💖کافه شعر💖
2.52K subscribers
4.37K photos
2.91K videos
12 files
1.02K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
آرامــــش نـــــاب جنگــــل لیـــــمویی

رویــای بهشــت و غــرق در جــادویی

سرشــار شکــوفه میشــود بــاغ دلــم

هرصبح که با من از خودت می گویی

#شهراد_میدری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
همیشه آخرِ هـر قصه ای، رسیدن نیست
تمـامِ لذتِ در بـاغ ، میـوه چیدن نیست

رسیدن و نرسیدن چه فرق خواهد داشت
که عشق حادثه ای غیرِ دل تپیدن نیست

چقـدر در پـیِ مقصد...؟ مسیر را دریـاب
مسافری و سفر غیـرِ خـوب دیدن نیست

پـرنـده بـاش خودت را بـه بـادها بسپار
بـرو بـه اوج نگو حالِ پَـر کشیدن نیست

تو عاشقی و دوامت، به عالمی ثبت است
تمامِ معنی بـودن نفـس کشیدن نیست

و عشق مثلِ کتابی ست خوب و بی پایان
کـه در نگارشِ آن، واژه ی رسیدن نیست

#نـازنیـن_مـرادی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
آدمیزاد است و «عشق» و....
دل به هر کاری زدن

آدم است و سیب خوردن،
آدم است و اشتباه...

#حامد_عسکری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنجا
در حوالىِ آغوشت
بيشتر از هر جاى ديگر
من خودم هستم
همان
ديوانه ى آرامى
كه
از قفسِ وحشت
پريده...🍃❤️

#اديب_حيدربگى


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند

دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند

چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر
یک رشته از زنار خود، بر خرقهٔ من دوختند

یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند...

#شیخ_بهایی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن‌کس که قلبت از غمش بیمار خواهد شد
آیا برایت لحظه‌ای غمخوار خواهد شد؟

دستی که روی شانه‌ات دستِ رفاقت بود
بر گردنت روزی طناب دار خواهد شد

عمری به اسم سایه‌بان بوده‌ست سقفی که
با لرزه‌ای روی سرت آوار خواهد شد

چون کاکتوس، از جمع گل‌ها هم اگر باشی
در چشم آدم‌ها نمادت خار خواهد شد

حتّی زمینی که به جز پستی‌بلندی نیست
وقتی مزارت می‌شود، هموار خواهد شد!

آری... که بختِ وقت‌نشناست، زمانی که
خواب ابد آمد پی‌ات، بیدار خواهد شد

قلبی که قصرِ آرزوها در خیالت بود
حالا برای غصّه‌ات انبار خواهد شد...


#حسین_صبح_خیز


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن روز که دیوانه سر و سودائی

در سلسلهٔ دولتیان می‌آئی

امروز از آن سلسله زان محرومی

کامروز تو عاقلی و کارافزائی

#مولانا


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن را که به بالین تو یک شب سر اوست


سرو و گل و مشک و ماه در بستر اوست

#مسعود_سعد


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن روز که کار وصل را ساز آید
وین مرغ از این قفس بپرواز آید

از شه چو صفیر ارجعی باز شود
پروازکنان به دست شه بازآید

#مولانا


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد
من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد

آن پیرهن یوسف خوشبوی کجاست
کامروز ز پیراهن تو بوی برد

#رباعی_مولانا


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀