💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی می کنی
با وجود بی وفایی دلبریایی می کنی

روشنای چشم مایی کی روا باشد چنین
کز من دلداده آهنگ جدایی می کنی

من به ظلمات شب هجران تو گشتم اسیر
شمع مایی جای دیگر روشنایی می کنی


#جهان_ملک_خاتون


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
سحرگهان سوی بستان گذار باید کرد
تفرّجی به جهان در بهار باید کرد

نظر به قدرت بیچون وی چگونه به جان
به چشم هوش در این لاله زار باید کرد

که گل ز خار برآورد و لاله را از خاک
نظر به صانع پروردگار باید کرد


#جهان_ملک_خاتون


‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در صبح صبا چمن بیاراست ز گل
بستان به رخ خوب تو زیباست چو گل

گل دید رخ خوب تو و ز رشک رخت
بس ناله و فریاد که برخاست ز گل

 
#جهان_ملک_خاتون

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یارب به درت شب نیازست امشب
با دوست مرا نوبت رازست امشب

قلبست و خلاص خواهم از دل زان روی
در بوته عشق در گدازست امشب


#جهان_ملک_خاتون
بنده ی باد صبایم که به هر صبحدمی
هم پیامی به برم از بر جانان آورد

شکر معبود که شد دیده ی جانم روشن
تا صبا سوی جهان بوی گریبان آورد


#جهان_ملک_خاتون


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یارب تو مرا دولت بینایی ده
واندر ره طاعتم توانایی ده

آن دم که رسد مرا به لب جان عزیز
بر یاد توأم زبان گویایی ده



#جهان_ملک_خاتون

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد نسیم
جان و دل خواهم کنم ایثار پای او نه سیم

جان چه باشد دل که گوید در جهان نامش مبر
زآنکه جانها بیش ارزد صحبت یار قدیم

آن چنان یاری که پیش جان نمی آید به هیچ
دلپذیری دلبری شیرین زبانی بس ندیم


#جهان_ملک_خاتون


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشقبازی‌ست کنون با رخ تو پیشهٔ ما
از سر لطف نگارا بکن اندیشهٔ ما

رهروان ره عشقیم و بیابان فراق
از لب لعل خدا را تو بده توشهٔ ما

ماه شبگرد من آن جان جهان پیمایم
بانگ در داد که زنهار مچین خوشهٔ ما

سرو جانی تو بیا بر سر و جانم بنشین
چون سرایی‌ست یقین خوش بود این گوشهٔ ما

گلبن وصل تو با شحنهٔ هجران می‌گفت
لطف فرما و مکن از دو جهان ریشهٔ ما

گفتم اندیشه وصلی بکن آخر گفتا
بازگردد ز حیا شیر نر از بیشهٔ ما

باشدم سرو صفت راست ثبات قدمی
دلبرا در دو جهان نیست جز این پیشهٔ ما


#جهان_ملک_خاتون

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
افتاده در دلم ز دو زلف تو تاب‌ها
زان هر شبم ز غصّه پریشانست خواب‌ها

مهمان دیده است همه شب خیال تو
آرم برای بزم خیالت شراب‌ها

خون دل از دو دیدهٔ مهجور می‌کنم
اندر پیاله وز جگر خود کباب‌ها

گفتم نظر به حال من خسته‌دل فکن
از روی لطف دوست شنیدم جواب‌ها

گفتم مکن جفا به من خسته بیش ازین
کز دیده رفت در غم هجرم شراب‌ها

تابم ببردی از دل مجروح ناتوان
دادی مرا به دست غم هجر تاب‌ها

مه در نقاب می‌نتوان دید در جهان
بگشا به لطف از رخ چون مه نقاب‌ها


#جهان_ملک_خاتون

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در غم عشقت دل تنگم بسوخت
بی رخ تو دیده ز عالم بدوخت

نام رخت بردم و در بوستان
گل ز جفای رخ تو برفروخت

دل نتواند صنما در غمت
یک سر مویت به دو عالم فروخت

ای که چو پروانه به شمع رخت
زآتش عشقت پر و بالم بسوخت

پیرهن وصل تو خیاط بخت
بر قد و بالای دل من بدوخت

خاک سر کوی تو آبم ببرد
آتش عشق تو جهانی بسوخت

#جهان_ملک_خاتون


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل فصل خزان
#من_نگاهم خیس است
کمی بارانی و سبز!
باورت هست زمین دلگیر است!
خسته از کبر غرور
از نبودِ عاطفه
شعر و شعور
خسته از مرگ صداقت
مهربانی‌های پوچ!
#کاش تا شب نشده
کمی از فاصله‌ها دور شوم
از همین لحظه
نقاب از رخ دل بردارم
بین این مردم  شهر
از دلِ کاسۀ مهر
نفسِ تازه
صفا پخش کنم
شاید این بار
#جهان
مملو از #شادی_و_عشق
رنگ فردای دلش #سبز شود.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀