💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
#صاحب دلی را گفتند:

بدین #خوبی که آفتابست نشنیده‌ایم

که کس #او را دوست گرفته است

و عشق آورده

گفت: برای #آنکه هر روز می‌توان دید

مگر در #زمستان که محجوبست و محبوب


#سعدی_گلستان

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار
خوی من کی خوش شود بی‌روی خوبت ای نگار

بی‌تو هستم چون #زمستان خلق از من در عذاب
با تو هستم چون گلستان خوی من خوی بهار

#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
محمدرضا شجریان
@katibehchannel
#زمستان_است

#محمدرضا_شجریان

#‌منم من، #میهمان هر #شبت، لولی‌وَشِ #مغموم
منم #من، سنگ تیپاخورده‌ی #رنجور
#منم، دشنام پست آفرینش، نغمهٔ #ناجور
نه از #رومم، نه از #زنگم، همان بیرنگ #بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، #دلتنگم

#مهدی_اخوان‌_ثالث

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
پاییز میرود
اما مهرت از دل نمی رود
بیا با مهر
بر کلون درِ #زمستان بکوب
تا عطوفت،
بر تـنِ عریان درختها بنشیند،
و با شوق
بر قدمِ #یلدای برف سپید،
خوشامد بگو.
در انتهای سالنِ آذر،
یلدا
به انتظار نشسته است،
تا به دستِ دانه های برف
بسپارد
هزار دانه انارش را.
من نیز تا آمدنش
بی صدا شعرهایم را
در گوشِ #ستارگان  می خوانم
و زخم هایِ دفترم را
میانِ عریانیِ واژه ها
به هراسِ ماه پیوند می زنم.
قربانیِ تلاقیِ
بی تکرارِ ماه و آسمانم
که سینه ی فراخِ شب را
کبود و کبودتر ترسیم کرده است.        

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قرارمان
همین #زمستان
سر پیچ عاشقی
نرسیده
به عطر شهلای نگاهت
ته کوچهٔ پیوند
آنجا که شعر
نم نم شروع می شود.
چه زیبا
کوچه های پیچ در پیچ نگاهت
عطربهار نارنج می دهد و
ازسرانگشتانت بوسه می ريزد!
نگاه کن
بلوایی ست خفته در چیدمان جملاتم!
می خواهم
تنها فاصله ای میان دو جمله  باشم :
دوستت دارم ، دوستت دارم..
من
قصيده ای ازچشمانت راخواندم
عطرسفيد ياس،
شال گردنت را
بوسه باران کرد!
آماده باش!
زیر برف هایی که دانه دانه
روی سرمان می بارد
با تو تمام #دی را
قدم خواهم زد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌
#زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من
#نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ
#دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی
#عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌ #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح شد باید بیدار شوم
وعده ای با #تو بگذارم
که به محض بیدار شدن
از خالق خنده هایت اجازه بگیرم که تو را برای خوشحالیهایمان
تو را برای اکسیر #عشقمان❤️
در آغوش بگیرم و بگویم
بگو سیب و و از تلفیق
#بوسهایت که مسخمان میکند
یک عکس فتوژنیک بگیرم و برای بنای #عشقمان امن یجیب بخوانم که هبوط کند مهرت به معبد #قلبم تا
#دوست_داشتنمان😊❤️
ازلی و ابدی بشود و ما 
بشویم دچار به هم
تا در نمازی #دلبرانه بایستم و اقتدا کنم به این #نیکبختیمان تا بلکه ورق برگردد و خدا بنویسد تقدیرمان را به یک #خزان و #زمستان و به یک
عمر در ثانیهای بهاری برای ضربان
فرجامی #سپیدترین برای هم
سلام صبحمون به #اقبالی بلند
مزین #دوستت_دارم🥰❤️








#راحمه


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
#زمستان
زمستان سردی در پیش است ...
بیا بیا که به دستانت محتاجم
بیا دستهایمان را از یخ زدگی برهانیم ..
بیا گرم کنیم ..
نه دستهایمان را ...
بلکه زندگی را گرم کنیم دنیایمان را ...

بیا به چشمهایت نگاه کنم تا تاریکی شبهای طولانی زمستان را ستاره باران کنی ..
بیا از جام لبانت مدهوشم کن .
آه ....چقدر عاشقانه مینویسم ..
به امیدی که برگردی ..
ولی میدانم که هرگز بر نخواهی گشت ..

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
#زمستان
زمستان سردی در پیش است ...
بیا بیا که به دستانت محتاجم
بیا دستهایمان را از یخ زدگی برهانیم ..
بیا گرم کنیم ..
نه دستهایمان را ...
بلکه زندگی را گرم کنیم دنیایمان را ...

بیا به چشمهایت نگاه کنم تا تاریکی شبهای طولانی زمستانم را ستاره باران کنی ..
بیا از جام لبانت مدهوشم کن .
آه ....چقدر عاشقانه مینویسم ..
به امیدی که برگردی ..
ولی میدانم که هرگز بر نخواهی گشت ..
و.... من تا ابد از تو خواهم نوشت

#راحم_تبریزی
#عصرتون_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خدایا #شاعرِ هر #شبِ
کوچه‌های
#تنهایی
در آغوشِ
نجیب خاطره‌هایش
#دلگیر از دلتنگیست
هیچ آهنگی
نوازشگر رخوتِ
روحش نیست
او دلش را
جایی حوالیِ‌
نبض دستان مهر
جا گذاشته است
او را به
#سوز خستۀ #زمستان نسپار.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌ #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیو را بر تخت دیدم، رنجِ انسان یادم آمد
صبر کردم چون زِ انگشتِ سلیمان یادم آمد!

خویش را در معرضِ بادی نه چندان سخت دیدم
کاخ فردوسی در اقصای خراسان یادم آمد!

خواستم تا پیرهن از ترسِ تنهایی بدرّم
شاعری تنها به غربتگاهِ ُمگان یادم آمد!

رو به سوی آسمان کردم که تا چند این صبوری؟
ناله در نایم فسرد و #سعدِ_سلمان یادم آمد!

چنگ در مو بردم از اندوه و از غم ناله کردم
گیسوی #عطار در چنگالِ تُرکان یادم آمد!

دست یازیدم ولی دست از بغل بیرون نکردند..
تلخ خندیدم که از شعرِ #زمستان یادم آمد!

دوستان چون میله‌هایی سرد گِردم را گرفتند
ارغوانِ #سایه را در بندِ زندان یادم آمد!

خواستم نفرین کنم همشهریانم را و ناگه
آن پلنگِ #منزوی در رنجِ زنجان یادم آمد!


#حسین_جنتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀