این کیست توی آینه؟ خشکش زده زنی
سگلرزههای پشت هم افتاده بر تنی
يک زن که به اسارت حسّش در آمده
داغی گداخته شده يک قلب آهنی
با من چه کردهای که چنین... بغض میکند
ای مردهشور اين همه حرف نگفتنی
با خود چه کردهام؟ به خودش هی نگاه و بعد
ای شکل شرم آينه! تو واقعاً منی؟!
آتش به جان گرفته برايش نهايتاً
آتش برای يک نخ، سيگار بهمنی
ويران شده تمام غرورت! کدام جنگ!
تا کی خودت برای خودت يار و دشمنی؟
مشتش به روى آينه... چشمان خونیاش
هر تکّهاش نشانی از اين زخم ماندنی
بر نعشِ تکههای دلش سير گريه کرد
اشکی چنان که شعلهی آتش به خرمنی...
#الهه_احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سگلرزههای پشت هم افتاده بر تنی
يک زن که به اسارت حسّش در آمده
داغی گداخته شده يک قلب آهنی
با من چه کردهای که چنین... بغض میکند
ای مردهشور اين همه حرف نگفتنی
با خود چه کردهام؟ به خودش هی نگاه و بعد
ای شکل شرم آينه! تو واقعاً منی؟!
آتش به جان گرفته برايش نهايتاً
آتش برای يک نخ، سيگار بهمنی
ويران شده تمام غرورت! کدام جنگ!
تا کی خودت برای خودت يار و دشمنی؟
مشتش به روى آينه... چشمان خونیاش
هر تکّهاش نشانی از اين زخم ماندنی
بر نعشِ تکههای دلش سير گريه کرد
اشکی چنان که شعلهی آتش به خرمنی...
#الهه_احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀