💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
#آفتاب جان
از کدام
طلوع حرف می زنی..؟
#تــــُو
خود خورشیدی
چشم هایت را باز کن..

#محمـد_بشیرے

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
چه غروب دلگیری...
دلگیر باد از این پس تمام غروب‌های عالم!

تو هم چشم‌هایت را ببند خورشید!
که پس از حسین
در دنیا چیزی برای دیدن وجود ندارد؛
دنیایی که حضور حسین را
در خود برنمی‌تابد، دیدنی نیست...

#سید_مهدی_شجاعی

#آفتاب_در_حجاب
🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
آنی ڪه ز صبح
خنده بر لب دارد ...
بر قلب ڪسان بذر محبت ڪارد ...
هر روز بخند و شاد باش اے دوست ...
بگذار جهان بر تو محبت آرد ...

#آفتاب_مهتاب

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
جاده
بانو‌ حمیرا
#حمیرا

آمد بر من دوش نگاری سر تیز
شیرین سخن،،، شڪر لبی شورانگیز

با روی چو #آفتاب بیدارم ڪرد
یعنی ڪه چو آفتاب دیدی ،،، برخیز

َ#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
آفتاب
کانال صدای سخن عشق
استاد #شهرام_ناظری
آواز #آفتاب
آلبوم #عاشق_کیست
شعر #ابوسعید_ابوالخیر
دستگاه #نوا

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر برود به هر قدم در ره دیدنت سری
من نه حریف رفتنم از در تو به هر دری

تا نکند وفای تو در #دل من تغیّری
چشم نمی‌کنم به خود تا چه رسد به دیگری

خود نبود و گر بود تا به قیامت آزری
بت نکند به نیکویی چون تو بدیع پیکری

گر به کنار آسمان چون تو برآید اختری
روی بپوشد #آفتاب از نظرش به معجری

بسته‌ام از جهانیان بر دل تنگ من دری
تا نکنم به هیچ کس گوشه چشم خاطری

گر چه تو بهتری و من از همه خلق کمتری
شاید اگر نظر کند محتشمی به چاکری

باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری
هر که به معظمی رسد ترک دهد محقّری

حضرت سعدی🌹


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Aftab
Parvaz Homay - ماهان موزیک
🎧پرواز همای

#آفتاب 🌞


💖💖💖💖💖💖💖💖





🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼


🌼🌼🌼🌼🌼🌼


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌
ای رَفیقان راه‌ها را بَستْ یار
#آهویِ لَنْگیم و او #شیرِ #شکار

جُز که #تسلیم و #رضا کو چاره‌یی؟
در کَفِ #شیر نری خونْ‌خواره‌یی

او ندارد #خواب و خور چون #آفتاب
#روح‌ها را می‌کُند بی‌خورد و خواب

که بیا من باش یا هم‌خویِ من
تا بِبینی در تَجَلّی رویِ من

ور ندیدی چون چُنین َیدا شُدی؟
#خاک بودی طالِبِ اِحیا شدی.

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#صبح یعنی
زندگی،
یعنی عشق
آنگاه که تو در سرزمینی دیگر
خورشید #چشمانت #طلوع می کند
آسمان #قلب من اینجا روشن می شود
و تلالو #آفتاب مهربانیت
زندگی ام را گرم #عشق می کند ...

#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست

زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سحر
در کوچه های خامش و خلوت نجومیش
یا
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش...

#شفیعی_کدکنی

#درود_یاران_
#آفتاب_بختتان_همیشه_فروزان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی سينهٔ اشعارم‌
مهربانی لَم داده است
با
#آفتاب
به صراحتِ دريا سخن میگوید
تا از این فاصله ها
درگلبرگهای نازک گـلدان خیال
با تبسمی شیرین
دستان گرممان
تن‌پوش تن سردی شود
در تکرار نفسهای
#عشق
تا خلاصه کنیم
همهٔ عاشقانه های جهان را
در یک
#دوستت_دارم
همان‌آغازیک ‌پایان!

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از
#آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام‌ غزلها
کنار
#جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیف‌ها
پیاده می شوند،
دست در دست‌ هم
شعر می شوند و
#غربت_جمعه را
شرمنده‌ می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار
#جادهٔ رؤیا
روی
#جدول‌‌_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از
#آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام‌ غزلها
کنار
#جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیف‌ها
پیاده می شوند،
دست در دست‌ هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده‌ می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار
#جادهٔ رؤیا
روی
#جدول‌‌_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از
#آفتاب_تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام‌ غزلها
کنار
#جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیف‌ها
پیاده می شوند،
دست در دست‌ هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده‌ می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار
#جادهٔ رؤیا
روی
#جدول‌‌_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
واژه ها
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از #آفتاب تابستان
می درخشند
قافیه ها بر بام‌ غزلها
کنار #جاده_انتظار
یکی یکی
کنار ردیف‌ها
پیاده می شوند،
دست در دست‌ هم
شعر می شوند و
#غربت_دوری را
شرمنده‌ می کنند!
اشعار تبدارم را حس می کنی؟
تراوش واژه هایم
کنار #جادهٔ رؤیا
روی #جدول‌‌_هایی می چکد
که حل نمی شوند!
بیاوُ
شعر هایم را آواز کن
نگذار
#بوسه_های_شعر از دهان بیفتد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀