.
میان متنی به زبان بیگانه
تو کلمه ای بودی
به زبان من
تو را میشناختم
همچون پرنده ای ، که مسیر کوچ را
تو را میفهمیدم ،همچون تنهایی
ما را
اندوه بهم وصل میکرد
شکل کویر
که دو بادیه را باهم مهربان تر میکند
#علیرضا_قاسمیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان متنی به زبان بیگانه
تو کلمه ای بودی
به زبان من
تو را میشناختم
همچون پرنده ای ، که مسیر کوچ را
تو را میفهمیدم ،همچون تنهایی
ما را
اندوه بهم وصل میکرد
شکل کویر
که دو بادیه را باهم مهربان تر میکند
#علیرضا_قاسمیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از گذشته گریختم
دویدم
آن قدر تند
که حال را پشت سر گذاشتم
در آینده بود
که به خود آمدم
که ایستادم
که خواستم نفسی تازه کنم اما
نگاهم
.
به پشت سر
به منظره ی هولناکی افتاد
گذشته نزدیک میشد
حال نزدیک میشد
آن بخش پیموده ی آینده
نزدیک میشد
و همه چیز "گذشته" بود
و همه چیز نزدیک میشد
من باید
تا ابد
میگریختم
#علیرضا_قاسمیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دویدم
آن قدر تند
که حال را پشت سر گذاشتم
در آینده بود
که به خود آمدم
که ایستادم
که خواستم نفسی تازه کنم اما
نگاهم
.
به پشت سر
به منظره ی هولناکی افتاد
گذشته نزدیک میشد
حال نزدیک میشد
آن بخش پیموده ی آینده
نزدیک میشد
و همه چیز "گذشته" بود
و همه چیز نزدیک میشد
من باید
تا ابد
میگریختم
#علیرضا_قاسمیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀