کمی اجازه بده مرگ را مرور کنم
بمیرم از تنِ یخچالیام عبور کنم
کلاغِ قصهی مخلوقِ غصهام بلدم
هوایِ شهرکِ ماه و درختِ نور کنم
شبیه ماهیِ در جزر و مدِّ غمزهی غم
خلاصه خلسهی جان در دهانِ تور کنم
شکارِ مارِ مرادم اگر بدونِ درنگ
نصیبِ معدهی قسمت دلِ صبور کنم
به ببرِ بیشه بگویید بی کمین کردن
غذایِ او شوم و لذّتِ سرور کنم
اگرچه سروم و سبزم ولی تبر خواهد
هوس به ناخنِ تیزش بدونِ زور کنم
به نفعِ عشق و محبّت ضرر ندارد که…
سفر به خاک و خیالِ مسیرِ دور کنم
کمی اجازه بده شک به عقلِ کور کنم
کمی اجازه بده مرگ را مرور کنم
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بمیرم از تنِ یخچالیام عبور کنم
کلاغِ قصهی مخلوقِ غصهام بلدم
هوایِ شهرکِ ماه و درختِ نور کنم
شبیه ماهیِ در جزر و مدِّ غمزهی غم
خلاصه خلسهی جان در دهانِ تور کنم
شکارِ مارِ مرادم اگر بدونِ درنگ
نصیبِ معدهی قسمت دلِ صبور کنم
به ببرِ بیشه بگویید بی کمین کردن
غذایِ او شوم و لذّتِ سرور کنم
اگرچه سروم و سبزم ولی تبر خواهد
هوس به ناخنِ تیزش بدونِ زور کنم
به نفعِ عشق و محبّت ضرر ندارد که…
سفر به خاک و خیالِ مسیرِ دور کنم
کمی اجازه بده شک به عقلِ کور کنم
کمی اجازه بده مرگ را مرور کنم
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حرا بود و مُحمّد بود و خالق بود و مهمانی
نه من بود و نه ما بود و نه قید و بندِ انسانی
گُهر بود و گُهرریزی، طرب بود و تَرانگیزی
خدا بود و نبی بود و غزل بود و غزلخوانی
نه تن بود و نه تردیدی، نه کفری بود و تکفیری
نه غیری بود و اغیاری، نه غم بود و پریشانی
رهی بود و مَهی بود و دلی در نزدِ دلداری
یکی خاقانِ مهرویان، یکی یزدانِ سبحانی
یکی اللهِ محمود و، یکی محمودِ اللّٰهی
یکی شاهِ جوانبخت و، یکی سلطانِ ربّانی
یکی حقّ و یکی برحق، یکی خَلق و یکی خالق
یکی پیغمبرِ عشق و، یکی معبودِ رحمانی
نظر بود و نظربازی، از آن لبخندِ آغازی
چه در شورِ شِکرریزی، چه در شِکَّرنمکدانی
غنیٖ بود و زکیٖ بود و سَخیٖ بود و قوی قلبی
صمد بود و صفیٖ بود و فراوان در فراوانی
سمن بود و سمن بویی، حَسن بود و حَسن رویی
وَ ثبتِ بوسههایِ حق بهرویِ ماهپیشانی
نکو اسمی، نکو رسمی، نکو اهلی، نکو مردی
گُل اندامی، گُل افشانی، گلستان در گلستانی
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
#ح
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نه من بود و نه ما بود و نه قید و بندِ انسانی
گُهر بود و گُهرریزی، طرب بود و تَرانگیزی
خدا بود و نبی بود و غزل بود و غزلخوانی
نه تن بود و نه تردیدی، نه کفری بود و تکفیری
نه غیری بود و اغیاری، نه غم بود و پریشانی
رهی بود و مَهی بود و دلی در نزدِ دلداری
یکی خاقانِ مهرویان، یکی یزدانِ سبحانی
یکی اللهِ محمود و، یکی محمودِ اللّٰهی
یکی شاهِ جوانبخت و، یکی سلطانِ ربّانی
یکی حقّ و یکی برحق، یکی خَلق و یکی خالق
یکی پیغمبرِ عشق و، یکی معبودِ رحمانی
نظر بود و نظربازی، از آن لبخندِ آغازی
چه در شورِ شِکرریزی، چه در شِکَّرنمکدانی
غنیٖ بود و زکیٖ بود و سَخیٖ بود و قوی قلبی
صمد بود و صفیٖ بود و فراوان در فراوانی
سمن بود و سمن بویی، حَسن بود و حَسن رویی
وَ ثبتِ بوسههایِ حق بهرویِ ماهپیشانی
نکو اسمی، نکو رسمی، نکو اهلی، نکو مردی
گُل اندامی، گُل افشانی، گلستان در گلستانی
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
#ح
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بعدِ مرگم در زمینِ ناکجا دفنم کنید
زیرِ نبضِ ارغوانِ آشنا دفنم کنید
بی انارِ چشم یک شب رویِ بُردارِ سکوت
سیب یا توتم! خلاصه بیصدا دفنم کنید
لَه لَه بودا نبودم بر مزارِ رودِ بود
مِثلِ قو بی معبد و در انزوا دفنم کنید
سروها دستِ خیابان را بگیرید از شما
انتظارِ سایه دارم، غم چرا؟ دفنم کنید!
مسحِ میّت کردن آیینه کاری راحت است
قاصدک، پوپک، توکّل بر خدا دفنم کنید
ساعتِ تغییرِ فردا یک دقیقه زودتر
در کتابِ قصّهٔ پروانه ها دفنم کنید
آه ای خورشید و ماه و جنگل و دریا مرا
پشتِ هیچستان کنارِ دهخدا دفنم کنید
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیرِ نبضِ ارغوانِ آشنا دفنم کنید
بی انارِ چشم یک شب رویِ بُردارِ سکوت
سیب یا توتم! خلاصه بیصدا دفنم کنید
لَه لَه بودا نبودم بر مزارِ رودِ بود
مِثلِ قو بی معبد و در انزوا دفنم کنید
سروها دستِ خیابان را بگیرید از شما
انتظارِ سایه دارم، غم چرا؟ دفنم کنید!
مسحِ میّت کردن آیینه کاری راحت است
قاصدک، پوپک، توکّل بر خدا دفنم کنید
ساعتِ تغییرِ فردا یک دقیقه زودتر
در کتابِ قصّهٔ پروانه ها دفنم کنید
آه ای خورشید و ماه و جنگل و دریا مرا
پشتِ هیچستان کنارِ دهخدا دفنم کنید
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاعری در آتشِ تفسیرِ چشمانت نوشت
سوختم باور نداری شعرِ من را بُو بکش!
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سوختم باور نداری شعرِ من را بُو بکش!
#سیدمحمدرضا_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀