گفتم تو را متاعی بهتر ز ناز باشد
از عشوه گفت آری گر عشقباز باشد
قدت به سرو آزاد تشریف بندگی داد
این جامه بر قد او ترسم دراز باشد
منشین ز آتش من آهنین دل ایمن
کاتش چو تیز باشد آهن گداز باشد
بر من درستم باز دشمن به لطف ممتاز
کی باشد این ستمها گر امتیاز باشد
دریای راز در جوش من مهر بر لب از بیم
گو هم زبان حریفی کز اهل راز باشد
چون عشق محو سازد شاهی و بندگی را
گردن طراز محمود طوق ایاز باشد
ذوقی چنان نماند آمیزش نهان را
معشوق اگر ز عاشق بیاحتراز باشد
چون خانه حقیقت جوئی پی بتان گیر
کاول قدم درین ره کوی مجاز باشد
آتش فتد به گلزار گر همچو نرگس یار
نرگس کرشمه پرداز یا عشوهساز باشد
بیش از تمام عالم خواهم نیازمندی
تا از نیاز مردم او بینیاز باشد
حاشا که تا قیامت برخیزد از در مهر
بر محتشم در جور هرچند باز باشد
#محتشم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از عشوه گفت آری گر عشقباز باشد
قدت به سرو آزاد تشریف بندگی داد
این جامه بر قد او ترسم دراز باشد
منشین ز آتش من آهنین دل ایمن
کاتش چو تیز باشد آهن گداز باشد
بر من درستم باز دشمن به لطف ممتاز
کی باشد این ستمها گر امتیاز باشد
دریای راز در جوش من مهر بر لب از بیم
گو هم زبان حریفی کز اهل راز باشد
چون عشق محو سازد شاهی و بندگی را
گردن طراز محمود طوق ایاز باشد
ذوقی چنان نماند آمیزش نهان را
معشوق اگر ز عاشق بیاحتراز باشد
چون خانه حقیقت جوئی پی بتان گیر
کاول قدم درین ره کوی مجاز باشد
آتش فتد به گلزار گر همچو نرگس یار
نرگس کرشمه پرداز یا عشوهساز باشد
بیش از تمام عالم خواهم نیازمندی
تا از نیاز مردم او بینیاز باشد
حاشا که تا قیامت برخیزد از در مهر
بر محتشم در جور هرچند باز باشد
#محتشم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذار که تا می خورم و مست شوم
چون مست شوم به عشق پا بست شوم
پابست شوم به کلی از دست شوم
ار مست شوم نیست شوم، هست شوم
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون مست شوم به عشق پا بست شوم
پابست شوم به کلی از دست شوم
ار مست شوم نیست شوم، هست شوم
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می خواهم
#ثانیه ها را سنجاق کنم
به شُر شُر #باران خیالِت
تا #تـღـورا بنویسم
بر شقایق های باران زده!
می خواهم
جاری شوم میان نت به نت
#قطره_های_باران
تا واژه هایِ زندگی
دلبرانه
مثنویِ زیبایِ بودن را
سَر دهند!
آسمان از نبودت
بر حوضِ آبریز چشمانم
می بارد
من میان #باران
پای واژه های بیقرارم
دَم نوشِ یادت را
در کافهٔ #عشق
نوشیدم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#ثانیه ها را سنجاق کنم
به شُر شُر #باران خیالِت
تا #تـღـورا بنویسم
بر شقایق های باران زده!
می خواهم
جاری شوم میان نت به نت
#قطره_های_باران
تا واژه هایِ زندگی
دلبرانه
مثنویِ زیبایِ بودن را
سَر دهند!
آسمان از نبودت
بر حوضِ آبریز چشمانم
می بارد
من میان #باران
پای واژه های بیقرارم
دَم نوشِ یادت را
در کافهٔ #عشق
نوشیدم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنڪَ ڪہ باشی
آدم دیڪَرے میشوے
خشنتر عصبیتر ڪلافہتر و تلختر
و جالبتر اینڪہ با اطراف هم ڪارے ندارے
همہاش را نڪَہ میدارے
و دقیقا سر همان ڪسے خالے میڪنی
ڪہ دلتنڪَش هستی...
#مریم_ملڪدار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آدم دیڪَرے میشوے
خشنتر عصبیتر ڪلافہتر و تلختر
و جالبتر اینڪہ با اطراف هم ڪارے ندارے
همہاش را نڪَہ میدارے
و دقیقا سر همان ڪسے خالے میڪنی
ڪہ دلتنڪَش هستی...
#مریم_ملڪدار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آه ….
محبوبم
سفری به بهار بزنیم
در باغچه خاطره ها
پای هر گل که کاشته بودیم
لبخندهایت
دانه دانه
انار می شد وگل می داد
وصدای تو
همچون پرنده ای
از مسیر سفرهامان
عبور می کرد
یادم آمد
از سپیداران
که به نیاز آفتاب قامت می کشیدند به حرمت دلم و دلت
نماز شکسته عشق
را
با پروانه ها خواندیم
که عمرشان
کوتاه بود
یادم آمد
که می خندیدی
و می گریستیم
و هیچکس نمی پرسید
عاشقی
فصل چندم سال است ؟؟؟؟
#روانگرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
محبوبم
سفری به بهار بزنیم
در باغچه خاطره ها
پای هر گل که کاشته بودیم
لبخندهایت
دانه دانه
انار می شد وگل می داد
وصدای تو
همچون پرنده ای
از مسیر سفرهامان
عبور می کرد
یادم آمد
از سپیداران
که به نیاز آفتاب قامت می کشیدند به حرمت دلم و دلت
نماز شکسته عشق
را
با پروانه ها خواندیم
که عمرشان
کوتاه بود
یادم آمد
که می خندیدی
و می گریستیم
و هیچکس نمی پرسید
عاشقی
فصل چندم سال است ؟؟؟؟
#روانگرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بود در کنج خانه صبح دمی
خاطر من بخود فتاده دمی
غزلی دلپذیر میگفتم
درر از عشق دوست میسفتم
نفسی وصف یار میراندم
ساعتی لوح دوست میخواندم
#عراقی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خاطر من بخود فتاده دمی
غزلی دلپذیر میگفتم
درر از عشق دوست میسفتم
نفسی وصف یار میراندم
ساعتی لوح دوست میخواندم
#عراقی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بارها دیدهام که ستارهی صبح
میسوزد و بر چشمهای ما بوسه میزند
و بالا سرمان باز میشوند شفقها
بهگونهی بادزنهایی چرخان
کلمههای من
نوازشگرانه بر تو میبارید
دیرزمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشتهام
تا به آنجا که بیانگارم دارندهی دنیایی
از کوهها برای تو گلهای شاد میآرم
سنبل آبی، فندق تاری
و سبدهای وحشیِ بوسه
میخواهم آن کنم
که بهار میکند با همه گیلاس بُنان.
پابلو نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میسوزد و بر چشمهای ما بوسه میزند
و بالا سرمان باز میشوند شفقها
بهگونهی بادزنهایی چرخان
کلمههای من
نوازشگرانه بر تو میبارید
دیرزمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشتهام
تا به آنجا که بیانگارم دارندهی دنیایی
از کوهها برای تو گلهای شاد میآرم
سنبل آبی، فندق تاری
و سبدهای وحشیِ بوسه
میخواهم آن کنم
که بهار میکند با همه گیلاس بُنان.
پابلو نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#جمعه که می شود
سپاه شعرم
در میدان صبحگاهی
صبح خیالت
خبر دار می ایستد
واژه ها روی دوش شعر
پرچم دوست داشتنت
برافراشته می شود
احساسم سرود دلدادگی
سر می دهد
و امّا .....
#دلتنگی بیداد می کند
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سپاه شعرم
در میدان صبحگاهی
صبح خیالت
خبر دار می ایستد
واژه ها روی دوش شعر
پرچم دوست داشتنت
برافراشته می شود
احساسم سرود دلدادگی
سر می دهد
و امّا .....
#دلتنگی بیداد می کند
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
۱-مجلس ما دگر اومروز به بستان ماند
عیش خلوت به تماشای گلستان ماند
۲-می حلالست کسی را که بود خانه بهشت
خاصه از دست حریفی که به رضوان ماند
۳-خط سبز و لب لعلت به چه ماننده کنی
من بگویم به لب چشمه حیوان ماند
۴-تا سر زلف پریشان تو محبوب منست
روزگارم به سر زلف پریشان ماند
۵-چه کند کشته عشقت که نگوید غم دل
تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند
۶-هر که چون موم به خورشید رخت نرم نشد
زینهار از دل سختش که به سندان ماند
۷-نادر افتد که یکی دل به وصالت ندهد
یا کسی در بلد کفر مسلمان ماند
۸-تو که چون برق بخندی چه غمت دارد از آنک
من چنان زار بگریم که به باران ماند
۹-طعنه بر حیرت سعدی نه به انصاف زدی
کس چنین روی نبیند که نه حیران ماند
۱۰-هر که با صورت و بالای تواش انسی نیست
حیوانیست که بالاش به انسان ماند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عیش خلوت به تماشای گلستان ماند
۲-می حلالست کسی را که بود خانه بهشت
خاصه از دست حریفی که به رضوان ماند
۳-خط سبز و لب لعلت به چه ماننده کنی
من بگویم به لب چشمه حیوان ماند
۴-تا سر زلف پریشان تو محبوب منست
روزگارم به سر زلف پریشان ماند
۵-چه کند کشته عشقت که نگوید غم دل
تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند
۶-هر که چون موم به خورشید رخت نرم نشد
زینهار از دل سختش که به سندان ماند
۷-نادر افتد که یکی دل به وصالت ندهد
یا کسی در بلد کفر مسلمان ماند
۸-تو که چون برق بخندی چه غمت دارد از آنک
من چنان زار بگریم که به باران ماند
۹-طعنه بر حیرت سعدی نه به انصاف زدی
کس چنین روی نبیند که نه حیران ماند
۱۰-هر که با صورت و بالای تواش انسی نیست
حیوانیست که بالاش به انسان ماند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شوخی که توان داد مرادِ دلم، این است
اقبال اگر یار شود، قاتلم این است
رسوای خلایق شدن و عشقپرستی
کار خودم آن باشد و کار دلم این است
آن تُرکِ ستمکار که در روز نخستین
مهرش بسِرشتند در آب و گلم، این است
خیری که مرا گر بنهد پای به محفل
صد طعنه به فردوس زند محفلم، این است
گَه هوش رَود از سر و گَه خون چکد از دل
چیزی که به سودای تو شد حاصلم، این است
«آتش!» شکنم بهر وصالش قفسِ تن
زیرا که در این ره به میان حائلم این است...
❤️
#آتش_اصفهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اقبال اگر یار شود، قاتلم این است
رسوای خلایق شدن و عشقپرستی
کار خودم آن باشد و کار دلم این است
آن تُرکِ ستمکار که در روز نخستین
مهرش بسِرشتند در آب و گلم، این است
خیری که مرا گر بنهد پای به محفل
صد طعنه به فردوس زند محفلم، این است
گَه هوش رَود از سر و گَه خون چکد از دل
چیزی که به سودای تو شد حاصلم، این است
«آتش!» شکنم بهر وصالش قفسِ تن
زیرا که در این ره به میان حائلم این است...
❤️
#آتش_اصفهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جسم زاریمدان منیم هیجران نه ایستر بیلمنم،
بو سینیق کشتی دن اول توفان نه ایستر بیلمنم؟
منده یوخ هیچ آرزو، کؤنلوم هامان بیتاب دیر،
زخم یوخدور، سینه ده پیکان نه ایستر بیلمنم؟
چشم خونخوارین سنین جیسمیمده چون قان قویمادی،
قانی دولموش دیدۀ گریان نه ایستر بیلمنم؟
کاسه-کاسه قان وئریر شوکر ائیلهییب نوش ائیلرم،
دخی مندن گردش دؤوران نه ایستر بیلمنم؟
هر نه وار عالمده بیر-بیردن بئتر سرگشته دیر،
قطره عمان آختاریر، عمان نه ایستر بیلمنم؟
لاله ایستر داغینا مرهم نسیم صوبح دن،
آغیز آچمیش غنچۀ خندان نه ایستر بیلمنم؟
عاشیقین زنجیری تار زولف و کاکیل دن گرک،
ریشتۀ زوناری دن «صنعان» نه ایستر بیلمنم؟
جان چو جانان مالی دیر، بس دخی مندن دوست لار،
جان نه ایستر بیلمنم، جانان نه ایستر بیلمنم؟
گؤوهر غلتان گؤزو تاج بلند اخترده دیر،
قطرۀ گمنام سرگردان نه ایستر بیلمنم؟
قاشی یایین دان اونون یارب، بو هامی غوربیله،
ناوک برگشتۀ مژگان نه ایستر بیلمنم؟
ای دمادم ائیله ین تکلیف مسجید قؤوسی یه،
عاشیق بیتابده ایمان نه ایستر بیلمنم
❤️
#علیجان_قوسی_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بو سینیق کشتی دن اول توفان نه ایستر بیلمنم؟
منده یوخ هیچ آرزو، کؤنلوم هامان بیتاب دیر،
زخم یوخدور، سینه ده پیکان نه ایستر بیلمنم؟
چشم خونخوارین سنین جیسمیمده چون قان قویمادی،
قانی دولموش دیدۀ گریان نه ایستر بیلمنم؟
کاسه-کاسه قان وئریر شوکر ائیلهییب نوش ائیلرم،
دخی مندن گردش دؤوران نه ایستر بیلمنم؟
هر نه وار عالمده بیر-بیردن بئتر سرگشته دیر،
قطره عمان آختاریر، عمان نه ایستر بیلمنم؟
لاله ایستر داغینا مرهم نسیم صوبح دن،
آغیز آچمیش غنچۀ خندان نه ایستر بیلمنم؟
عاشیقین زنجیری تار زولف و کاکیل دن گرک،
ریشتۀ زوناری دن «صنعان» نه ایستر بیلمنم؟
جان چو جانان مالی دیر، بس دخی مندن دوست لار،
جان نه ایستر بیلمنم، جانان نه ایستر بیلمنم؟
گؤوهر غلتان گؤزو تاج بلند اخترده دیر،
قطرۀ گمنام سرگردان نه ایستر بیلمنم؟
قاشی یایین دان اونون یارب، بو هامی غوربیله،
ناوک برگشتۀ مژگان نه ایستر بیلمنم؟
ای دمادم ائیله ین تکلیف مسجید قؤوسی یه،
عاشیق بیتابده ایمان نه ایستر بیلمنم
❤️
#علیجان_قوسی_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ایستاده روی پلکهام
و گیسوانش
درون موهام
شکل دستهای مرا دارد
رنگ چشمهای مرا
در تاریکیِ من محو می شود
مثل سنگ ریزه ای در برابر آسمان
چشمانی دارد همیشه گشوده
که آرام از من ربوده
رویاهایش
با فوج فوج روشنایی
ذوب می کنند
خورشیدها را
و مرا وامی دارند به خندیدن
گریستن
خندیدن
و حرف زدن
بی آنکه چیزی برای بیان باشد...
#پل_الوار
#عصر_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و گیسوانش
درون موهام
شکل دستهای مرا دارد
رنگ چشمهای مرا
در تاریکیِ من محو می شود
مثل سنگ ریزه ای در برابر آسمان
چشمانی دارد همیشه گشوده
که آرام از من ربوده
رویاهایش
با فوج فوج روشنایی
ذوب می کنند
خورشیدها را
و مرا وامی دارند به خندیدن
گریستن
خندیدن
و حرف زدن
بی آنکه چیزی برای بیان باشد...
#پل_الوار
#عصر_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم
تو را به عنوان چیزهای تاریکی که باید دوست داشت دوست دارم
در خفا، بین سایه و روح.
دوستت دارم
به عنوان گیاهی که هرگز نمیشکوفد
اما
نور گلها را در خود پنهان کرده است.
ممنونم بابت رایحهای که در من پنهان است
که از عشق است
که از زمین بلند میشود.
دوستت دارم
بیآنکه بدانم چگونه، کی، و چرا
تو را بیشایبه دوست دارم
بیهیچ پیچیدگی و غروری
چرا که راهی جز این نیست.
#پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را به عنوان چیزهای تاریکی که باید دوست داشت دوست دارم
در خفا، بین سایه و روح.
دوستت دارم
به عنوان گیاهی که هرگز نمیشکوفد
اما
نور گلها را در خود پنهان کرده است.
ممنونم بابت رایحهای که در من پنهان است
که از عشق است
که از زمین بلند میشود.
دوستت دارم
بیآنکه بدانم چگونه، کی، و چرا
تو را بیشایبه دوست دارم
بیهیچ پیچیدگی و غروری
چرا که راهی جز این نیست.
#پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💖کافه شعر💖
جسم زاریمدان منیم هیجران نه ایستر بیلمنم، بو سینیق کشتی دن اول توفان نه ایستر بیلمنم؟ منده یوخ هیچ آرزو، کؤنلوم هامان بیتاب دیر، زخم یوخدور، سینه ده پیکان نه ایستر بیلمنم؟ چشم خونخوارین سنین جیسمیمده چون قان قویمادی، قانی دولموش دیدۀ گریان نه ایستر بیلمنم؟…
۰
شبت بخیر قربونت برم عزیز دلم 🌺🌺🌺🌼🌼🌼
خسته نباشی خدا قوت 🌺🌺🌺🌼🌼🌼
ممنونم که هستی عزیز دلم
😘😘😘😘❤❤❤❤❤
😘😘😘😘❤❤❤❤❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبت بخیر قربونت برم عزیز دلم 🌺🌺🌺🌼🌼🌼
خسته نباشی خدا قوت 🌺🌺🌺🌼🌼🌼
ممنونم که هستی عزیز دلم
😘😘😘😘❤❤❤❤❤
😘😘😘😘❤❤❤❤❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب،
ترانه ی دلنوازی ست، از ماه!
که روی تار دل،
زخمه می زند!
ستاره های حوالی تو،
دارند کوک می کنند
تا آهنگ دلخواهت را
با ریتم دوست داشتنی قلبت،
بنوازند!
نت گرفته دست هایم
با ساز تو، ضرب می زند!
این آهنگ را، تا به آخر بخوان!
تا هجای عشق را
با گام های من، همراهی کند!
زیر چتر آسمان هم می شود،
دیوانه وار، رقصید
با دوستت دارمی که
پنجه می کشد، بر تارهای دلم!
#عرفان_یزدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ترانه ی دلنوازی ست، از ماه!
که روی تار دل،
زخمه می زند!
ستاره های حوالی تو،
دارند کوک می کنند
تا آهنگ دلخواهت را
با ریتم دوست داشتنی قلبت،
بنوازند!
نت گرفته دست هایم
با ساز تو، ضرب می زند!
این آهنگ را، تا به آخر بخوان!
تا هجای عشق را
با گام های من، همراهی کند!
زیر چتر آسمان هم می شود،
دیوانه وار، رقصید
با دوستت دارمی که
پنجه می کشد، بر تارهای دلم!
#عرفان_یزدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نامِ تُو؛
لالایےِ لالہاے
بَر بسترِ
سنجابے بازیگوش!
نامِ تُو؛
سُرودِ مَسرورِ
سلامْسلامِ نسیم
بَر شَفیرهے شبْبو!
با تڪرارِ نامِ تُو
آمیزشِ ماهتاب وُ
تَلاجَن حتمےست...!
مگر مےشود
تُو را صدا ڪُنُم وُ
از آسمانِ شب
ستاره نبارد؟!؟
#آرش_شاهری
#شب_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لالایےِ لالہاے
بَر بسترِ
سنجابے بازیگوش!
نامِ تُو؛
سُرودِ مَسرورِ
سلامْسلامِ نسیم
بَر شَفیرهے شبْبو!
با تڪرارِ نامِ تُو
آمیزشِ ماهتاب وُ
تَلاجَن حتمےست...!
مگر مےشود
تُو را صدا ڪُنُم وُ
از آسمانِ شب
ستاره نبارد؟!؟
#آرش_شاهری
#شب_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیز و رو آور به معراج یقین
بی براق و رفرف و روحالامین
نیستی معراج مردان خداست
نیست معراج حقیقت غیر از این
سرنوشت عاشقان یکسر بلاست
عشق شد با درد و با محنت قرین
#وحدت_کرمانشاهی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی براق و رفرف و روحالامین
نیستی معراج مردان خداست
نیست معراج حقیقت غیر از این
سرنوشت عاشقان یکسر بلاست
عشق شد با درد و با محنت قرین
#وحدت_کرمانشاهی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀