بهتان
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
مرا امروز بی یک تیر کشتند
ز عشق زندگی ناسیر کشتند
ز بس با حیله و تزویر کشتند
به مثل شیر در زنجیر کشتند
نگنجیدم ز بس در چشم شیطان
به گور تیرۀ اعمال انسان
مرا کشتند و در من گور کردند
سیه رویان
سیه روحان
حسودان
ز ناکرده گناهم عالمی پُر،
ز مرگم نیست همدردی اَلَمدار
برای زادنم یک عصر کم بود
برای کشتنم یک لحظه بسیار
عصر: [قرن]
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
مرا امروز بی یک تیر کشتند
ز عشق زندگی ناسیر کشتند
ز بس با حیله و تزویر کشتند
به مثل شیر در زنجیر کشتند
نگنجیدم ز بس در چشم شیطان
به گور تیرۀ اعمال انسان
مرا کشتند و در من گور کردند
سیه رویان
سیه روحان
حسودان
ز ناکرده گناهم عالمی پُر،
ز مرگم نیست همدردی اَلَمدار
برای زادنم یک عصر کم بود
برای کشتنم یک لحظه بسیار
عصر: [قرن]
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ترانۀ حزن
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
امروز هم گذشت
مانند یک نفس
نوروز من گذشت
بی عشق هیچکس
گریانِ خنده ریز
خوش روی بی بقا
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
صد قطعه طی شده
در جستجوی خود
صد ره گشاده ام
جز ره به سوی خود
خود روی و خودشکوف
خودجوی و خودپناه
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
در خدمتِ فریب
افسر نبوده ام
در دستِ حاکمان
ساغر نبوده ام
بر دوشِ خسته ام
بار گناه شاه
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
آوارۀ خطا
بی چارۀ خدا
چون سایه با خودم
همراهم و جدا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
امروز هم گذشت
مانند یک نفس
نوروز من گذشت
بی عشق هیچکس
گریانِ خنده ریز
خوش روی بی بقا
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
صد قطعه طی شده
در جستجوی خود
صد ره گشاده ام
جز ره به سوی خود
خود روی و خودشکوف
خودجوی و خودپناه
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
در خدمتِ فریب
افسر نبوده ام
در دستِ حاکمان
ساغر نبوده ام
بر دوشِ خسته ام
بار گناه شاه
من غم نمی خورم
غم می خورد مرا
آوارۀ خطا
بی چارۀ خدا
چون سایه با خودم
همراهم و جدا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بهتان
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
مرا امروز بی یک تیر کشتند
ز عشق زندگی ناسیر کشتند
ز بس با حیله و تزویر کشتند
به مثل شیر در زنجیر کشتند
نگنجیدم ز بس در چشم شیطان
به گور تیرۀ اعمال انسان
مرا کشتند و در من گور کردند
سیه رویان
سیه روحان
حسودان
ز ناکرده گناهم عالمی پُر،
ز مرگم نیست همدردی اَلَمدار
برای زادنم یک عصر کم بود
برای کشتنم یک لحظه بسیار
عصر: [قرن]
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#شعر_تاجیکستان
#شعری_از گلرخسار صفی آوا
مرا امروز بی یک تیر کشتند
ز عشق زندگی ناسیر کشتند
ز بس با حیله و تزویر کشتند
به مثل شیر در زنجیر کشتند
نگنجیدم ز بس در چشم شیطان
به گور تیرۀ اعمال انسان
مرا کشتند و در من گور کردند
سیه رویان
سیه روحان
حسودان
ز ناکرده گناهم عالمی پُر،
ز مرگم نیست همدردی اَلَمدار
برای زادنم یک عصر کم بود
برای کشتنم یک لحظه بسیار
عصر: [قرن]
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀