باز فصلی نو چه دلتنگم #هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
#نام_تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بد عهدیتیکسر صدایت می کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم #هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
#نام_تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بد عهدیتیکسر صدایت می کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر #صدایت_می_کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو #شب_های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر #صدایت_می_کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو #شب_های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر #صدایت_می_کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر #صدایت_می_کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر صدایت می کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز فصلی نو چه دلتنگم هوایت می کنم
قاصد #باران_شدی جان را فدایت می کنم
خواستی با حلقه ی گیسو به دار آویزی ام
بی تکبر هستی ام را خاک پایت می کنم
نام تو پیچیده در آواز های شرقی ام
با همه بدعهدیت یکسر صدایت می کنم
شعله ها دارد غزل های جنون آلوده ام
در نیستان از جدائی ها شکایت می کنم
بی تو از عطر گل و از باد و طوفان خسته ام
با همه بی تابی ام شب ها دعایت می کنم
ناله هایم را به دست بادها طی می کنم
وان یکادی خوانده ام دفع بلایت می کنم
وزن ِ شعرم روی احساسات من سنگین شده
#جان_ما ناقابل است از غم رهایت می کنم
در تب دیدار تو شب های من بارانی است
#عشق را نذر نگاه شب نمایت می کنم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀