از پیِ طاق و طُرُم خواری کشند
بر امیدِ عزّ در خــواری خوشـــند
بر امیــــــدِ عـــــزّ ده روزهٔ خَـــدوک
گردنِ خود کرده اند از غم چو دوک
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۲۴
بدنبال عزت و شکوه و افتخارند در حالی که دچار پستی و خواری در برابر همنوعان دیگر خود می شوند
و سرآخر روزی می آید که می بینند تمام استعدادها و سرمایه عمر و وجود خود را به هدر داده اند.
_____________________
*طاق و طرم: فر و شکوه، برو بیا و عظمت دنیوی؛ خدوک: پریشان، آشفته؛ دوک: وسیله نخ ریسی که خمیده و منحنی است
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بر امیدِ عزّ در خــواری خوشـــند
بر امیــــــدِ عـــــزّ ده روزهٔ خَـــدوک
گردنِ خود کرده اند از غم چو دوک
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۲۴
بدنبال عزت و شکوه و افتخارند در حالی که دچار پستی و خواری در برابر همنوعان دیگر خود می شوند
و سرآخر روزی می آید که می بینند تمام استعدادها و سرمایه عمر و وجود خود را به هدر داده اند.
_____________________
*طاق و طرم: فر و شکوه، برو بیا و عظمت دنیوی؛ خدوک: پریشان، آشفته؛ دوک: وسیله نخ ریسی که خمیده و منحنی است
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دانشِ ناقص کجا این عشق زاد؟!
عشق زایـَد ناقـص، امّا بر جمــاد!
بر جمادی رنگِ مطلوبی چو دید
از صفیـری بانگِ محبـوبی شنید!
دانــشِ ناقص نداند فـرق را
لاجرم خورشید داند بَرق را!
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص۲۴۲
از نظر مولانا ریشه عشق و محبت، معرفت است و بواسطه اغراض و مطامع نفسانی، شناخت انسان دچار نقصان و اعوجاج گردیده و عشق و علاقه او در جای نادرستی قرار خواهد گرفت.
نقصان عقل و معرفت، دستگاه سنجش آدمی و تشخیص او را نسبت به امور اصیل از بدل و تقلبی، و تمیز او را نسبت به منبع و سرچشمه اصلی نور از برق های آفل و لحظه ای ناممکن کرده و در نهایت انسان را دچار خطای شناختی و عملی و دوری از حق می کند. همین خطای معرفتی، دل انسان را به تصور اینکه منبع نور و صدای محبوب را یافته به سمت افراد ناقص و مدعی کمال می کشاند که روح ندارند و لذا جناب مولانا فرماید عشق زاید اما بر جماد! معرفتِ ناقص موجب عشق گردد ولی عشق به کسی و چیزی که بی جان و بی روح و در حد جماد است!
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عشق زایـَد ناقـص، امّا بر جمــاد!
بر جمادی رنگِ مطلوبی چو دید
از صفیـری بانگِ محبـوبی شنید!
دانــشِ ناقص نداند فـرق را
لاجرم خورشید داند بَرق را!
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص۲۴۲
از نظر مولانا ریشه عشق و محبت، معرفت است و بواسطه اغراض و مطامع نفسانی، شناخت انسان دچار نقصان و اعوجاج گردیده و عشق و علاقه او در جای نادرستی قرار خواهد گرفت.
نقصان عقل و معرفت، دستگاه سنجش آدمی و تشخیص او را نسبت به امور اصیل از بدل و تقلبی، و تمیز او را نسبت به منبع و سرچشمه اصلی نور از برق های آفل و لحظه ای ناممکن کرده و در نهایت انسان را دچار خطای شناختی و عملی و دوری از حق می کند. همین خطای معرفتی، دل انسان را به تصور اینکه منبع نور و صدای محبوب را یافته به سمت افراد ناقص و مدعی کمال می کشاند که روح ندارند و لذا جناب مولانا فرماید عشق زاید اما بر جماد! معرفتِ ناقص موجب عشق گردد ولی عشق به کسی و چیزی که بی جان و بی روح و در حد جماد است!
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یوسفِ حُسنی و این عالم چو چاه
ویــن رَسَــن صبــر است بر امرِ اِله
یوسفا! آمد رَسَن، درزَن دو دسـت!
از رَسَن غافل مشو، بیگه شدست!
حَمـــدُلله کایـن رســـن آویختــند
فضل و رحمت را به هم آویختند
تا ببینی عالمِ جانِ جدید
عالمِ بَس آشکـــارِ ناپدید
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۳۱
خداوند منابعِ فهم و دریافتِ حقایق را در سرّ و فطرت و عقل انسان قرار داده تا این یوسف افتاده به چاه دنیا به مدد این سرمایه ها و دفائن درونی و صبر و استقامت بر قوانین سعادتمندانه حیات ابدی و به یاری و یادآوری اولیای حق از این چاه ظاهر برآمده، بر نردبان حقیقت پا گذارد و به عالم ناپیدای تجرد و وحدت وارد شود .
اگر انسان از این وسایط و ریسمان الهی غافل شود و به دور هواهای نفسانی بچرخد و به لذائذ تخیلی و توهمی بسنده کند از فضل و رحمت حق دور شده و سرمایه های وجودی خود را برای ادراک حقایق و عالم واقعیت نادیده گرفته و کفران ورزیده و در همان چاه خودپرستی مدفون است.
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ویــن رَسَــن صبــر است بر امرِ اِله
یوسفا! آمد رَسَن، درزَن دو دسـت!
از رَسَن غافل مشو، بیگه شدست!
حَمـــدُلله کایـن رســـن آویختــند
فضل و رحمت را به هم آویختند
تا ببینی عالمِ جانِ جدید
عالمِ بَس آشکـــارِ ناپدید
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۳۱
خداوند منابعِ فهم و دریافتِ حقایق را در سرّ و فطرت و عقل انسان قرار داده تا این یوسف افتاده به چاه دنیا به مدد این سرمایه ها و دفائن درونی و صبر و استقامت بر قوانین سعادتمندانه حیات ابدی و به یاری و یادآوری اولیای حق از این چاه ظاهر برآمده، بر نردبان حقیقت پا گذارد و به عالم ناپیدای تجرد و وحدت وارد شود .
اگر انسان از این وسایط و ریسمان الهی غافل شود و به دور هواهای نفسانی بچرخد و به لذائذ تخیلی و توهمی بسنده کند از فضل و رحمت حق دور شده و سرمایه های وجودی خود را برای ادراک حقایق و عالم واقعیت نادیده گرفته و کفران ورزیده و در همان چاه خودپرستی مدفون است.
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آدمــــی مخفـــی ست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
چون که بادی پرده را درهم کشید
سـرّ صحــنِ خانـــه شد بر ما پدید
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۱۴
زبان آیینهٔ وجود و درون آدمی است و گفتگو روشنگر و نمایانگر این درون پوشیده و نهان است.
مصرع اول اشاره است به سخن بلند حضرت امیر مولی علی علیه السلام که:
المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانه
این عبارت حکایت از یک اصل انسانه شناسانه عمیق دارد که با تأمل بر آن زوایای پوشیده ای از انسان و اجتماع گشوده می شود.
گفتگو با هر انسان باورها و ارزش ها و میزان خرد و دانش او را آشکار می کند و گفتگوی انسان ها در آزادی موجب بروز باورها و نقد و برخورد آنها و در نهایت کمک به بالندگی و تربیت افراد و جامعه است و در جامعه ای که افراد خودسانسوری کرده و گفتگوی آزاد و نقادانه ندارند آن جامعه دچار رکود و جمود فکری و نفاق و ریاکاری شده و رشد نمی کند.
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این زبان پرده است بر درگاه جان
چون که بادی پرده را درهم کشید
سـرّ صحــنِ خانـــه شد بر ما پدید
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۱۴
زبان آیینهٔ وجود و درون آدمی است و گفتگو روشنگر و نمایانگر این درون پوشیده و نهان است.
مصرع اول اشاره است به سخن بلند حضرت امیر مولی علی علیه السلام که:
المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانه
این عبارت حکایت از یک اصل انسانه شناسانه عمیق دارد که با تأمل بر آن زوایای پوشیده ای از انسان و اجتماع گشوده می شود.
گفتگو با هر انسان باورها و ارزش ها و میزان خرد و دانش او را آشکار می کند و گفتگوی انسان ها در آزادی موجب بروز باورها و نقد و برخورد آنها و در نهایت کمک به بالندگی و تربیت افراد و جامعه است و در جامعه ای که افراد خودسانسوری کرده و گفتگوی آزاد و نقادانه ندارند آن جامعه دچار رکود و جمود فکری و نفاق و ریاکاری شده و رشد نمی کند.
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ترس و نومیدیت دان، آوازِ غول
می کَشَد گــوشِ تو تا قَــعر سُفول
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۵۸
▪ترس و ناامیدی وسوسه شیطان است.
*سفول: پستی و فرومایگی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
می کَشَد گــوشِ تو تا قَــعر سُفول
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۵۸
▪ترس و ناامیدی وسوسه شیطان است.
*سفول: پستی و فرومایگی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
باطـــلان را چـه رُبایـــد؟ باطـــلی!
عاطلان را چه خوش آید؟ عاطلی!
زآنکـه هر جنسی رُباید جنسِ خود
گاو ســـویِ شیـــرِ نر، کی رُو نَهَد؟!
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم
#قانون_سنخیت
#معیت
حکیمی دید لکلک و زاغی در گودالی با هم می دوند تعجب کرد که میان این دو چه قرابت و سنخیتی است؟ از حیرت نزدیکتر شد و دید هر دو لنگ اند!
آن حکیمی گفت: دیدم در تگی
می دویدی زاغ با یک لکــلکی
در عجب ماندم بجُستم حال شان
تا چه قَــدرِ مشتــرک یابــم نشــان
چون شدم نزدیک من حیران و دَنگ
خود بدیــدم هر دُوان بــودند لنــگ!
همراهی و معیّت با دوستان و همراهان سنخیّت می خواهد و اگر سنخیت نباشد دوستی دوامی نخواهد داشت.
قانونِ سنخیت هم در ظاهر و هم در عالم معنا صادق است.
اگر اتفاقی دو نفر را دیدید که سنخیت ندارند و درکنار هم هستند بر اساس قدر مشترک و منافع زودگذری است که یا به دشمنی میان آن دو خواهد انجامید یا بزودی از هم جدا خواهند شد.
قانون سنخیّت و معیّت در حالتی کلی تر گویای مطلبی عمیق تر است و آن اینکه جان شیرانِ اهل حق در وحدت با هم یکی است گرچه فرسنگ ها از هم جدا باشند و جان های سگان و گرگانِ اهلِ کثرت در جدایی و افتراق است گرچه در ظاهر با هم باشند! دوستی های اهل کثرت فقط در دنیا و در عالم کثرت به شکلی ظاهری و موقّت و بر اساس منافعی کوتاه مدت ادامه می یابد در حالی که دوستی و رفاقت اهل حقیقت پس از دنیا هم ادامه می یابد و ابدی است.
_____
*عاطل: بیکار، بیهوده؛ تگ: گودال؛ دنگ: گیج، مات؛
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عاطلان را چه خوش آید؟ عاطلی!
زآنکـه هر جنسی رُباید جنسِ خود
گاو ســـویِ شیـــرِ نر، کی رُو نَهَد؟!
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم
#قانون_سنخیت
#معیت
حکیمی دید لکلک و زاغی در گودالی با هم می دوند تعجب کرد که میان این دو چه قرابت و سنخیتی است؟ از حیرت نزدیکتر شد و دید هر دو لنگ اند!
آن حکیمی گفت: دیدم در تگی
می دویدی زاغ با یک لکــلکی
در عجب ماندم بجُستم حال شان
تا چه قَــدرِ مشتــرک یابــم نشــان
چون شدم نزدیک من حیران و دَنگ
خود بدیــدم هر دُوان بــودند لنــگ!
همراهی و معیّت با دوستان و همراهان سنخیّت می خواهد و اگر سنخیت نباشد دوستی دوامی نخواهد داشت.
قانونِ سنخیت هم در ظاهر و هم در عالم معنا صادق است.
اگر اتفاقی دو نفر را دیدید که سنخیت ندارند و درکنار هم هستند بر اساس قدر مشترک و منافع زودگذری است که یا به دشمنی میان آن دو خواهد انجامید یا بزودی از هم جدا خواهند شد.
قانون سنخیّت و معیّت در حالتی کلی تر گویای مطلبی عمیق تر است و آن اینکه جان شیرانِ اهل حق در وحدت با هم یکی است گرچه فرسنگ ها از هم جدا باشند و جان های سگان و گرگانِ اهلِ کثرت در جدایی و افتراق است گرچه در ظاهر با هم باشند! دوستی های اهل کثرت فقط در دنیا و در عالم کثرت به شکلی ظاهری و موقّت و بر اساس منافعی کوتاه مدت ادامه می یابد در حالی که دوستی و رفاقت اهل حقیقت پس از دنیا هم ادامه می یابد و ابدی است.
_____
*عاطل: بیکار، بیهوده؛ تگ: گودال؛ دنگ: گیج، مات؛
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من نِیَم جنسِ شهنشه، دور از او
لیــک دارم در تجلّـــی نــور از او
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۲۷
گرچه از بارگاه کبریایی حق دور شدم و لایق همنشینی اش نبودم ولی او خود را کوچک کرد و پایین آورد و نور خود را در این تنِ خُرد و متناهی ام قرار داد و بر ذره ذره ام متجلی ساخت و برین یادِ او آرام و خرسند و امیدوارم تا روزی که به مأمن و آشیان اصلی ام بازگردم.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
لیــک دارم در تجلّـــی نــور از او
#مثنوی
#مولانا
#دفتر_دوم_ص_۲۲۷
گرچه از بارگاه کبریایی حق دور شدم و لایق همنشینی اش نبودم ولی او خود را کوچک کرد و پایین آورد و نور خود را در این تنِ خُرد و متناهی ام قرار داد و بر ذره ذره ام متجلی ساخت و برین یادِ او آرام و خرسند و امیدوارم تا روزی که به مأمن و آشیان اصلی ام بازگردم.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از برایِ لطف عالَم را بساخت
ذرهها را آفتابِ او نواخت
فُرقت از قهرش اگر آبستن است
بهرِ قدرِ وصلِ او دانستن است
تا دهد جان را فِراقش گوشمال
جان بداند قدرِ ایّام وِصال
#مثنوی_مولوی
#دفتر_دوم
به مهر و لطف جهان آفرید،
و همه ذرات آفرینش را از تابش آفتاب ذات اقدسش بهره مند ساخت؛
و اگر آدم و ابلیس را از قرب خود راند نه به قهر و کین؛
بل برای گوشمالی ابلیس و ادب آدم بود،
تا قدر و ارزش روزهای وصل و طرب بدانند.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ذرهها را آفتابِ او نواخت
فُرقت از قهرش اگر آبستن است
بهرِ قدرِ وصلِ او دانستن است
تا دهد جان را فِراقش گوشمال
جان بداند قدرِ ایّام وِصال
#مثنوی_مولوی
#دفتر_دوم
به مهر و لطف جهان آفرید،
و همه ذرات آفرینش را از تابش آفتاب ذات اقدسش بهره مند ساخت؛
و اگر آدم و ابلیس را از قرب خود راند نه به قهر و کین؛
بل برای گوشمالی ابلیس و ادب آدم بود،
تا قدر و ارزش روزهای وصل و طرب بدانند.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀