#ببوس مرا
و بگذار طعم
آبدار #بوسه_هایت
سبز کند عاشقانه هایم را ..
بگذار بودنت
در من ریشه بدواند ..
من می خواهم
در #آغوش__تو
برای یک عمر به زندگی
لبخند بزنم ...
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و بگذار طعم
آبدار #بوسه_هایت
سبز کند عاشقانه هایم را ..
بگذار بودنت
در من ریشه بدواند ..
من می خواهم
در #آغوش__تو
برای یک عمر به زندگی
لبخند بزنم ...
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قرارمان
یڪ دم #صبح
پاورچین پاورچین تو بیا ..
نزدیڪی خیالم
دو ضربه به چشم
یڪ #آغوش
و هزار #بوسهِ ناب ...
دم #صبح ڪه شد
من بیدارم
تو بیا
به #آغوش ڪشیدنت با من
#بوسه_باران_کردنم_با_تــۥـــو ....!!
#پریناز_ارشد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یڪ دم #صبح
پاورچین پاورچین تو بیا ..
نزدیڪی خیالم
دو ضربه به چشم
یڪ #آغوش
و هزار #بوسهِ ناب ...
دم #صبح ڪه شد
من بیدارم
تو بیا
به #آغوش ڪشیدنت با من
#بوسه_باران_کردنم_با_تــۥـــو ....!!
#پریناز_ارشد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو همانند ِ
همان قهوی خاصی
که لــبم..
مدتی ست
در هوس ِ
#بوسه_به_فنجانِ_لبت
بی تاب است...
#امید_آذر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همان قهوی خاصی
که لــبم..
مدتی ست
در هوس ِ
#بوسه_به_فنجانِ_لبت
بی تاب است...
#امید_آذر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر آدمی شاید در عمرش فقط #یک_بار می تواند کسی را به #تمامی_دوست_بدارد.
#تمامش را، حتا تیرگی های روحش را #بپرستد.
#خدا بسازد از آدمی که می داند #آسمانی نیست.
#نگاهش کند و دلش #ضعف برود و بی آن که #داشتن یا #نداشتن #آغوشش چندان #مهم باشد،
از حال خوب #او به آرامش برسد. #محو شود، #پنهان شود، #گم شود در زوایای تنِ #او ..
#حتی اگر به #نگاهی از #دورقناعت کند. دل خوش کند ..
حتا به #بوسه های ناممکن قبل از #خواب،...
به #عکسی روی #گوشی موبایلی.
هر کسی شاید فقط #یک_بار، با #یک#آدم، #پرنده می شود.
#لیلامهربان👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تمامش را، حتا تیرگی های روحش را #بپرستد.
#خدا بسازد از آدمی که می داند #آسمانی نیست.
#نگاهش کند و دلش #ضعف برود و بی آن که #داشتن یا #نداشتن #آغوشش چندان #مهم باشد،
از حال خوب #او به آرامش برسد. #محو شود، #پنهان شود، #گم شود در زوایای تنِ #او ..
#حتی اگر به #نگاهی از #دورقناعت کند. دل خوش کند ..
حتا به #بوسه های ناممکن قبل از #خواب،...
به #عکسی روی #گوشی موبایلی.
هر کسی شاید فقط #یک_بار، با #یک#آدم، #پرنده می شود.
#لیلامهربان👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گوش کن،
این تپش های عاشقانه ام را
ساکت نباش!
دیریست در برابر امپراطوری عشقت پرچم سفید تسلیم بر افراشته ام!
آه....
ای شاهزاده سرزمین دلم
بیا و پرچم پیروزی را بر بلندای برج و باروی تن خسته و فرسوده ام به اهتزاز در آر و در این نبرد یک طرفه
شمشیرت را بکش
هر چه خواهی بکن
اسیرم کن
آنوقت با #بوسه های آتشینت
گنجینه لبهایم را غارت کن و در آغوشم گیر.....
#شهلا_پارسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این تپش های عاشقانه ام را
ساکت نباش!
دیریست در برابر امپراطوری عشقت پرچم سفید تسلیم بر افراشته ام!
آه....
ای شاهزاده سرزمین دلم
بیا و پرچم پیروزی را بر بلندای برج و باروی تن خسته و فرسوده ام به اهتزاز در آر و در این نبرد یک طرفه
شمشیرت را بکش
هر چه خواهی بکن
اسیرم کن
آنوقت با #بوسه های آتشینت
گنجینه لبهایم را غارت کن و در آغوشم گیر.....
#شهلا_پارسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_جمعه را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_جمعه را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عقربه_ها_امشب
در آغوش هم می رقصند!
فانوس چشم هایت
بر شعرهایم می تابد و
رد نگاهت
بر تن واژه هایم دیدنی است!
#نگاهت شور اهنگیست
در این شبهای سپید
که ردیف میکند
نُت های عاشقی را !
هر چه می نگارم
ساقهٔ طرد واژه هایم
به تماشای بلندای #مهتابِ دیدگانت نمی رسد!
پس تو را در خیال خود
#بوسه_باران می کنم
نکند
در عمق سکوت به خواب روم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در آغوش هم می رقصند!
فانوس چشم هایت
بر شعرهایم می تابد و
رد نگاهت
بر تن واژه هایم دیدنی است!
#نگاهت شور اهنگیست
در این شبهای سپید
که ردیف میکند
نُت های عاشقی را !
هر چه می نگارم
ساقهٔ طرد واژه هایم
به تماشای بلندای #مهتابِ دیدگانت نمی رسد!
پس تو را در خیال خود
#بوسه_باران می کنم
نکند
در عمق سکوت به خواب روم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیفها
پیاده می شوند،
دست در دست هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#کاش میشد
با گذشت مبهمِ
این لحظه ها
#شب_به_شب
با #بوسه بر #مهتاب
#عاشق می شدم!
جای هجران،
یادگاری های دیگر
می رسید!
ای که مضمونِ
#غزل_هایم شدی،
غصّه ات پایان ندارد
در میانِ
قصّه ها.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با گذشت مبهمِ
این لحظه ها
#شب_به_شب
با #بوسه بر #مهتاب
#عاشق می شدم!
جای هجران،
یادگاری های دیگر
می رسید!
ای که مضمونِ
#غزل_هایم شدی،
غصّه ات پایان ندارد
در میانِ
قصّه ها.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#کاش میشد
با گذشت مبهمِ
این لحظه ها
#شب_به_شب
با #بوسه بر #مهتاب
#عاشق می شدم
جای هجران،
یادگاری های دیگر
می رسید!
ای که مضمونِ
#غزل_هایم شدی،
غصّه ات پایان ندارد
در میانِ
قصّه ها.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با گذشت مبهمِ
این لحظه ها
#شب_به_شب
با #بوسه بر #مهتاب
#عاشق می شدم
جای هجران،
یادگاری های دیگر
می رسید!
ای که مضمونِ
#غزل_هایم شدی،
غصّه ات پایان ندارد
در میانِ
قصّه ها.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀