💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.37K photos
2.91K videos
12 files
1.02K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
خوش نشین بر لب آبی که روان میگذرد
تا که احساس کنی عمر چه سان میگذرد

از صـدای گـذر آب چنین میفهمی
تندتر زآب روان عمرِ گران میگذرد

گل بدین شوق خود انداخت در آب و آتش
چون گلابش همه جا عطرفشان میگذرد

بار سنگین سبب غرق شدن میگردد
هر سبک بار ز دنیا به امان میگذرد

میوه از شاخه به ناچار جدا میگردد
آدمی هم ز جهان دل نگران میگذرد

تا که دارید زمان بهر خدا کار کنید
چون بخواهید و نخواهید زمان میگذرد

آنکه داراست نداند که گذشت ایّام
بر کسانی که ندارند گِران میگذرد 

"عاصما" بر لبِ آبِ هوس اُطراق مکن
بین چه سان پیر جهاندیده از آن میگذرد

#عاصم_اصفهانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غسان کنفانی :

المرء يشعر بكل شيء في أعماقه، يشعر بمن توقف عن حبه، ويشعر أيضًا بمن ينتظر منه مجرد كلمة.

انسان همه چیز را در اعماقِ خود احساس می‌کند، احساس می‌کند چه کسی دیگر دوستش ندارد و همچنین احساس می‌کند چه کسی فقط منتظر یک کلمه اوست.

مترجم: مشکات

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶تقدیم به قلب مهربونتون

🎶موزیک ویدیوعالی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀      ‎‌‌‎‌‌
‌‎‌‌‌‌‎‌
دمی کنـار تو هر کَس، اگـر قدم بزند
نفس کِشَد پس‌ از آن‌ دم که از‌ تو دم بزند

تو آسمانی و ابرت خدا کند یک بار
بر آتَشِ دِلِ تنگم دو قطره نم بزند

بشر به عشق زده پُشت پا و حیران است
که آشِ پُخته‌ی خود را چگونه هم بزند

بُریدم از همه دنیا و کاش دنیا هم
مرا رها کند و دُورِ من قلم بزند

تمام هستی عاشق، نگاه معشوق است
بدا به حالَشَ اگر، حرفِ بیش و کم بزند

خدا به حقّ خداییش، نام خوبت را
درونِ دفترِ تقدیرِ من، رقم بزند

#محمد_فرخ_طلب_فومنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ناله از دوری آن کن که تو را می فهمد
عشق خود صرف همان کن که تو را می فهمد

درد دل،شعر قشنگ،این همه احساس لطیف
به کسی این سه بیان کن که تو را می فهمد

نوجوانی و جوانی چو بهاریست به عمر
پای آن ، عمر خزان کن که تو را می فهمد

دل به هر بار غم و درد فرو می ریزد
به کسی پس نگران کن که تو را می فهمد

عاشقی سود ندارد به خدا من دیدم
پای آن یار زیان کن که تو را می فهمد

اشک وصل است به خون دل و آن شاهرگت
بهر آن اشک روان کن که تو را می فهمد

گر غمت خلق بدانند شماتت بکنند
پیش آن سرت عیان کن که تو را می فهمد

بگذار هر که دلش با تو نباشد برود
به کسی هی تو بمان کن که تو را می فهمد

#شهرام_نصیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عصر که می شود
دلتنگی نداشتنت
درون قلبم فوران می کند
دلم پر می کشد برای داشتنت
برای لمس آغوشت
و چون تو را ندارم
گلویم پر می شود از بغض
چشمانم پر می شود از گریه
عصر که می شود
بیشتر از همیشه به
دوست داشتنت دچارم
و تو را عاشقانه و از صمیم قلب
دوست می دارم

#امـیرعبـاس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بگذار که آتش بزنم حاشیه ام را
تا پر کنم از عطر وجودت ریه ام را

کارم شده تلقین بکنم غصه ندارم
افسردگی مطلق هر ثانیه ام را

زیباتر از آنی که به تشبیه بگنجی
نظم تن تو ریخت به هم قافیه ام را

من مرد عمودی زمین بودم و امروز
از مرحمت عشق ببین زاویه‌ام را

در هندسۀ گیج جهان آنچه مهم است
اسم تو سند خورده دل عاریه ام را

توجیه من این است دلم مال خودم نیست
با قاعدۀ عشق بخوان فرضیه‌ام را . . .

#امید_صباغ‌نو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


خودمان را به باران می سپاریم
و ترنم زیبایی باران
با قطره هایش
صورتمان را نوازش می کند..
در صورتم مکثی می کند
و بوسه باران را بر چهره ام
دلبرانه به نظاره می ایستد
و با لحن زیبایش آواز خوشی سر می دهد

"ای دلارا مرا از عشق خیس باران کن"

تلالو نگاهش در نقطه مشکی چشمانم
بدون زدن پلک نوازش وار
بر روحم رخنه می کند
از شوق لبریزم می کند'
مرا به فراسوی بودنها می کشاند.
یک رعد؛
ناگهان باران بند می آید
و احساس آرامش مطلق
در رنگینی آسمان
و بودنش در کنارم،
با قاصدک آرزوی در دستش
درون باغ پشت
پرچین های دشت'
با آوای نامم
که از دفتر دلش بیان می کند،
بی مهابا شانه هایش را
مامن سرم می کنم
و در میان نگاهش
,با دستانی که لمس می کند
صورتم را به مهرش دل می سپارم.
و با آغوشی باز وجودم را
با باران نگاهش
غرق در لذت می کنم...!

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باده و مستی ماا ، راز و ، نیاز من توست ،

که همه راز جهان ، چشم نواز من و توست ،

کُشته ی موی توام ، خود به عیان میدانی .

مطرب و رقص سماع ، حلقه ی راز من و توست ،


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غزلِ شرابِ تنِ تو
مست مے ڪند
واژہ هاے خاڪستری
جاے ماندہ را در گلوے قلم
شعرِ را بہ جنون مے ڪشد
دفترم میانِ ڪوچهء ماهِ
چشمانِ تو حیران مے شود
از منارہ هاے احساسم
بہ هنگام اَذانِ خیالت
نداے عشق طنین انداز مے شود
حریر سبزِ تنِ تو
بهشتے است استوار
بر فراز دستانِ شعرِ من
اے حواے ممنوعهء من
بوے سیبِ لب هاے تو
مے پیچد میانِ ایوانِ
جانِ من
وقتے از حسِ حضورِ تو
واژہ مست مے شود
دفتر بہ مهمانے ماہ مے رود
شعر بہ جنون مے رسد
حَرجے بر منِ دیوانہ نیست

#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای بانگ رباب از تو تابی دارم
من نیز درون دل ربابی دارم

بر مگذر ساعتی بیا و بنشین
مهمان شو گوشهٔ خرابی دارم

#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


چشمانت پرتوی آفتابی ست
که وجودم را گرم می کند
هر صبح که بر من می تابی
خورشید نگاهت اعماق تاریک و دلتنگ وجودم را
روشن می کند ،
پنجره ی قلبم به روی دشت ارغوانیِ عشق
گشوده می شود ،
طنین صدایت در گوشم
زیباترین اهنگ موزون جهان می شود
و شعرِ زیبای عشق را
در جان و روحم جاری می سازد


#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آهنگ صدایی
در گوشم جاودانه شد
که هر وقت زبان به سخن می گشود
دلم میخواست
زیر تمام بارانهای جهان
خیس شدن و رقصیدن را
در تمامی
سواحل دریاهای هستی
از شور و شوق
دویدن و بعد ایستادن و غرق ِ
در صدایش نفس کشیدن را ،،،
جان ِجانانم
دلتنگ شنیدن نامم شده ام
با همان مالکیت خاص از زبان تو
باز هم دلم پرواز میخواهد
در هوای حنجرهء طلایی تو ...!!


#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم که با فراق مدارا کنم، نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم، نشد

گفتند عاشق که شدى؟ گریه‌ام گرفت
میخواستم بخندم و حاشا کنم، نشد

#سجاد_سامانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ﺩﻝ ﺷﺒﯿﻪ ﻗﺎﯾﻘﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ
ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺩﻝ ﺑﯽ ﻃﺎﻗﺘﻢ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺟﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺳﺎﺣﻞ ﺁﺭﺍﻣﺸﻢ ﺑﺎﺭﯾﮑﻪ ﯼ ﺷﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﺍﯼ ﺑﻬﺎﺭ ﺳﺒﺰ ! ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﻋﺎﮔﻮﯼ ﺗﻮ ﺷﺪ
ﺭﺍﺯ ﺣﻮّﻝ ﺣﺎﻟﻨﺎ ﺩﺭ ﺃﺣﺴﻦ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﻫﻔﺖ ﻗﺮﻥِ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﻭ ﺩﺭ " ﻃﺮﻑ ﭼﻤﻦ "
ﺧﻮﺍﺟﻪ ﯼ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺣﺘﯽ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺷﺪﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﻏﯿﺎﺏ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ ﺧﻮﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﺸﮑﻨﺪ
سینه ام آتشفشان نیمه فعال تو بود

#سیدمهدےموسوے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هایده

#سال_سال

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


ترک نکن مرا.... دگر
بی تو کجا سفر کنم
بی تو چرا خطر کنم
کفتر جلد خانه ام
باز بیا به بوم دل
پشت حیاط باغکم
روی حصار و شاخکم
نغمه سرای خوش نوا
مرغک بزم عیش و جان
ترک نکن مرا... دگر
قصه بگو تو از سمن
از گل و سنبل و چمن
بذر تو آشیانه ام
نازترین سرای جان
مهر سکوت من نشو
آتش و دود من نشو
مهر تو عادتم شده
کعبه ی من فقط تویی
ترک نکن مرا.... گلم
صبر شده زیارتم
عشق تو چون عبادتم
قبله نمای قبله ام
سمت تورا نشان دهد
باور من همش تویی
جوهر خون من تویی
باور ماورایی ام
بی تو مگر کجایی ام
ترک نکن مرا... گلم
عاشق کم... تحملم
بی تو شکسته آن پلم
بوسه ی انتظار جان
عطر تو را نفس کشم
نقش تو مثل آینه
گشته بقاب دل سخن
شعر میان چشم تو
گفت نرو بمان گلم
گفت نرو...
بمان گلم...

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قسم به عشق که تنها پناه من بوده‌ست
فقط -به یاد تو بودن- گناه من بوده‌ست

چو سیر و سرکه دلم جوش می زند بی تو
هوای داغ بیابان از آهِ من بوده‌ست

همیشه عشق به همراه درد می آید
همیشه درد دو چشمش به راه من بوده‌ست

مرا کشانده به مسلخ، ولی دلم قرص است
که عشق در همه جا خیرخواه من بوده‌ست

از این گُناه پشیمان نمی شوم هرگز
که او قشنگ ترین اشتباه من بوده‌ست

#محمد_فرخ_طلب_فومنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#جمال_ثریا :

گمان می‌کردیم که شادمانی‌مان در خوشحال کردن افراد مقابلمان است، اشتباه می‌کردیم چرا که هر قدر خوشحالشان کردیم به همان اندازه تنها ماندیم.

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀