💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
هی فکر می کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟
من سال هاست گریه نکردم، شما چطور؟

من سال هاست عاشق چشمی نبوده ام
حالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور...

بگذشتم از غرورم و با چشم های خیس
ساکت نشسته ام که بفهمم تو را چطور...

وصفت کنم الهه ی پنهان میان شعر
شیطان بخوانمت؟ نه... فرشته؟ خدا چطور؟

این کوچه ها به غربتم اقرار می کنند
اینها که دیده اند به دیوارها چطور....

هی فکر می کنم که چه شد عاشقت شدم؟
هی فکر می کنم که چرا؟ کِی؟ کجا؟ چطور؟

#مجید_ترکابادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
این سیب‌های سرخ برای نچیدن است
دل‌بستنم مقدمه‌ی دل‌بریدن است

حتی کلاف کهنه‌ نخ هم نمی‌دهم
بالای یوسفی که برای خریدن است

زیباترین نبودی و من ماه خواندمت
این است عشق، عشق بدی را ندیدن است!

دنیا پر‌ از صداست، تو گاهی سکوت کن
گاهی سکوت گام نخست شنیدن است

بی دوست آسمان قفسی می‌شود وسیع
ای دوست! عشق لذّت با هم پریدن است

#مجید_ترکابادی
📕از تو چه پنهان
#سیب_سرخ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هوا گرفته و ابری، هوا غم‌انگیز است
تو نیستی که ببینی چقدر پاییز است

مگر به قهر نگفتی که از تو بیزارم
چرا هنوز نگاهت محبت‌آمیز است؟

دلت درخشش یک سرزمین بی فاتح
دلم خرابه‌ی بعد از هجوم چنگیز است

مرا چگونه فراموش کرده‌ای ای دوست؟
ببین گذشته‌ات از خاطرات لبریز است

امید دیدن رویت تمام هستم بود
تمام هستی ما را ببین چه ناچیز است


#مجید_ترکابادی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غنچه‌ی دلتنگ امشب میزبان شبنم است
حرفْ بسیار است اما فرصت صحبت کم است

آنکه مدت‌هاست از من چشم می‌پوشد تویی
آنکه می‌گیرد سراغ از خلوتم هر دم غم است

جای حیرت نیست گر در پای عشقت سوختم
عاشقی میراث ما از دودمان آدم است

اشک می‌ریزد مدام از چشم‌هایم، بعد تو
آنچه می‌بینم فقط تصویرهایی مبهم است

از دلیل رفتنت چیزی نمی‌گویم به غیر
دردِدل دارم ولی آیینه هم نامحرم است!

#مجید_ترکابادی
#شب_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت
هم در سکوت سرد زمستان دلم گرفت

هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید
هرجا گرفت نم نم باران دلم گرفت

با خنده گفتمش: «به سلامت… سفر بخیر…»
وقتی که رفت، از تو چه پنهان… دلم گرفت

بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود
از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت

امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت
مانند عصر جمعه ی تهران دلم گرفت

#مجید_ترکابادی
📕از تو چه پنهان/ #دلم_گرفت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو نیستی که ببینی چقدر پاییز است
چقدر زندگی برگ‌ها غم انگیز است

مگر به قهر نگفتی که از تو بیزارم
چرا هنوز نگاهت محبت‌آمیز است؟

دلت درخشش یک سرزمین بی فاتح
دلم خرابه‌ی بعد از هجوم چنگیز است

مرا چگونه فراموش کرده‌ای ای دوست؟
ببین گذشته‌ات از خاطرات لبریز است

تمام هستی من آرزوی وصل تو بود
تمام هستی من بی‌تو سخت ناچیز است

#مجید_ترکابادی
📕از تو چه پنهان/ #پاییز

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رضا خان هم اگر میدید با چادر چه زیبایی

جهان پر میشد از قانون چادرهای اجباری!

#مجید_ترکابادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم خوش است نگاهی به روی ماه کنم
به اینکه باشی و گاهی تو را نگاه کنم

گمان کنم که نبینم تو را پس از مرگم
خدا کند که در این‌باره اشتباه کنم

نگاه را که گرفتم ز دیدنش، ای کاش
تو را هم ای دل دیوانه سر به راه کنم

تمام سهم من از عاشقی همین بوده
همین که باشی و گاهی تو را نگاه کنم

#مجید_ترکابادی
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برو شب‌گرد سرگردان تنها هرچه بادا باد
نمی‌دانم کجا، هرجا ! برو تا هرچه بادا باد

اگر فردا همین باشد که ما امروز می‌بینیم
بیا این لحظه را خوش باش فردا هرچه بادا باد


زمین بی تو و دوزخ به یک اندازه سوزانند
چه فرقی می‌کند اینجا و آنجا؟ هرچه بادا باد

اگر سهم من از دنیا تو باشی هیچ حرفی نیست
اگر هم قسمتم این نیست، دنیا هرچه بادا باد

#مجید_ترکابادی
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه از خندیدنم خندان، نه از رنجیدنم غمگین
مرا نادیده می‌گیرد، چه دردی بیشتر از این؟

خدا عمرت دهد، آهسته این را گفت و ترکم کرد
نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین!

گمان کن روی آتش چند خرمن پنبه بگذارند
نشد بر داغ عشقش حرف‌های دیگران تسکین

تو ای دنیا! چه مکر تازه‌ای در چنته‌ات داری؟
فریبت را نخواهم خورد بدسیمای خوش‌تزئین!

نفهمیدم چه‌ها دیدم، نمی‌دانم چه خواهم دید
تمام زندگی خواب است،خوابی مبهم و سنگین...

#مجید_ترکابادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شکر حق هم خون دل داریم هم اشکی روان
سفره‌ی درویش را زینت ببخشد آب و نان

در فراقت شعر می‌گویم، ببین این شعرها
حاصل داغ من است اما به کام دیگران

آه از دنیا که جام بی‌بهای عمر را
اندک‌ اندک پر کند اما بریزد ناگهان

خیره بر تنهایی بی‌مرز خود در آینه
سهم ما این بوده شاید از تماشای جهان


آمد و با خود گمان‌کردم که قصدش ماندن‌است
رفت تا با رفتنش پایان بگیرد داستان

#مجید_ترکابادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قلبم تمام عمر چنان زلف درهمش
در پیچ و تاب بود و کسی باورش نشد

گفتند ابلهان که بگو دوست داریَش
وصلش سراب بود و کسی باورش نشد

او یک بهشت بود ، ولی از بهشتِ او
سهمم عذاب بود و کسی باورش نشد

پرسید با کنایه که "من گفته ام نرو ؟"
پرسش ، جواب بود و کسی باورش نشد ...

#مجید_ترکابادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀