چهره را از عشق خوبان ارغوانی کرده ایم
شوخ چشمی بین که در پیری جوانی کرده ایم
کس زبان چشم خوبان را نمیداند چو ما
روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
نامرادیهای ما "صائب" بعالم روشن است.
بر مراد خلق دائم زندگانی کرده ایم
#صائب_تبریزی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شوخ چشمی بین که در پیری جوانی کرده ایم
کس زبان چشم خوبان را نمیداند چو ما
روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
نامرادیهای ما "صائب" بعالم روشن است.
بر مراد خلق دائم زندگانی کرده ایم
#صائب_تبریزی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشمانِ تو شعری است که صدقافیه دارد
امّا چه کنم؟با دلِ من زاویه دارد
این آبیِ بی واهمه، این شهرِستاره
چون علمِ نجوم است که صد فرضیه دارد
چشمانِ تو چون معدنی از نور وبلور است
البتّه غنی سازیِ آن حاشیه دارد
این سفره ی رنگینِ قلمکار، کجایی است؟
کز فلفل و نعنا و نمک، ادویه دارد!
این باغِ پُراز برکت و این جنگلِ مخمل
بارانِ شکوفه است که هرثانیه دارد
این دُرّ ِ یتیمی ست که دلخواهِ جهانی است
هرعاشقِ دلخسته ازآن سهمیه دارد
این قدر مرا از درِ خود بازنگردان،
هر قطره ازاشکِ منِ عاشق، دیه دارد
من گریه کُنان قصدِ تقرّب به تو دارم
هرکس به تو نزدیک شود آتیه دارد...!
#یدالله_گودرزی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
امّا چه کنم؟با دلِ من زاویه دارد
این آبیِ بی واهمه، این شهرِستاره
چون علمِ نجوم است که صد فرضیه دارد
چشمانِ تو چون معدنی از نور وبلور است
البتّه غنی سازیِ آن حاشیه دارد
این سفره ی رنگینِ قلمکار، کجایی است؟
کز فلفل و نعنا و نمک، ادویه دارد!
این باغِ پُراز برکت و این جنگلِ مخمل
بارانِ شکوفه است که هرثانیه دارد
این دُرّ ِ یتیمی ست که دلخواهِ جهانی است
هرعاشقِ دلخسته ازآن سهمیه دارد
این قدر مرا از درِ خود بازنگردان،
هر قطره ازاشکِ منِ عاشق، دیه دارد
من گریه کُنان قصدِ تقرّب به تو دارم
هرکس به تو نزدیک شود آتیه دارد...!
#یدالله_گودرزی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
#حافظ
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
#حافظ
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چه فرقی میکند من چند سر قلیان عوض کردم
برای قهوه چی ها مرد خاطر خواه تر, بهتر...
#حامد_عسکری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
برای قهوه چی ها مرد خاطر خواه تر, بهتر...
#حامد_عسکری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چشم رضا و مرحمت
بر همه باز میکنی
چون که به بخت ما رسد
این همه ناز میکنی...؟؟
سعدی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
بر همه باز میکنی
چون که به بخت ما رسد
این همه ناز میکنی...؟؟
سعدی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چشم مستت چه کند با منِ بیمار امشب
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
َرهی معیری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
َرهی معیری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چـرخی بزن و هـوای بن بســتم کن
لبریـز غـزل، "پیـاله در دســت"م کن
ای سایه ی خوشگوار انگور بهشت!
با جرعه ای از نگـاه خود مسـتم کن
#شهراد_میدری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
لبریـز غـزل، "پیـاله در دســت"م کن
ای سایه ی خوشگوار انگور بهشت!
با جرعه ای از نگـاه خود مسـتم کن
#شهراد_میدری
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
چون تن آدم ز گِل آراستند
خانهی جان بهرِ دل آراستند
آدمی آن است که در وی دل است
ورنه، علفخانهی آب و گل است!
دل نه همان قطرهی خون است و بس
کز خور و آشام برآرد نفس
دل اگر این مهرهی آب و گل است
خر هم از اقبال تو صاحبدل است!
لیک دل آن شد که هوایی در اوست
وز طرفی، بوی وفایی در اوست
زنده به جان، خود همه حیوان بُود
زنده به دل باش که عمر، آن بُود
زندگیای جو ز دلِ دردناک
زندگی کالبدی چیست؟ خاک
گرچه دهان لقمه ز انگشت خواست
ذوق دهان راست نه انگشت راست...
#امیرخسرو_دهلوی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
خانهی جان بهرِ دل آراستند
آدمی آن است که در وی دل است
ورنه، علفخانهی آب و گل است!
دل نه همان قطرهی خون است و بس
کز خور و آشام برآرد نفس
دل اگر این مهرهی آب و گل است
خر هم از اقبال تو صاحبدل است!
لیک دل آن شد که هوایی در اوست
وز طرفی، بوی وفایی در اوست
زنده به جان، خود همه حیوان بُود
زنده به دل باش که عمر، آن بُود
زندگیای جو ز دلِ دردناک
زندگی کالبدی چیست؟ خاک
گرچه دهان لقمه ز انگشت خواست
ذوق دهان راست نه انگشت راست...
#امیرخسرو_دهلوی
#چ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀