💖کافه شعر💖
2.6K subscribers
4.39K photos
2.93K videos
12 files
1.04K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
آغوشِ تو مرموزترین؛ نقطه‌ے دنیاست..
من ڪاشفم و مشغله‌ام؛ حلِ معماست..

در رأسِ مَدارِ دل تو؛ خیمه زد عشقم..
در قلّه‌ترین جایِ دلم؛ وِلوِله برپاست..

عشقی ڪه در ابراز، گرفتارِ غرور است..
دیوارِ ڪجے چیده شده؛ تا به ثریاست..

برحاشیه‌ی جلگه‌ے ؛قلبت ڪه نشستم..
دیدم ڪه زمان در طلبِ؛ عشق مُهیاست..

چشمِ سیهت؛ دزد شد و قلبِ مرا برد..
لبخند لبت، سارقِ بر سایرِ اعضاست..

مِهرت ڪه به جان و تنِ من؛ ریشه دوانده..
یڪباره دچار تو شدن؛ هم ڪه مُجزاست..

حالا ڪه شده فتح دلت، ثبت جهانی..
پرچم زدم، آسوده شدم، خانه‌ام آنجاست..

#الهام_رازقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
حال‌من با دیدنت درلحظه ای تغییر کرد
کلبه ی ویرانه ام را بودنت تعمیر کرد

ضرب آهنگ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی ‌که نگاهم روی‌چشمت گیر کرد

خواستم تا با تو گویم ‌شدتِ دلدادگی
رنگ رخسارم ولی حس مرا تفسیر کرد

خواب‌ دیدم‌پیش رویم‌باز شددرب بهشت
بی گمان عشق تو‌ رویای مرا تعبیر کرد

آمدم راز نهان را پیش تو افشا کنم
مهر بی حدم به تو گویا دلم را شیر کرد

خوانده‌ بودم‌ پیش‌گوش‌قاصدک‌عشق‌تورا
تو‌خودت دیر آمدی!یا قاصدِ من دیر کرد؟

زار و بیمار تو بودم عشق بی تکرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر کرد

#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
عصرانه
دلم یک گوشه ی دنج دریک کافه میخواهد
فقط من و تو.
در ازدحام جمعیت این شهر
فقط تورا ببینم,
تو قهوه تعارف کنی
من غرق در قهوه ای چشمانت
طعم خوش بودنت را
بنوشم


#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شبی شاید رها کردم جهانِ چون سرابم را
کسی اینجا نمی فهمد من و حالِ خرابم را

اگر چه سخت بیزارم ازاین تقدیرِ سَرخورده
ولی میگیرم از دنیا همه حق و حسابم را

شدم مأیوس باظلمی که ازاطرافیان دیدم
همان هایی که میدیدندغَمِ پشتِ نقابم را

چراسهم من ازدنیا عذاب و دل شکستن شد!؟
کسی می داند آیا این سوالِ بی جوابم را!؟

میان عقل و احساسم همیشه دل موفق شد...
به شدّت می دهم دائم تقاصِ انتخابم را

هجوم واژه ها در ذهن و دستی بر قلم دارم
«که تسکین می دهد داروی شعرم اضطرابم را»

#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حال‌من با دیدنت درلحظه ای تغییر کرد
کلبه ی ویرانه ام را بودنت تعمیر کرد

ضرب آهنگ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی ‌که نگاهم روی‌چشمت گیر کرد

خواستم تا با تو گویم ‌شدتِ دلدادگی
رنگ رخسارم ولی حس مرا تفسیر کرد

خواب‌ دیدم‌پیش رویم‌باز شددرب بهشت
بی گمان عشق تو‌ رویای مرا تعبیر کرد

آمدم راز نهان را پیش تو افشا کنم
مهر بی حدم به تو گویا دلم را شیر کرد

خوانده‌ بودم‌ پیش‌گوش‌قاصدک‌عشق‌تورا
تو‌خودت دیر آمدی!یا قاصدِ من دیر کرد؟

زار و بیمار تو بودم عشق بی تکرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر کرد

#الهام_رازقی
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#عصرانه
دلم یک گوشه ی دنج دریک کافه میخواهد
فقط من و تو.
در ازدحام جمعیت این شهر
فقط تورا ببینم,
تو قهوه تعارف کنی
من غرق در قهوه ای چشمانت
طعم خوش بودنت را
بنوشم...

#الهام_رازقی♥️
#عصرتون_كنار_دلبر😍

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من «وارث تمام نبودن های توام»
جایی در پستوی تنهایی ام
نشسته ام و بر روی دیوار قلبم
چوب خط روزهای دوری ات را
میکشم
و مشتاقانه به امید آن هستم که
آب در دست بیایی و
تمام این
نقش های بدشکل نبودت را از
قلبم پاک کنی....!


#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من «وارث تمام نبودن های توام»
جایی در پستوی تنهایی ام
نشسته ام و بر روی دیوار قلبم
چوب خط روزهای دوری ات را
میکشم
و مشتاقانه به امید آن هستم که
آب در دست بیایی و
تمام این
نقش های بدشکل نبودت را از
قلبم پاک کنی....!


#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنچنان شوری نهفته ست دربیان این کلام

#عصر باشد، او بخندد، زیر  لب  گوید  سلام

#الهام_رازقی

#عصرتون_دلچسب_و_زیبااا🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غزل غزل بنویسم من از دو چشم سیاهت،
که برده ای دل و دین رابه ناز و طرز نگاهت..

برای وصف رخِ تو، قلم به دست بنشینم.
که صد قصیده نشسته میان صورت ماهت...

#الهام_رازقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀