تمـامِ واژه های من بـه نـامِ تـو ترانه شد
وَ نـامِ تـو بـه روی لب سرودِ عاشقانه شد
به انتظارِ ماهِ تو نشسته ام به پُشتِ شب
بیـا امیدِ شب شکن ، دلم پُر از بهانـه شد
بـه زیـرِ هـر قدم کنم نظاره ای به ردِ خود
که اشکِ دیدگانِ من به هرقدم جوانه شد
نگاهِ پـاکِ روشنت، نگاهِ بـا صفـای عشق
نگاهِ من بـه حُرمتت عظیم و بیکرانـه شد
تو ناخدای قلبـمی، و ساحلی بـه موجِ دل
وَ رودِ چشمِ عاشقم، به سمتِ تو روانه شد
نگینِ عشق و شادیت به تاجِ من جلا دهد
سرای قصرِ خالی ام بـه گوهرت خزانه شد
#محمد_امیری
#ت
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
وَ نـامِ تـو بـه روی لب سرودِ عاشقانه شد
به انتظارِ ماهِ تو نشسته ام به پُشتِ شب
بیـا امیدِ شب شکن ، دلم پُر از بهانـه شد
بـه زیـرِ هـر قدم کنم نظاره ای به ردِ خود
که اشکِ دیدگانِ من به هرقدم جوانه شد
نگاهِ پـاکِ روشنت، نگاهِ بـا صفـای عشق
نگاهِ من بـه حُرمتت عظیم و بیکرانـه شد
تو ناخدای قلبـمی، و ساحلی بـه موجِ دل
وَ رودِ چشمِ عاشقم، به سمتِ تو روانه شد
نگینِ عشق و شادیت به تاجِ من جلا دهد
سرای قصرِ خالی ام بـه گوهرت خزانه شد
#محمد_امیری
#ت
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
گره شد دور سرم حلقه ی گیسوی شما
قاتل جان من است سلسلهی موی شما
تیز و برنده شده تیغ نگاهت به تنم
رگ من در هوس ضربهی چاقوی شما
آذر چشم تو زد شعله به دریای دلم
سینهام شد هدف چلهی ابروی شما
عسل روی لبت مرهمودرمان غم است
میبرم هر دو لبم بر لب کندوی شما
من به دنبال تو تا عرش خدا پر زدهام
میزنم دل به سما سمت فراسوی شما
غزل پرطپشم سورهی اوصاف توهست
میتپد روی ورق شعر هیاهوی شما...✌️❤️
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قاتل جان من است سلسلهی موی شما
تیز و برنده شده تیغ نگاهت به تنم
رگ من در هوس ضربهی چاقوی شما
آذر چشم تو زد شعله به دریای دلم
سینهام شد هدف چلهی ابروی شما
عسل روی لبت مرهمودرمان غم است
میبرم هر دو لبم بر لب کندوی شما
من به دنبال تو تا عرش خدا پر زدهام
میزنم دل به سما سمت فراسوی شما
غزل پرطپشم سورهی اوصاف توهست
میتپد روی ورق شعر هیاهوی شما...✌️❤️
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طنینِ بغضِ هر شبم ترانـه ساز می شود
دلِ به خون نشسته ام پُـر از نیاز میشود
هـوای کوی عاشقی گرفتـه از فـراقِ یـار
دعای وصلِ عاشقان چه دلنـواز می شود
سکوت نعـره می زند میـانِ آسمانِ شب
و راهِ بغض در گلـو، دوبـاره بـاز می شود
بـه قبلـه گاهِ عـاشقی ، هزار بوسه میزنم
تمامِ سجده های من به تو نماز می شود
نگاهِ چشمِ من به تو نگاهِ التماس نیست
نگـاهِ بیـنِ چشـمِ مـا، نگـاهِ راز می شود
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلِ به خون نشسته ام پُـر از نیاز میشود
هـوای کوی عاشقی گرفتـه از فـراقِ یـار
دعای وصلِ عاشقان چه دلنـواز می شود
سکوت نعـره می زند میـانِ آسمانِ شب
و راهِ بغض در گلـو، دوبـاره بـاز می شود
بـه قبلـه گاهِ عـاشقی ، هزار بوسه میزنم
تمامِ سجده های من به تو نماز می شود
نگاهِ چشمِ من به تو نگاهِ التماس نیست
نگـاهِ بیـنِ چشـمِ مـا، نگـاهِ راز می شود
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میزنم دل را به دریا مثل این دیوانه ها
غرق گیسوی تو هستم دختر افسانه ها
قصّه احساس ما شد قصّه احساس عشق
قصّهیِ شمع و گل و افسانه یِ پروانه ها
عاشقم،عاشقترین،عشق تو در خون مَنَست
اِی غــزلبانو ترین.. دُردانه ی فرزانه ها...
شاعری دیوانه ام... دیوانه یِ لبهای تو...
بُرده ای عقل مرا با بوسه یِ مستانه ها
سُستِ چشمانت شدم، مستو خراب آن نگاه!
میبری با چشمکی دیوانه را میخانه ها!؟
باده ی لبهای تو کهنه شراب حافظ است
لب به لب پیکی بده اِی ساقی پیمانه ها
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غرق گیسوی تو هستم دختر افسانه ها
قصّه احساس ما شد قصّه احساس عشق
قصّهیِ شمع و گل و افسانه یِ پروانه ها
عاشقم،عاشقترین،عشق تو در خون مَنَست
اِی غــزلبانو ترین.. دُردانه ی فرزانه ها...
شاعری دیوانه ام... دیوانه یِ لبهای تو...
بُرده ای عقل مرا با بوسه یِ مستانه ها
سُستِ چشمانت شدم، مستو خراب آن نگاه!
میبری با چشمکی دیوانه را میخانه ها!؟
باده ی لبهای تو کهنه شراب حافظ است
لب به لب پیکی بده اِی ساقی پیمانه ها
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میزنم دل را به دریا مثل این دیوانه ها
غرق گیسوی تو هستم دختر افسانه ها
قصّه احساس ما شد قصّه احساس عشق
قصّهیِ شمع و گل و افسانه یِ پروانه ها
عاشقم،عاشقترین،عشق تو در خون مَنَست
اِی غــزلبانو ترین.. دُردانه ی فرزانه ها...
شاعری دیوانه ام... دیوانه یِ لبهای تو...
بُرده ای عقل مرا با بوسه یِ مستانه ها
سُستِ چشمانت شدم، مستو خراب آن نگاه!
میبری با چشمکی دیوانه را میخانه ها!؟
باده ی لبهای تو کهنه شراب حافظ است
لب به لب پیکی بده اِی ساقی پیمانه ها
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غرق گیسوی تو هستم دختر افسانه ها
قصّه احساس ما شد قصّه احساس عشق
قصّهیِ شمع و گل و افسانه یِ پروانه ها
عاشقم،عاشقترین،عشق تو در خون مَنَست
اِی غــزلبانو ترین.. دُردانه ی فرزانه ها...
شاعری دیوانه ام... دیوانه یِ لبهای تو...
بُرده ای عقل مرا با بوسه یِ مستانه ها
سُستِ چشمانت شدم، مستو خراب آن نگاه!
میبری با چشمکی دیوانه را میخانه ها!؟
باده ی لبهای تو کهنه شراب حافظ است
لب به لب پیکی بده اِی ساقی پیمانه ها
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جَزیره یِ ؏شـقِ منُ
به بادِ تنهایی ندی!
بڪَو ڪه رسمِ موندنُ
شبیهِ دریا بلدی.....
بڪَو به قلبِ ؏ـاشقم
امید سرزمین من
ٺبعیدیِ آغوشم و
محڪومِ حبسِ ابدی......
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به بادِ تنهایی ندی!
بڪَو ڪه رسمِ موندنُ
شبیهِ دریا بلدی.....
بڪَو به قلبِ ؏ـاشقم
امید سرزمین من
ٺبعیدیِ آغوشم و
محڪومِ حبسِ ابدی......
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طنینِ بغضِ هر شبم ترانـه ساز می شود
دلِ به خون نشسته ام پُـر از نیاز میشود
هـوای کوی عاشقی گرفتـه از فـراقِ یـار
دعای وصلِ عاشقان چه دلنـواز می شود
سکوت نعـره می زند میـانِ آسمانِ شب
و راهِ بغض در گلـو، دوبـاره بـاز می شود
بـه قبلـه گاهِ عـاشقی ، هزار بوسه میزنم
تمامِ سجده های من به تو نماز می شود
نگاهِ چشمِ من به تو نگاهِ التماس نیست
نگـاهِ بیـنِ چشـمِ مـا، نگـاهِ راز می شود
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلِ به خون نشسته ام پُـر از نیاز میشود
هـوای کوی عاشقی گرفتـه از فـراقِ یـار
دعای وصلِ عاشقان چه دلنـواز می شود
سکوت نعـره می زند میـانِ آسمانِ شب
و راهِ بغض در گلـو، دوبـاره بـاز می شود
بـه قبلـه گاهِ عـاشقی ، هزار بوسه میزنم
تمامِ سجده های من به تو نماز می شود
نگاهِ چشمِ من به تو نگاهِ التماس نیست
نگـاهِ بیـنِ چشـمِ مـا، نگـاهِ راز می شود
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#رقص_قلم به پا کنم؛ نام تو را صدا کنم
راهی معبدت شوم ، تا به #تو اقتدا کنم
در حرمت #سماع کنان ذکر تو را ثنا کنم
عاقبت آن دل تو را #عاشق و مبتلا کنم
بهر #وصال عشق تو از همگان گذشته ام
آن بت زیبای تو را پیکره ی #خدا کنم
قبله به قبله رفته ام تا که به #تو رسیده ام
ساکن کعبه ات شدم، #جان و تنم فدا کنم
هردو #لبت شراب من، بوسه ی تو ثواب من
با #تو به آسمان زنم ... بال و پرم رها کنم
#دفتر شعر من سپید، واژه ی بر لبم امید
غزل به کهکشان رسید، نظر براین #سما کنم
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
راهی معبدت شوم ، تا به #تو اقتدا کنم
در حرمت #سماع کنان ذکر تو را ثنا کنم
عاقبت آن دل تو را #عاشق و مبتلا کنم
بهر #وصال عشق تو از همگان گذشته ام
آن بت زیبای تو را پیکره ی #خدا کنم
قبله به قبله رفته ام تا که به #تو رسیده ام
ساکن کعبه ات شدم، #جان و تنم فدا کنم
هردو #لبت شراب من، بوسه ی تو ثواب من
با #تو به آسمان زنم ... بال و پرم رها کنم
#دفتر شعر من سپید، واژه ی بر لبم امید
غزل به کهکشان رسید، نظر براین #سما کنم
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمـامِ واژه های من بـه نـامِ تـو ترانه شد
وَ نـامِ تـو بـه روی لب سرودِ عاشقانه شد
به انتظارِ ماهِ تو نشسته ام به پُشتِ شب
بیـا امیدِ شب شکن ، دلم پُر از بهانـه شد
بـه زیـرِ هـر قدم کنم نظاره ای به ردِ خود
که اشکِ دیدگانِ من به هرقدم جوانه شد
نگاهِ پـاکِ روشنت، نگاهِ بـا صفـای عشق
نگاهِ من بـه حُرمتت عظیم و بیکرانـه شد
تو ناخدای قلبـمی، و ساحلی بـه موجِ دل
وَ رودِ چشمِ عاشقم، به سمتِ تو روانه شد
نگینِ عشق و شادیت به تاجِ من جلا دهد
سرای قصرِ خالی ام بـه گوهرت خزانه شد
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وَ نـامِ تـو بـه روی لب سرودِ عاشقانه شد
به انتظارِ ماهِ تو نشسته ام به پُشتِ شب
بیـا امیدِ شب شکن ، دلم پُر از بهانـه شد
بـه زیـرِ هـر قدم کنم نظاره ای به ردِ خود
که اشکِ دیدگانِ من به هرقدم جوانه شد
نگاهِ پـاکِ روشنت، نگاهِ بـا صفـای عشق
نگاهِ من بـه حُرمتت عظیم و بیکرانـه شد
تو ناخدای قلبـمی، و ساحلی بـه موجِ دل
وَ رودِ چشمِ عاشقم، به سمتِ تو روانه شد
نگینِ عشق و شادیت به تاجِ من جلا دهد
سرای قصرِ خالی ام بـه گوهرت خزانه شد
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کوله بار خاطراتش را برایم جا گذاشت...
رفت و چشمان مرا با گریهها تنها گذاشت
او که دیگر بر نمیگردد به خانه، ای دلم...
خوشخیالی که در ویرانهام را وا گذاشت!؟
او از اول محض رفتن وارد این خانه شد
آخرش باخنده رفت و کنج دل غم را گذاشت
من نمیخواهم که پایش را بگیرد آه من...
گرچه عهدم را شکستو روی قولش پا گذاشت
میگذارم سر به زانوی غمم در عزلتم ...
درد سنگینی به روی شانه های ما گذاشت
میخورم افسوسو گویا چارهای در کار نیست
او گذشتو بر دلم صد حسرت و امّا گذاشت
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رفت و چشمان مرا با گریهها تنها گذاشت
او که دیگر بر نمیگردد به خانه، ای دلم...
خوشخیالی که در ویرانهام را وا گذاشت!؟
او از اول محض رفتن وارد این خانه شد
آخرش باخنده رفت و کنج دل غم را گذاشت
من نمیخواهم که پایش را بگیرد آه من...
گرچه عهدم را شکستو روی قولش پا گذاشت
میگذارم سر به زانوی غمم در عزلتم ...
درد سنگینی به روی شانه های ما گذاشت
میخورم افسوسو گویا چارهای در کار نیست
او گذشتو بر دلم صد حسرت و امّا گذاشت
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رقص قلم به پا کنم؛ نام تو را صدا کنم
راهی معبدت شوم ، تا به تو اقتدا کنم
در حرمت سماع کنان ذکر تو را ثنا کنم
عاقبت آن دل تو را عاشق و مبتلا کنم
قبله به قبله رفته ام تا که به تو رسیده ام
ساکن کعبه ات شدم، جان و تنم فدا کنم
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
راهی معبدت شوم ، تا به تو اقتدا کنم
در حرمت سماع کنان ذکر تو را ثنا کنم
عاقبت آن دل تو را عاشق و مبتلا کنم
قبله به قبله رفته ام تا که به تو رسیده ام
ساکن کعبه ات شدم، جان و تنم فدا کنم
#محمد_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#ساعت_نشمرده✨
بر گلوی قلمم بغض گره خورده پر است
کاسه ی صبر دل شاعر آزرده پر است
شهر طاعون زده و ملت درگیر نفاق!
هر کجا مینگرم آدم دل مرده پر است
زیر چنگال جفا بندِ حیا پاره شده...
پشت دیوار وفا عاشق افسرده پر است
تا به کی دشت محبت غمِ باران بخورد؟
زیر هر دیدهی تر لاله ی پژمرده پر است
کاش آن روز ابد از دل محشر برسد...
چوب خطهای ستم برتنواین گُرده پر است
نخورم حسرت عمرم که زمان رفته دگر
روی تقویم غمم ساعت نشمرده پر است
#محمد_امیری┄
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر گلوی قلمم بغض گره خورده پر است
کاسه ی صبر دل شاعر آزرده پر است
شهر طاعون زده و ملت درگیر نفاق!
هر کجا مینگرم آدم دل مرده پر است
زیر چنگال جفا بندِ حیا پاره شده...
پشت دیوار وفا عاشق افسرده پر است
تا به کی دشت محبت غمِ باران بخورد؟
زیر هر دیدهی تر لاله ی پژمرده پر است
کاش آن روز ابد از دل محشر برسد...
چوب خطهای ستم برتنواین گُرده پر است
نخورم حسرت عمرم که زمان رفته دگر
روی تقویم غمم ساعت نشمرده پر است
#محمد_امیری┄
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀