💖کافه شعر💖
2.28K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
934 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.
گفتم که چرا صورتت از دیده نهانست
گفتــا که پری را چکنم رسم چنانست

گفتم که نقاب از رخ دلخواه بر افکن
گفتا مگــرت آرزوی دیدن جانست؟

گفتم همه هیچ ست امیدم ز کنارت
گفتــا که ترا نیز مگر میل میانست

گفتم که جهان برمن دلتنگ چه تنگست
گفتا که مرا همچو دلت تنگ دهانست

گفتم که بگـــــو تا بدهم جان گرامی
گفتا که ترا خود ز جهان نقد همانست

گفتم که بیـــا تا که روان بر تو فشانم
گفتا که گدا بین که چه فرمانش روانست

گفتم که چنانم که مپرس از غم عشقت
گفتـــا که مرا با تو ارادت نه چنانست

گفتم که ره کعبه به میخانه کدام است
گفتا خمش این کوی خرابات مغانست

گفتم که چو خواجو نبرم جان ز فراقت
گفتـــا برو ای خام هنوزت غم آنست

@Kafee_sheerr
#خواجو_کرمانی
دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا
که نماندست کنون طاقت بیداد مرا

راز من جمله فرو خواند بر دشمن و دوست
اشک ازین واسطه از چشم بیفتاد مرا

هرگز از روز جوانی نشدم یکدم شاد
مادر دهر ندانم به چه میزاد مرا

دامنم دجلهٔ بغداد شد از حسرت آن
که نسیمی رسد از جانب بغداد مرا

آنکه یک لحظه فراموش نگشت از یادم
ظاهر آنست که هرگز نکند یاد مرا

من نه آنم که ز کویش به جفا برگردم
گر براند زدر آن حور پریزاد مرا

این خیالست که وصل تو به ما پردازد
هم خیالت کند از چنگ غم آزاد مرا

گر بگوشت نرسد صبحدمی فریادم
که رسد در شب هجران تو فریاد مرا

بر سر کوی تو چون خواجو اگر خاک شوم
به نسیم تو مگر زنده کند باد مرا

#خواجو_کرمانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
بگوئید ای رفیقان ساربان را
که امشب باز دارد کاروان را

چو گل بیرون شد از بستان چه حاصل
زغلغل بلبل فریاد خوان را

اگر زین پیش جان میپروریدم
کنون بدرود خواهم کرد جان را

بدار ای ساربان محمل که از دور
ببینم آن مه نامهربان را

دمی بر چشمهٔ چشمم فرود آی
کنون فرصت شمار آب روان را

گر آن جان جهان را باز بینم
فدای او کنم جان و جهان را

چو تیر ار زانکه بیرون شد ز شستم
نهم پی بر پی آن ابرو کمان را

شکر بر خویشتن خندد گر آن ماه
بشکر خنده بگشاید دهان را

چو روی دوستان باغست و بستان
بروی دوستان بین بوستان را

چو می‌دانی که دورانرا بقا نیست
غنیمت دان حضور دوستان را

#خواجو_کرمانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
ای صبا با بلبل خوشگوی گوی
می‌نماید لالهٔ خود روی روی

صبحدم در باغ اگر دستت دهد
خوش برآ چون سرو و طرف جوی جوی

هر زمان کز دوستان یاد آورم
خون روان گردد ز چشمم جوی جوی


#خواجو_کرمانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀