#حضرت_مولانا
گفتم ای دل
پدری کن
نه که این وصف خداست
گفت این هست
ولی
جان پدر #هیچ مگو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
گفتم ای دل
پدری کن
نه که این وصف خداست
گفت این هست
ولی
جان پدر #هیچ مگو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دنیا همه #هیچ و «اهل دنیا همه هیچ»
ای هیچ براے هیچ بر هیچ مپیچ...👌🍃
#مولاناے_جان
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای هیچ براے هیچ بر هیچ مپیچ...👌🍃
#مولاناے_جان
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
گر مرا #هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تــو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
#حضرت_سعدی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
چون تــو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
#حضرت_سعدی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
خدا کند ڪه دل از جمع #هیچ_ها بڪنیم
و عشق در نفسِ یڪ نفر خلاصه شود👌🍃
#اميد_صباغ_نو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
و عشق در نفسِ یڪ نفر خلاصه شود👌🍃
#اميد_صباغ_نو
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
خدا کند ڪه دل از جمع #هیچ_ها بڪنیم
و عشق در نفسِ یڪ نفر خلاصه شود👌🍃
#اميد_صباغ_نو
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
و عشق در نفسِ یڪ نفر خلاصه شود👌🍃
#اميد_صباغ_نو
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
•
اگر دری میان ما بود ،
میکوفتم ... در هم میکوفتم !
اگر میان ما دیواری بود ،
بالا میرفتم ... پایین میآمدم
فرو میریختم !
اگر کوه بود ، دریا بود ،
پا میگذاشتم بر نقشهی جهان !
و نقشهای دیگر میکشیدم !!
اما میان ما "#هیچ" نیست ...!
هیچ ...
و تنها با هیچ ،
"هیچ" کاری نمیشود کرد ...!
#شهاب_مقربین
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اگر دری میان ما بود ،
میکوفتم ... در هم میکوفتم !
اگر میان ما دیواری بود ،
بالا میرفتم ... پایین میآمدم
فرو میریختم !
اگر کوه بود ، دریا بود ،
پا میگذاشتم بر نقشهی جهان !
و نقشهای دیگر میکشیدم !!
اما میان ما "#هیچ" نیست ...!
هیچ ...
و تنها با هیچ ،
"هیچ" کاری نمیشود کرد ...!
#شهاب_مقربین
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هیچ روزی تکرار نمیشود
دوشب شبیه هم نیست
دو بوسه یکی نیستند
نگاه قبلی مثل نگاه بعدی نیست
دیروز، وقتی کسی در حضور من
اسم تو را بلند گفت
طوری شدم، که انگار گل رزی از پنجرهی باز
به اتاق افتاده باشد
#هیچ_چیز_دوبار_اتفاق_نمیافتد
#ویسواوا_شیمبورسکا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوشب شبیه هم نیست
دو بوسه یکی نیستند
نگاه قبلی مثل نگاه بعدی نیست
دیروز، وقتی کسی در حضور من
اسم تو را بلند گفت
طوری شدم، که انگار گل رزی از پنجرهی باز
به اتاق افتاده باشد
#هیچ_چیز_دوبار_اتفاق_نمیافتد
#ویسواوا_شیمبورسکا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این #روزها در ازدحام دنیا
میان واژگان آشنا
اما #غریب،
میان خواستنها و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو.
خدایا مرا ببین
دست خسته ام تمام شب نوشته است
اشک از نوک انگشتانم فواره میزند
کاغذ چروک شده از گریه های من
در حصار جمله دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان واژگان آشنا
اما #غریب،
میان خواستنها و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو.
خدایا مرا ببین
دست خسته ام تمام شب نوشته است
اشک از نوک انگشتانم فواره میزند
کاغذ چروک شده از گریه های من
در حصار جمله دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خبری #هیچ_که_هیچ!
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این #روزها در ازدحام دنیا
میان واژگان آشنا
اما #غریب،
میان خواستنها و داشتنهای
تهی از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو.
خدایا مرا ببین
دست خسته ام
تمام ثانیه ها رانوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند
کاغذ چروک شده از گریه های من
در حصار جمله دست و پا می زند
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان واژگان آشنا
اما #غریب،
میان خواستنها و داشتنهای
تهی از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو.
خدایا مرا ببین
دست خسته ام
تمام ثانیه ها رانوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند
کاغذ چروک شده از گریه های من
در حصار جمله دست و پا می زند
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبری #هیچ_که_هیچ!
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این #روزها
میان واژگانِ آشنا
اما #غریب،
هوا در مِنهای تو
یخبندان استُ
اشک در منفیِ نگاهت
به انجماد رسیده است!
من میان خواستنها
و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از
هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که
تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو!
خدایا
مرا ببین دست خسته ام
روز و شب نوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند،
کاغذِ چروک شده
از گریه های من در حصار جمله
دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان واژگانِ آشنا
اما #غریب،
هوا در مِنهای تو
یخبندان استُ
اشک در منفیِ نگاهت
به انجماد رسیده است!
من میان خواستنها
و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از
هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که
تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو!
خدایا
مرا ببین دست خسته ام
روز و شب نوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند،
کاغذِ چروک شده
از گریه های من در حصار جمله
دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀