینی

رحم ای خدای دادگر کردی نکردی 
از ساخته های عارف قزوینی
رحم ای خدای دادگر کردی نکردی
ابقا به اعقاب قجر کردی نکردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا هجرت کشد آخر نهانی
خوش است آن مرگ از این زندگانی

تنم رنجور و جان بیمار، وقت است
اگر رحم آوری بر ناتوانی

به مرغان چمن گویند بر من
قفس تنگ است از بی‌همزبانی

تو در چاک گریبان صبح داری
در ازای شب هجران چه دانی

شکیبائی ز عشق از عقل دور است
کجا از گرگ می‌آید شبانی

برو پند جوانان گوی ناصح
که پیرم کرد عشق در جوانی

سگ کویت مرا پر کرد دنبال
چه می‌خواهد ز یک مشت استخوانی

به جز عارف جفا با کس نکردی
تو هم پیداست کز عاجز کشانی


#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم
آسمان، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم

مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید
بی پدر باشم اگر حرمت مادر نکنم

این توئی در بر من یا که بود خواب و خیال
که من از بخت خود این واقعه باور نکنم

سر از آن شب که ز بالین تو برداشته ام
خویش را در دو جهان با فلک همسر نکنم

نیست یکشب که من از حسرت چشمت تا صبح
متصل خون دل از دیده بساغر نکنم

شعله آه من آتش بجهان خواهد زد
ز آب چشم خود اگر روی زمین تر نکنم

خون من ریز میندیش تو از حشر که من
شکوه از دست تو غیر از تو به داور نکنم

#عارف_قزوینی
📙غزل شمارهٔ۱۷-مراد دل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به
دست بر منظرهٔ جان زده‌ای به به به

آفتاب از چه طرف سر زده امروز که سر
به من بی‌سر و سامان زده‌ای به به به

صف دل‌ها همه بر هم زده‌ای ماشاءاله
تا به هم آن صف مژگان زده‌ای به به به

صبح از دست تو پیراهن طاقت زده چاک
تا سر از چاک گریبان زده‌ای به به به

من خراباتیم از چشم تو پیداست که دی
باده در خلوت رندان زده‌ای به به به

تو بدین چشم گر عابد بفریبی چه عجب
گول صد مرتبه شیطان زده‌ای به به به

تن یک‌لایی من بازوی تو سیلی عشق
تو مگر رستم دستان زده‌ای به به به

بود پیدا ز تک و پوی رقیب این که تواَش
همچو سگ سنگ به دندان زده‌ای به به به

عارف این گونه سخن از دگران ممکن نیست
دست بالاتر از امکان زده‌ای به به به

#عارف_قزوینی
📙 تصنیف شمارهٔ ۱۸

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفته بودم به ره عشق تو دل خوش دارم


به‌جهنم که نشد، کار دگر خواهم کرد😊


ابوالقاسم #عارف_قزوینی

#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بُردند به سرقت همه سیم و زَرِ ایران

ما را نگذارند به یک خانه ی ویران
یا رب بِسِتان دادِ فقیران ز اَمیران...

#عارف_قزوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀