وَ چشمت ائتلافِ آتش و باد_
که جاری کرد در من شورِ "مرداد"!

"نگاهم" با "نگاهت" تا گره خورد
_به ناگه "سیبِ دل" از شاخه افتاد!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

برخیز و در "تَوالی‌یِ نور و طلوع" باز ..
در زیرِ "گام‌هایِ زمین" "آسمان" بریز!

"یک جرعهِ زندگی‌یُ" "کمی صبح و آفتاب"
_در "پلک‌هایِ سردِ زمان" توأمان بریز!

#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

همچون "مونالیزایِ" پنهان‌پشت‌ِیک‌لبخند
یا مثل آن آتشفشانِ خفته در "الوند"..

_این‌سینه"گورستانِ‌فریاد"ست‌وگویا"بغض"-
از روز اول با دلم بودَست "خویشاوند"!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر لحظه طبیبانه به جانم مازاد_
دردت بخرم که خاطرت باشد شاد

تا وا بشود "یخ غمت".. پیوسته-
"شومینه‌ی دلخوشیٖت" پُر- "هیزم" باد!

#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

می‌تازد و
به "شیوه‌ی چنگیز" می‌بَرَد

در "فتح قلب" و
"غارتِ جانم" چه ماهرست


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

از بس درونِ "کوچه‌ی افکارم" عابرَست
_"دل" در هوای دلبری‌اش سخت شاعرَست

"چشمش" غزل‌سَرا و میانِ نگاه او..
هربار گوییا که شبِ شعر دایرَست


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

شرابی آتشین-کامَ‌ست "چشمت"
#دوایِ کلّ آلام‌َست "چشمت"

چنان سُکرآوری دارد که گویا_
-رباعی‌های خیّام‌َست "چشمت"!

#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

تا که فرهاد-صفت عَزمِ تَوَلّا کردم_
_مشقِ دلدادگی از "مشْیِ زلیخا" کردم

"زَرخریدِ دلم" و "بنده‌‌ی عشقم" بس‌که..
در جنون پیروی از "مکتبِ لیلا" کردم!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

هم‌نزن "دلتنگی‌ام" را "ای‌شب‌غمگین"! که باز
می‌بَری از "چشمِ فنجانِ دقایق" خواب را

"ماه" هم کوچیده! و حتّی به جا نگْذاشته-
_یادگاری.. لااقل، عکسِ رُخِ مهتاب را..!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

کافه‌ای دنج‌ست "جمعه" که تمام هفته‌ها_
"پاتوق" "دلتنگی‌وبغض‌وخیالت" می‌شود!

می‌زند چُمباتمه "دل" روی "میزِ حسرت" و..
هر زمان لبریز "رؤیای محالت" می‌شود!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

"دستِ‌دنیا" تا "تورا" درسرنوشتِ‌من نوشت
_می‌وَزد از جانِبت بر خاطرم بویِ بهشت

تا که "مردادِ تنت" یخ از تنم وا می‌کند_
می‌شود "#اسفندِ قلبم" بی‌گمان اردیبهشت!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀