💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
به آذر که میرسی
سوز عاشقی به اوج می رسد
از کثرت پاییز دلداده
آنقدر که تو عاشقی را
بهتر معنا می کنی
با گرمای سرما دیده
به آذر که می رسی
حضور یلدا خاطرت را
پر می کند بسان عطری خوشبو
از انار و هندوانه و دل رمیده
که شوق بودنی طلب می کنی
و باز با تنهایی ات مدارا می کنی
با آذر که می رسی
اینبار دست و صورت تو تنها نیست
که حس می کنند حضور سرما را
هر سلول و یاخته ای طلب می کند
لمس دستی و حضور گرما را
به آذر که میرسی
انگار به آخر میرسی
تمنای نگاهت دلبرانه تر می شود
از هر نگاهی
ساز و ریتم تپش قلبت
ناهمگون تر می شود از هر زمانی
به آذر که میرسی...

#سیدمجتبی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


دل است دیگر...
گاهی جبار تر از هر حاکمی آمرانه میشود
گاهی بی صداتر از افول خواهش، پروانه میشود
گاهی به نیابت نرگسی چشمانی
بی پرواتر از هر خاطره دلبرانه می شود
گاهی با تمنای سلامی صادقانه می شود
دل است دیگر...
گاهی مرز نمی شناسد
گاهی با نگاهی دائم مینوازد
گاهی بی نگاه یاری می بازد
گاهی برای بدست آوردن راه می سازد
گاهی سرخوش از هر حاجتی
باز به دلتنگی اش می نازد
دل است دیگر ...
گاهی شرم از رخسار نمی بیند
گاهی سرخی روی یار و لحن بی کلام مرا هم نمی شناسد
گاهی جز عطر تن یار، هیچ مشکی را نمی بوید
گاهی جز افق خیالش هیچ قامتی را نمی سوید
دل است دیگر...
گاهی بی بال پروانه، با هر نیابتی پروانگی میکند
گاهی با هر صدای آشنایی زندگی میکند
گاهی قسم می دهد به عشق که سادگی کند
گاهی به تاراج خزینه های صبر، باز هم افتادگی می کند
گاهی به یاد طراوت دستی دلدادگی می کند
گاهی خوشتر از هر غزلی به خیام زبانی بردگی می کند
دل است دیگر...
گاهی قدم بی میل جای هر قدمی نمی گذارد
گاهی به خیال خوشش به هر خیالی  نمی بازد
گاهی عصیان روابط نامفهوم را نمی خواهد
گاهی نشدن این فرض محال را نمی داند
گاهی لخظه ای  از نشاط یادی نمی کاهد
گاهی با هر تیشه دردی ترک بر نمی دارد
دل است دیگر...
نمیدانم قصه از آغاز چنین بود؟
یا به حریم چشم تو
از هم تنیده شد این تار و پود؟
هرچه بود، فدایی تو شد چه زود!!
مرا در بند کریمانه تو نمود
دل است دیگر...

#سیدمجتبی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.. و یاد تو عجیب کوک می کند
نبض ضربانی که هبچوقت
بی یاد تو در رگ هایم نزد
تا حرارت وجودم
مدیون مهر لایزال تو باشد
و این زندگی
که مملوء از خاطره های توست

فقط مانده حضور حضرتت
که پایان دهد
به تمام نبودن های زجرآور
و نشدن های رقت آور
که روز مرا
بی لمس دستانت به شب
و شب مرا بی آغوش گرمت
به سیاهی ترس کشانده‌ست
و صبر و تحملی که دیگر
نمانده‌ست

#سیدمجتبی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


... و یاد تو عجیب کوک می کند
نبض ضربانی که هبچوقت
بی یاد تو در رگ هایم نزد
تا حرارت وجودم
مدیون مهر لایزال تو باشد
و این زندگی
که مملوء از خاطره های توست

فقط مانده حضور حضرتت
که پایان دهد
به تمام نبودن های زجرآور
و نشدن های رقت آور
که روز مرا
بی لمس دستانت به شب
و شب مرا بی آغوش گرمت
به سیاهی ترس کشانده‌ست
و صبر و تحملی که دیگر
نمانده‌ست

#سیدمجتبی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀