#بیا بیا كه شدم در غم تو سودایی
درآ #درآ كه به جان آمدم ز تنهایی
#عجب عجب كه برون آمدی به پرسش من
ببین #ببین كه چه بیطاقتم ز شیدایی
#بده بده كه چه آوردهای به تحفه مرا
بنه #بنه بنشین تا دمی برآسایی
#مرو مرو چه سبب زود زود میبروی
بگو #بگو كه چرا دیر دیر میآیی
#نفس نفس زدهام نالهها ز فرقت تو
زمان #زمان شدهام بیرخ تو سودایی
#مجو مجو پس از این زینهار راه جفا
مكن #مكن كه كشد كار ما به رسوایی
#برو برو كه چه كژ میروی به شیوه گری
بیا #بیا كه چه خوش میخمی به رعنایی
#مولانا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
درآ #درآ كه به جان آمدم ز تنهایی
#عجب عجب كه برون آمدی به پرسش من
ببین #ببین كه چه بیطاقتم ز شیدایی
#بده بده كه چه آوردهای به تحفه مرا
بنه #بنه بنشین تا دمی برآسایی
#مرو مرو چه سبب زود زود میبروی
بگو #بگو كه چرا دیر دیر میآیی
#نفس نفس زدهام نالهها ز فرقت تو
زمان #زمان شدهام بیرخ تو سودایی
#مجو مجو پس از این زینهار راه جفا
مكن #مكن كه كشد كار ما به رسوایی
#برو برو كه چه كژ میروی به شیوه گری
بیا #بیا كه چه خوش میخمی به رعنایی
#مولانا
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
#عصر و ریختن شعرم
حوالے ڪوچه ے خیالِ سبز
تو
فنجانے را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
مے ڪنم
شعرم را به جان #دلتنگے
مے اندازم
#دلتنگے را زیر پاے واژ ها
له میڪنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت ڪنیم
چشم در چشم هم #دلتنگے را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ے #دلتنگے را
بخوانیم
#بیا
تا طرحے بهارے به جان
خزان بیندازیم
#سیامڪ_جعفرے
#براے انڪس ڪه خودش میداند
#عصرتون_بڪام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حوالے ڪوچه ے خیالِ سبز
تو
فنجانے را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
مے ڪنم
شعرم را به جان #دلتنگے
مے اندازم
#دلتنگے را زیر پاے واژ ها
له میڪنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت ڪنیم
چشم در چشم هم #دلتنگے را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ے #دلتنگے را
بخوانیم
#بیا
تا طرحے بهارے به جان
خزان بیندازیم
#سیامڪ_جعفرے
#براے انڪس ڪه خودش میداند
#عصرتون_بڪام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و ریختن شعرم
حوالی کوچه ی خیالِ سبز
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
خزان بیندازیم
#سیامک_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند
#عصرتون_بکام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حوالی کوچه ی خیالِ سبز
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
خزان بیندازیم
#سیامک_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند
#عصرتون_بکام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و گُم شدن من
میان جنگل دوست داشتنت
کلبه ی آغوشت کجاست؟
شعرم 🍁 #پاییز می شود
واژه های رنگ پریده
زیر پای دلتنگی له می شوند
شلاق نبودنت مدام بر جانم
میزند
می شود بیایی؟
جنگل چشمانت را به
منِ خسته بسپاری
#بیا
تا شعر و واژه را
بایگانی کنیم
تهِ قفسه ی 🍁#پاییز
#بیا
تا 🍁#پاییز را بهار کنیم
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان جنگل دوست داشتنت
کلبه ی آغوشت کجاست؟
شعرم 🍁 #پاییز می شود
واژه های رنگ پریده
زیر پای دلتنگی له می شوند
شلاق نبودنت مدام بر جانم
میزند
می شود بیایی؟
جنگل چشمانت را به
منِ خسته بسپاری
#بیا
تا شعر و واژه را
بایگانی کنیم
تهِ قفسه ی 🍁#پاییز
#بیا
تا 🍁#پاییز را بهار کنیم
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و ریختن شعرم
حوالی کوچه ی خیالِ پاییزی
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
پاییز بیندازیم
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حوالی کوچه ی خیالِ پاییزی
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
پاییز بیندازیم
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#من_تو_را_از_یڪ_شب
#تو_را_از_یڪ_شعر_طلبڪارم
#و_تو_مرا_از_یڪ_رویا،
#از_یڪ_روز!
من به #تو یڪ آغوش
یڪ رسیدن بدهڪارم
و #تو به من یڪ آمدن،
یڪ ماندن!
من و تو از عشق "ما" را #طلبڪاریم
و به عشق هم را بدهڪار!
روی دیوارهای این تقدیر
جا برای چوب خطِ تازه نیست...
#بیا_بیابیم_عشق_را!
#بیا_بیابیم_ما_را!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تو_را_از_یڪ_شعر_طلبڪارم
#و_تو_مرا_از_یڪ_رویا،
#از_یڪ_روز!
من به #تو یڪ آغوش
یڪ رسیدن بدهڪارم
و #تو به من یڪ آمدن،
یڪ ماندن!
من و تو از عشق "ما" را #طلبڪاریم
و به عشق هم را بدهڪار!
روی دیوارهای این تقدیر
جا برای چوب خطِ تازه نیست...
#بیا_بیابیم_عشق_را!
#بیا_بیابیم_ما_را!
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و ریختن شعرم
حوالی کوچه ی خیالِ سبز
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
خزان بیندازیم
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حوالی کوچه ی خیالِ سبز
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
خزان بیندازیم
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و ریختن شعرم
حوالی کوچه ی خیالِ پاییزی
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
پاییز بیندازیم
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
#عصرتون_بکام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حوالی کوچه ی خیالِ پاییزی
تو
فنجانی را پُر از شعر سپید
مهمان ایوان چشمانت
می کنم
شعرم را به جان #دلتنگی
می اندازم
#دلتنگی را زیر پای واژ ها
له میکنم
#بیا
تا فاصله را مبهوت کنیم
چشم در چشم هم #دلتنگی را
به خاک با هم بودن
بسپاریم
دست در دست هم
فاتحه ی #دلتنگی را
بخوانیم
#بیا
تا طرحی بهاری به جان
پاییز بیندازیم
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
#عصرتون_بکام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در این
"ج" "م" "ع" "ه"
میان قابِ افکارم
در تنهاییِ خویش
کنار پنجره #شعرهایم
ایستادهام
در حوالیِ احساسِ رنگینِ
رویاها
در هجوم بغض و آه
به تو میاندیشم
#بیا
در لا به لای ورقه های این کتاب
یکدیگر را ببوسیم
نگران آبرو نباش
باور کن
اینجا هیچکس کتاب نمی خواند.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"ج" "م" "ع" "ه"
میان قابِ افکارم
در تنهاییِ خویش
کنار پنجره #شعرهایم
ایستادهام
در حوالیِ احساسِ رنگینِ
رویاها
در هجوم بغض و آه
به تو میاندیشم
#بیا
در لا به لای ورقه های این کتاب
یکدیگر را ببوسیم
نگران آبرو نباش
باور کن
اینجا هیچکس کتاب نمی خواند.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀