و کمی آنسوتر
#تـღـو روبرویم ایستاده ای
چشم هایت می درخشند
و تصویرم در آن لبخند می زند
اما نمی دانم چرا...؟
هر چه دست هایت را میگیرم
باهم جفت نمی شوند
نکند من مرده ام...؟
راستی ؛
اگر من مرده ام
چرا هر روز این اتفاق تکرار می شود...
#محمدبشـیری
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#تـღـو روبرویم ایستاده ای
چشم هایت می درخشند
و تصویرم در آن لبخند می زند
اما نمی دانم چرا...؟
هر چه دست هایت را میگیرم
باهم جفت نمی شوند
نکند من مرده ام...؟
راستی ؛
اگر من مرده ام
چرا هر روز این اتفاق تکرار می شود...
#محمدبشـیری
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشم هایت را باز کن
#نـــگاهت
را
به گیسوان
خورشید پیوند بزن...
شاید که گوشه ای از
#نـــگاهت
سهم من بشود....
#محمدبشـیری
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#نـــگاهت
را
به گیسوان
خورشید پیوند بزن...
شاید که گوشه ای از
#نـــگاهت
سهم من بشود....
#محمدبشـیری
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از گوشه ی چشمانت
تا کوچه های دلتنگی
فاصله ی زیادی نیست
و پشت قدم هایت
تا انتهای زندگی
ثانیه ای بیشتر زمان نمی خواهد
اینجا ،#دلتنگی
به اوج خودش رسیده است
و مرگ هر چند ساعت در میان
به سراغم می آید
راستی ،آنجا
پشت پلک هایی
که برای من بسته ای
چگونه میگذرد....
#محمدبشـیری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا کوچه های دلتنگی
فاصله ی زیادی نیست
و پشت قدم هایت
تا انتهای زندگی
ثانیه ای بیشتر زمان نمی خواهد
اینجا ،#دلتنگی
به اوج خودش رسیده است
و مرگ هر چند ساعت در میان
به سراغم می آید
راستی ،آنجا
پشت پلک هایی
که برای من بسته ای
چگونه میگذرد....
#محمدبشـیری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀