💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.44K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
این صدایی آشناست
می نویسد‌
بادل و چشم وقلم
عابر
#تنهایی است!
#عشق تو‌
برگ عبورش گشته است
غیر بی تابی نگردید حاصلش!
قاصد بارا‌ن بیا
نغمهٔ جانش شنو
یک
#نفس می ماند و
قلبی که فریادت زند.


#فریبا_قربان_کریمی
‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من در این لحظه
زبان دلم
از
#عشق گرفت
لابه لای
#نفس خستهٔ احساس
شکست
و به آواز
نفس های دلم
شعر دلتنگی خود را
خواندم!
#وای_از_خاطره_ها !
دل من
منتظر حادثه ایست
که پریشانی دل را ببرد.

#فریبا_قربان_کریمی
‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌ #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#نفس در سینه‌ام بال تپیدن‌های #دل باشد
عجب هنگامه‌ای دارم در این غوغای تنهایی.

بگفتا
#عاشقم رفت و غبارین وحشتی باشد
سرود خسته‌ای دارم کنون در پای تنهایی.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بخوان
آهنگ
مجنون را
از آن
آوای گیرایت

شمیم
بوسه
میبارد
#نفس
برچشم‌
زیبایت.


#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اشرف مخلوق حق
ای
#مسافر_های خاک!
او خدای منو ماست
می رساند
ز  پسِ این دل
#شب
#صبح_سپید
پس
به امید همان لحظه
#نفس
خواهیم داشت.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیره در خندۀ #مهتاب
نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای
#نگاهت شده ام
اشکهایم همه
#شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که
#بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#دلم
یک کلبۀ چوبیست
کنار نهر چشمانت
درون جنگلی خاموش
به دوراز رنگ آدمهاست
کنارش تخته ایی چوبی
که جنسش از اقاقیها
نهال شعر بر رویش
و شومینه پُرازآتش
چه دودی درهواپیداست
من و‌چای وکتابِ حافظ و سهراب
به دورازشهرت ونامی
همه
#احساس_من زیباست!
مرور خاطرات خوب
چه فریادی زند درمن
صدای نَم نَم باران
عجب سازی دراین دریاست
تورایک لحظه من دیدم،
#نفس درسینه ام گیراست،
دلم شعر تو را خواهد
یه فنجان قهوه ،آویشن
برای
#قلب_پروانه
مثال شمع می سوزم.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به فواره ی امروز
#نفس خواهم داد
در نگاهم باران
در صدایم احساس!
تو‌ بیا
زندگی را ببریم‌
بر لب این ساحل
#عشق
با صدف های خیال‌
روی شن
عکس اقاقی بکشیم
باورت‌هست جهان‌
منتظر ماست
بیا.


#فریبا_قربان_کریمی
‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به فواره ی امروز
#نفس خواهم داد
در نگاهم باران
در صدایم احساس!
تو‌ بیا
زندگی را ببریم‌
بر لب این ساحل #عشق
با صدف های خیال‌
روی شن
عکس اقاقی بکشیم
باورت‌هست جهان‌
منتظر ماست
بیا.

#فریبا_قربان_کریمی
‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیره در خندۀ #برف
من نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای
#نگاهت شده ام
اشکهایم همه
#شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که
#بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به فواره ی امروز
#نفس خواهم داد
در نگاهم باران
در صدایم احساس!
تو‌ بیا
زندگی را ببریم‌
بر لب این ساحل #عشق
با صدف های خیال‌
روی شن
عکس اقاقی بکشیم
باورت‌هست جهان‌
منتظر ماست
بیا.

#فریبا_قربان_کریمی
‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیره در خندۀ #برف
من نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای
#نگاهت شده ام
اشکهایم همه
#شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که
#بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیره در خندۀ #برف
من نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای
#نگاهت شده ام
اشکهایم همه
#شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که
#بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌ #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما #تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای #نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین #خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت #غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما
#تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای
#نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین
#خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت
#غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#امشب
زیر باران
صدای
#سکوتم را
در کوله ام
به
#دوش می کشم
باد
واژه‌ها را
در آغوش من می‌سپارد
تا
که از ریسمان
ضربان های تندم
زیباترین
#شعرها را #ببافم
تا
فقط من باشم و باران!

لطفاً به او بگویید
این دخترک کولی
#لیلی
#نفس_باران است
بگویید
من به
#باران #قول داده‌ام
چشم انتظار
چتر نگاهش می‌مانم.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می خواهم
#تو را
#تمامی_تو_را
در بیتابی های سکوتم..
می خواهمت
کنار چهارگوشۀ #تنهاییِ دلم
زیر ناودان چشمانم
با واژگانی از #عشق
غزل غزل بسُرایمت..
بسُرایم
شعری روان
بر رود زلال احساسم..
تا هوای #نفس
مست نفسهایت شود..
راستی
چقدر وجود می خواهد
#دوست_داشتن...

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀