💖کافه شعر💖
2.37K subscribers
4.29K photos
2.85K videos
11 files
962 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گرچه #ابریست هوا
از تماشای غم انگیز جهان
به خدا دلگیر است!
گاهی از درد به خود می‌پیچد
آری آری
دلِ دنیایِ زمین غمگین است!
کاش
آسمان می‌بارید
بر دلِ خشک زمین‌
#برف تعارف می‌کرد..
بی خیالِ همۀ آنچه گذشت
به تنِ خستۀ خاک
#برف_احساس ببار
زندگی
در پسِ بی‌مهریِ تو می‌میرد!
دل سرگشتۀ من مانده به راه
به گل روی
#سپید تو #قسم
این زمین
#منتظرِ توست
ببار.


#فریبا_قربان_کریمی
🎙#رضا_ماد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیقرارِ تو شدن تا دمِ دیدار کم است 
با خیال تو شدن از همه بیزار کم است

منزل و منزلتِ #عشق بلند است بلند
همهٔ خواسته ام‌ غیر تو بسیار کم است

#فریبا_قربان_کریمی

#ابی🎙

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مدهوشم از خیالی رویاگونه
آنگاه که ردّخیالت
در آن سوی فاصله ها
با ملودی حیات بخش #بارانیت
در گوش جانم می پیچدو
همچون #اشکِ چشمانم
بر روی شیروانیِ دلِ بیقرارم
شناور است!
دستم را پای بساطِ
دلشورهایم بگیر
تا با کلمات خفته در
دالان‌های #انتظار
همنوا با #قلم
بر خطوط از هم گسیختۀ
دلم به نوازش
برگ‌های #عاطفه برویم.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای عشقِ تو دیوانه، تو رویای که بودی؟
ای جلوۀ مهتاب تو رسوای که بودی؟

گلبرگم و با یاد و خیالِ تو معطر
ای جدولِ مجهول، معمای که بودی؟

زیباییِ #بارانِ بهاریِ غزل‌خوان
آمیزه‌ای از شبنم و دریای که بودی؟

مشکن دل درماندۀ من بسته به مویی
ای نازِ نگاهت، تو اهورای که بودی؟

فکرم همه درحسرت دیدار تو رفته است
بی پرده بگو هم ره و همپای که بودی؟

بیت الغزلِ شعرِ من امشب شده چشمت
این چشمِ تو زیباست تو غوغای که بودی؟

ای کاش بیایی بزنی کوبۀ ‌ دل را
آهوی غزلسازِ غزلباز، تو زیبای که بودی؟

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و چه
احساس قشنگی ست

پرستیدن #تـღـو
یا که
خندیدن
#تـღـو
و صفایی که دلم می برد
از دیدن
#تـღـو..
واژه ها حرف به حرف،
جز پراکندگی قلب و نگاه،
نیست که نیست!
پشت این پنجرۀ تنهایی
تو بیا
جان بده اندیشۀ  من
شاید این لحظه به بعد
همه دنیای من و ما و شما
رنگ احساس هویدا بشود
این همان
#عشق
میان دل ماست.


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پشتِ دیوار لطافت اینجا
بذرِ باور را من
به تنِ خشکِ زمین پاشیدم
بر تنِ باغ دلم
مهر را کاشته ام
تو #نگاهت ابریست
تبِ #باران دارد
اوج #فریاد_مرا می شنوی !
بی سبب ساده و خوب
کمی از بارش احساس ببار
بوی بودن بدهد،
به نگاهت سوگند
به همین
بارش چشمان تو من
دل بستم.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#طلوع_کن
میان
این قافیه های پر سکوت
در پنهانی ترین
زاویهٔ نگاهم،

میخواهم
هرروز
خیال مهربانی را
با چای سربکشم
این یک چایِ
خیال پهلوست.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای #حال امروزم
#دلم
یک کلبه می خواهد
میان جنگلی زیبا
کنارش چشمه ای پُر آب
یه شومینه‌ پُر از آتش
صدای نم نم
#باران
یه فنجان چای آویشن
هوای تازه حال خوش
#لبی
پر خنده می‌خواهد
من و این حال رویایی
چه غوغایی شود ‌در من.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من اینجا
میان انبوهی از کلمات
در غریبگی واژه‌هایی سرد
ایستاده‌ام
هجوم سوز نبودن بی‌مهری
پیکرۀ احساسم را
احاطه کرده است
من مانده ام
میانِ یک بغل حیرانی!
پُرم از بُغضی غریب
در کوچه پس کوچه های انزوا !
#دلم می خواهد #بروم
جایی که
#صداقت_احساس
لگدمالِ غرور و دروغِ
آدمهایش نشود
جایی که
آدم‌هایش #بی‌نقابند
جایی که
شراره های نگاه شان
مهمانِ یخبندانِ نگاهم شوند!
جایی که
به #شاعرانش بسپارم
بنگارند
زندگی #عشق است
عشق
و دیگر هیچ...

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌
‌‌‎‌‌‌‎‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
من اینجا
میان انبوهی از کلمات
در غریبگی واژه‌هایی سرد
ایستاده‌ام
هجوم سوز نبودن بی‌مهری
پیکرۀ احساسم را
احاطه کرده است
من مانده ام
میانِ یک بغل حیرانی!
پُرم از بُغضی غریب
در کوچه پس کوچه های انزوا !
#دلم می خواهد #بروم
جایی که
#صداقت_احساس
لگدمالِ غرور و دروغِ
آدمهایش نشود
جایی که
آدم‌هایش #بی‌نقابند
جایی که
شراره های نگاه شان
مهمانِ یخبندانِ نگاهم شوند!
جایی که
به #شاعرانش بسپارم
بنگارند
زندگی #عشق است
عشق
و دیگر هیچ...

#فریبا_قربان_کریمی

‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀