کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانهها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقفِ قسمت کردن شادی کنیم
کاش وقتی آسمان بارانی است
از زلالِ چشمهایش تَر شویم
کاش دلتنگ شقایقها شویم
به نگاه سُرخشان عادت کنیم
کاش شب، وقتی که تنها میشویم
با خدای یاسها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوشِ نگاهی کم کنیم
فاصلههای میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش مثل آب، مثل چشمهسار
گونهی نیلوفری را تَر کنیم
ما همه روزی از اینجا میرویم
کاش این پرواز را باور کنیم
کاش با حرفی که چندان سبز نیست
قلبهای نقرهای را نشکنیم
کاش هر شب با دو جرعه نور ماه
چشمهای خفته را رنگی زنیم
کاش بین ساکنان شهر عشق
ردّپای خویش را پیدا کنیم
کاش رسم دوستی را سادهتر
مهربانتر، آسمانیتر کنیم
کاش اشکی قلبمان را بشکند
با نگاه خستهای ویران شویم
کاش وقتی آرزویی میکنیم
از دل شفّافمان هم رد شود
مرغِ آمین هم از آنجا بگذرد
حرفهای قلبمان را بشنود...
#مریم_حیدرزاده
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گاهی از پروانهها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقفِ قسمت کردن شادی کنیم
کاش وقتی آسمان بارانی است
از زلالِ چشمهایش تَر شویم
کاش دلتنگ شقایقها شویم
به نگاه سُرخشان عادت کنیم
کاش شب، وقتی که تنها میشویم
با خدای یاسها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوشِ نگاهی کم کنیم
فاصلههای میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش مثل آب، مثل چشمهسار
گونهی نیلوفری را تَر کنیم
ما همه روزی از اینجا میرویم
کاش این پرواز را باور کنیم
کاش با حرفی که چندان سبز نیست
قلبهای نقرهای را نشکنیم
کاش هر شب با دو جرعه نور ماه
چشمهای خفته را رنگی زنیم
کاش بین ساکنان شهر عشق
ردّپای خویش را پیدا کنیم
کاش رسم دوستی را سادهتر
مهربانتر، آسمانیتر کنیم
کاش اشکی قلبمان را بشکند
با نگاه خستهای ویران شویم
کاش وقتی آرزویی میکنیم
از دل شفّافمان هم رد شود
مرغِ آمین هم از آنجا بگذرد
حرفهای قلبمان را بشنود...
#مریم_حیدرزاده
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
توی دنیایی که قلبا هر کدوم یهجا اسیرن
کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن
اونا ته تو عصر آهن، تشنهی یه جرعه یادن
کاش که دستکم نگیریم، اینجور آدما زیادن
نذاریم که تو چشاشون بشینه دونهی اشکی
اونا فانوسن و خاموش... آره، فانوسای مشکی
دنیاشون شاید یه شهره، خالی از قهر و دورنگی
توی سینهشون یه قلبه، جای این دلای سنگی
چهرهشون شاید به ظاهر مثل دیگران نباشه
امّا نور مهربونی توی شهرمون میپاشه
غم چشماشون عجیبه، توی خاطرا میمونه
ما ازش خبر نداریم، چیزی رو که اون میدونه
توی این عصر پر از درد، خیلی آدما یه دنیان
خیلیا تو جمع دنیا، بیقرار و تک و تنهان
زیر سایهی سلامت، هواشونو داشته باشیم
توی جمع بیقرار، عطر خوشبختی بپاشیم
به بهونهی زمونه، نذاریم که برن از یاد
بذاریم زنده بمونن، مثل عشق پاک فرهاد
قصّهی فانوس مشکی، صحبت دیروز و فرداست
قصّهشون مال حالا نیست، از حالا تا ته دنیاست
نمیگم با این ترانه، گل کنه محبّتامون
جایی رو باید بگیرن همیشه تو فرصتامون
این ترانه یه اشارهست به دلای خواب و بیدار
که به یاد اونا باشیم، همه به امید دیدار
غم تنهایی رو باید از نگاهشون بخونیم
خدا خیلی مهربونه، اگه ما بندهی اونیم...
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن
اونا ته تو عصر آهن، تشنهی یه جرعه یادن
کاش که دستکم نگیریم، اینجور آدما زیادن
نذاریم که تو چشاشون بشینه دونهی اشکی
اونا فانوسن و خاموش... آره، فانوسای مشکی
دنیاشون شاید یه شهره، خالی از قهر و دورنگی
توی سینهشون یه قلبه، جای این دلای سنگی
چهرهشون شاید به ظاهر مثل دیگران نباشه
امّا نور مهربونی توی شهرمون میپاشه
غم چشماشون عجیبه، توی خاطرا میمونه
ما ازش خبر نداریم، چیزی رو که اون میدونه
توی این عصر پر از درد، خیلی آدما یه دنیان
خیلیا تو جمع دنیا، بیقرار و تک و تنهان
زیر سایهی سلامت، هواشونو داشته باشیم
توی جمع بیقرار، عطر خوشبختی بپاشیم
به بهونهی زمونه، نذاریم که برن از یاد
بذاریم زنده بمونن، مثل عشق پاک فرهاد
قصّهی فانوس مشکی، صحبت دیروز و فرداست
قصّهشون مال حالا نیست، از حالا تا ته دنیاست
نمیگم با این ترانه، گل کنه محبّتامون
جایی رو باید بگیرن همیشه تو فرصتامون
این ترانه یه اشارهست به دلای خواب و بیدار
که به یاد اونا باشیم، همه به امید دیدار
غم تنهایی رو باید از نگاهشون بخونیم
خدا خیلی مهربونه، اگه ما بندهی اونیم...
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امشب تمام خویش را از غصه پرپر میکنم
گلدان زرد یاد را با تو معطر میکنم
تو رفتهای و رفتنت یک اتفاق ساده نیست
ناچار این پرواز را اینبار باور میکنم
یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من
یه احترام رجعتت من ناز کمتر میکنم
یک شب اگر گفتی برو دیگر ز دستت خستهام
آن شب برای خلوتت یک فکر دیگر میکنم
صحن نگاهت را به روی اشتیاقم باز کن
من هم ضریح عشق را غرق کبوتر میکنم
شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و آرزو
یک روز من این شعر را تا آخر از بر میکنم
گرچه شکستی عهد را مثل غرور ترد من
اما چنان دیوانهام که با غمت سر میکنم
زیبا خدا پشت و پناه چشمهای عاشقت
با اشک و تکرار و دعا راه تو را تر میکنم
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گلدان زرد یاد را با تو معطر میکنم
تو رفتهای و رفتنت یک اتفاق ساده نیست
ناچار این پرواز را اینبار باور میکنم
یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من
یه احترام رجعتت من ناز کمتر میکنم
یک شب اگر گفتی برو دیگر ز دستت خستهام
آن شب برای خلوتت یک فکر دیگر میکنم
صحن نگاهت را به روی اشتیاقم باز کن
من هم ضریح عشق را غرق کبوتر میکنم
شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و آرزو
یک روز من این شعر را تا آخر از بر میکنم
گرچه شکستی عهد را مثل غرور ترد من
اما چنان دیوانهام که با غمت سر میکنم
زیبا خدا پشت و پناه چشمهای عاشقت
با اشک و تکرار و دعا راه تو را تر میکنم
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد سوگند به شب نمیدانم
تو فکر خواب گلهایي که یک شب باد ویران کرد
و من خواب تو را میبینم و لبخند پنهانم
تو مثل لحظهاي هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بیتاب و حیرانم
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چگونه دل اسیرت شد سوگند به شب نمیدانم
تو فکر خواب گلهایي که یک شب باد ویران کرد
و من خواب تو را میبینم و لبخند پنهانم
تو مثل لحظهاي هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بیتاب و حیرانم
#مریم_حیدرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀